هومن ثنايي از
جزييات نخستين آلبوم «اِنسو» ميگويد
لذت شنيدن «اوربيتون»
روي صفحه گرامافون
اميرحسين ناظمزاده
آنسامبل «اِنسو» در فرهنگسراي نياوران روي صحنه رفت و همراه با اجراي اين گروه آلبوم اوربيتون نيز در دو نسخه ال پي و سي دي منتشر شد؛ اتفاق قابلتوجه انتشار آلبوم روي صفحه گرامافون همزمان با آغاز بيستمين سال فعاليت نشر هرمس. موسيقي «اِنسو» از عباراتي تشكيل ميشود كه پيوستگي و تكرار آن را به يك قطعه تبديل ميكند و مانند اشكال هندسي، فضاي موسيقايي سه بعدي را به وجود ميآورد كه بهطور مداوم در حال دوران است. اين موسيقي همچنين بر مفهوم فيزيكي و كهن زمان تامل دارد. از اين رو پيوسته تند و كند ميشود تا چالشهايي را براي شنونده ايجاد كند كه آيا گذر زمان حقيقتا وجود دارد؟ گروه تلاش ميكند از عبارات معنازدايي كند تا مخاطب اين اختيار را بيابد كه خود معنايي به آن ببخشد و انتخاب كند در كجاي اين فضاي صوتي چند بعدي قرار گيرد و چه چيز را بشنود. اين يك موسيقي مراقبهاي غيرِآييني است كه بر ذهن تمركز دارد و كمتر بر تكنيكهاي موسيقايي. هومن ثنايي، محمد طباخيان، كيارش رادمهر، سامان ثقفيان و سينا نجفلو اعضاي اِنسو را تشكيل ميدهند كه در ادامه گفتوگوي كوتاه ما با سرپرست اين گروه را ميخوانيد.
ابتدا كمي درباره انتشار نخستين آلبومتان روي صفحه گرامافون بگوييد.
نخستين آلبوم انسو «اوربيتون» نام دارد. اوربيتون ذره داخل الكترون است كه دور يك مدار ميچرخد و باعث ميشود كه الكترونها دور مدار بچرخند. اين آلبوم براي نخستينبار طي 40 سال گذشته براي توليد روي صفحه گرامافون صدابرداري شده و بعد از پروسه ضبط و ميكس دو مستر نهايي براي سي دي و صفحه گرامافون گرفته شده است. آرزوي هر موزيسيني است كه قطعاتش را با بالاترين كيفيت منتشر كند. خوشبختانه آقاي صديقي به ما پيشنهاد انتشار آلبوم روي صفحه گرامافون را داد و ما هم خيلي استقبال كرديم.
ضبط آلبوم به چه صورت انجام شد و فرآيند چگونه پيش رفت؟
ما بايد آلبوم را در محدوده زماني سه روزه ضبط ميكرديم. در روز اول به خاطر چيدمان كمي كارمان طول كشيد اما دو روز بعد همه چيز طبق برنامه پيش رفت. مراحل ضبط در استوديو شهر صداي پارسيان انجام شد و بعد آرش پاكزاد كارهاي ميكس آلبوم را انجام داد. درنهايت دو مستر گرفته شد كه يكي با مقياسهاي ال پي بود و ديگري براي سي دي. در ضبط اين آلبوم رضا عسگرزاده ناظر ضبط و صالح سيدين دستيار بود.
ميدانم طي سالهاي فعاليتتان قطعاتي كه مينواختيد بسيار تغيير كردهاند. چه شد «اوربيتون» اين مسير را رفت و درنهايت با اين ساختار منتشر شد؟
طي اين سالها اتفاقات بسياري براي قطعات ما افتاد. قبلا 6 نفر بوديم اما بعد 5 نفر شديم و ثابت مانديم. طبيعتا در اين مسير مجبور شديم قطعات را دوباره براي 5 نفر بازتنظيم كنيم. قطعاتي هم بودند كه در آلبوم قرار نگرفتند و ما براي آلبوم بعدي آنها را نگه داشتيم. پروسه ساخت هر يك از قطعات آلبوم هم داستان متفاوتي دارد اما بهطور كلي سيستم ما به اين شكل كار ميكند كه من قطعات را مينويسم و سر تمرين بچهها پيشنهاداتي دارند كه گاهي ممكن است برخي لاينها تغيير كند. در نتيجه ما قطعاتي داريم كه به نوعي توسط همه اعضاي گروه ساخته شده است.
ايده اوليه شكلگيري گروه و چنين موسيقي از كجا آمد؟
در ابتدا من و محمد (نوازنده پركاشن) ايدههايي كه داشتم را ميزديم و بعد از مدتي من بيشتر موسيقي نوشتم و تصميم گرفتيم اعضاي گروه را اضافه كنيم. به اين ترتيب يك گيتار، پيانو، درامز و بيس به ما اضافه شد. به تدريج كار را از يك ترك آغاز كرديم و تقريبا ميتوانم بگويم ارديبهشت سال 95 فعاليت رسمي گروه ما آغاز شد. من خيلي به موسيقي مينيمال علاقه داشتم و اين جريان را طي سالها دنبال ميكردم. طبيعتا خيلي دوست داشتم كه پروژهاي به اين شكل را داشته باشم و باقي بچهها هم علاقهمند به تجربه چنين چيزي بودند. شايد عنوان موسيقي چند بعدي براي كاري كه ميكنيم مناسب باشد. فكر ميكنم با توجه به اينكه ما لاينهاي متفاوتي نسبت به هم ميزنيم مخاطبمان ميتواند باتوجه به درك و دريافتي كه دارد موسيقي ما را بشنود و به نقاط مختلفي برسد. نكته ديگري كه خيلي به آن علاقه داشتيم تغيير تمپو موسيقي و كند و تند شدن آن است كه به نظريههاي جديد در فيزيك برميگردد.
چه شد كه براي انتشار آلبوم با اين ناشر همكاري كرديد؟ و اصولا همكاري از كجا آغاز شد؟
حدودا دو سال است كه با هرمس در ارتباط هستيم. در ابتدا «بيورن مهير» و «نيك برتش» در تمرينات ما حاضر شدند كه اين واسطه آقاي صديقي اتفاق افتاد و توانستيم اطلاعاتي درباره اين نوع موسيقي از آنها بگيريم. سال گذشته نيز همين نشر براي ما اجرايي در فرهنگسراي نياوران برگزار كرد و بعد از آن هم صحبتها براي ضبط آلبوم انجام شد.