• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4533 -
  • ۱۳۹۸ چهارشنبه ۲۰ آذر

نگاهي به كتاب «له و عليه ويرايش» به بهانه چاپ مجدد

از سايه‌نويس تا سايه‌سار

ابوالفضل رجبي

 

 

احتمالا تيتر اين يادداشت ابتدا نويسنده كتاب و بعد خوانندگان را متعجب كند كه چه نسبتي ميان «سايه‌نويس» و «سايه‌سار» مي‌توان برقرار كرد؟ و اصلا اين دو چه ارتباطي با كتاب پيش رو دارند؟

اما ابتدا بگذاريد به مناسبت چاپ دوم كتاب شرحي از آن به دست بدهيم. كتاب «له و عليه ويرايش» نوشته سايه اقتصادي‌نيا 3 فصل دارد: 1- ويرايش و روشنفكري 2- نكته‌ها 3- پرتره‌ها. نويسنده در فصل اول به بررسي پيوند ميان ويرايش و روشنفكري در ايران مي‌پردازد. او معتقد است كه ويراستاران زيادي خود را روشنفكر مي‎پندارند و از ديگر سو عموم مردم هم اغلب چنين تصوري از ويراستار دارند. اما نويسنده چنين اعتقادي ندارد و براي اثبات ادعايش به سراغ تاريخچه ويرايش در ايران مي‌رود.او در اين بين به جدل‌هايي كه از ابتدا تا امروز ادامه داشته‌ است، مي‌پردازد و تصويري درست و واضح از چگونگي و چرايي اين مقابله‌ها به دست مي‌دهد البته كه نويسنده از ابتدا موضع خود را در اين ميان مشخص كرده است ولي هماره منصفانه و منتقدانه مي‌نويسد. «ويرايش و نظام باورها» به چالشي جدي كه براي هر ويراستاري ممكن است پيش بيايد، مي‌پردازد. نويسنده معتقد است هر ويراستار در طول كار حرفه‌اي خود بدون شك با متني روبه‌رو خواهد شد كه محتوا و دال مركزي آن مخالف انديشه ويراستار است. در اينجا ويراستار چه بايد بكند؟ آيا مي‌تواند متن را كنار بگذارد تا خدشه‌اي به نظام باورهايش وارد نشود؟ اقتصادي‌نيا معتقد است، ويراستار در «توليد محتوا نقشي ندارد» پس نبايد در محتواي نوشته اعمال نظر كند «بلكه بايد در تنظيم محتوايي كه دلخواه نويسنده است» همت بگذارد و اگر غير از اين كند، اصول حرفه‌اي را زير پا گذاشته است.

«رونق ويرايش، اما كدام ويرايش؟» موضوعي است كه نويسنده در آن به رونق ويرايش مي‌پردازد. اما او با ديدي نقادانه به سراغ اين مساله رفته است. اقتصادي‌نيا رونق ويرايش را در رسم‌الخط كه «كم اهميت‌ترين» وجه آن است، مي‌بيند و دعوا را بر سر جدانويسي و سرهم‌نويسي و غيره مي‌داند كه حقيقتا دعوا بر سر هيچ است و نويسنده چه خوب مي‌گويد:«ويراستار خوب نويسنده‌پرور است.»

در فصل دوم، نويسنده سراغ «نكته‌ها» رفته است كه مي‌خواهم يادداشتي از آن را به تيتر ارتباط بدهم. «سايه‌سار» عنوان سلسله يادداشت‌هايي است كه نويسنده كتاب در مجله بخارا مي‌نويسد و «سايه‌نويس» نام يادداشتي است كه درباره شكل‌گيري چنين صفت و صفاتي مانند «كارتن‌خواب» و «گورخواب» در ميان مردم بحث مي‌كند و مي‌خواهد دريابد كه چگونه مردم «از الگوي دستوري چنين دشوار و نازايي در واژه‌سازي» استفاده مي‌كنند. اين دقتي كه نويسنده به زبان در كاربرد عام و خاصش دارد به غايت قابل تحسين است و نشان از ديد جامعه‌شناسي به موضوع زبان و ويرايش دارد.

و در آخر به فصل سوم مي‌رسيم كه دغدغه‌اي كاملا متفاوت با دو فصل ديگر دارد. در فصل «پرتره‌ها» نويسنده خواسته تا يادي از استادانش بكند و به همين سبب از «اسباب يگانگي ابوالحسن نجفي» مي‌گويد و از احمد سميعي(گيلاني) مي‌نويسد كه «امانتدار دانسته‌ها و ندانسته‌هاي نويسندگان است.» و از علي صلح‌جو با مروري بر كتاب‌هايش ياد مي‌كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون