• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4551 -
  • ۱۳۹۸ چهارشنبه ۱۱ دي

پيروزي انقلاب كوبا

مرتضي ميرحسيني

در نيمه‌هاي قرن بيستم دولت‌هايي در گوشه و كنار جهان، از فيليپين گرفته تا گواتمالا به امريكا وابسته بودند. تقريبا همه اين دولت‌ها، دولت‌هايي ضعيف و ناكارآمد بودند و اين ضعف و ناكارآمدي را با سركوب شديد مي‌پوشاندند. امريكا هم كوششي براي تقويت و كارآمدي آنان نمي‌كرد. به قول كريس هارمن: «ضعف‌شان براي سياست امريكا سودمند بود زيرا آنان را به كمك مشاوران نظامي امريكا وابسته مي‌ساخت و تضميني بود كه منافع بازرگاني امريكا مورد تهديد قرار نخواهد گرفت.» يكي از اين كشورها كوبا بود كه رژيمي ديكتاتوري به رياست فولخنسيو باتيستا بر آن حكومت مي‌كرد. در اين كشور گروهي چريك هم با دولت مركزي در جنگ بودند و به تحقق هدفي كمتر از سرنگوني آن راضي نمي‌شدند. اما در جامعه چه خبر بود؟ طبقه متوسط از اختناق و محدوديت‌ها ناراضي بودند و حامي حكومت محسوب نمي‌شدند. اكثر ثروتمندان جامعه هم از فساد تنيده شده در بافت حكومت آزرده و دلزده بودند و انگيزه‌اي براي دفاع از باتيستا نداشتند. طبقات پايين هم كه مدت‌ها بود راه خودشان را از راه حكومت جدا كرده بودند.. ناتواني ارتش و البته آن نفرت و دلزدگي جامعه از رژيم حاكم، محبوبيت چريك‌ها را بيشتر كرد و اسطوره انقلاب شكل گرفت. البته انصافا چريك‌هاي كوبا كه برادران كاسترو و ارنست چه‌گوارا آنان را فرماندهي مي‌كردند مرداني بي‌باك و سرسخت بودند و همين شجاعت، آنان را به قهرمانان مبارزه با خودكامگي تبديل مي‌كرد. سرانجام مبارزه آنان نتيجه داد و نيروهاي انقلاب، هاوانا را گرفتند. مردم كوبا به پشتيباني از چريك‌ها برخاستند و دولت باتيستا سرنگون شد. انقلاب چريك‌ها بعد از حدود شش سال، در نخستين روز سال 1959 به پيروزي رسيد و دولت مستبد و فاسد فروشكست. اما مسائل اصلي همچنان به جا و به قوت خود باقي مانده بود. دولت انقلابي هم همه مشكلات به جاي مانده از رژيم گذشته را به ارث برد و هم با مجموعه‌اي از مشكلات تازه مواجه شد. جامعه نيز انتظارات زيادي از قهرمانان خود داشت كه در كوتاه‌مدت محقق‌شدني نبود. سال‌هاي طولاني عقب‌ماندگي و سيطره ديكتاتوري اثرات عميقي بر كشور و جامعه گذاشته بود كه يك‌شبه رفع نمي‌شد. دولت تازه هم برنامه دقيق و منسجمي براي اقتصاد نداشت و به قول اريك هابسبام «اراده‌باوري و شور و اشتياق اخلاقي را جايگزين اقتصاد مي‌كرد.» از اين‌رو مشكلات كوبا حتي بعد از انقلاب هم تداوم يافت. امريكا هم يكي از متحدان خود را از دست داده و حكومتي ضد امريكايي و تاحدي همسو با شوروي جاي آن را گرفته بود. هرچه فشار امريكايي‌ها بيشتر شد، حكومت كاسترو هم بيشتر به سمت ديكتاتوري رفت و عملا به رژيمي اقتدارگرا تبديل شد كه نه فقط در سياست، كه حتي در فرهنگ هم از روشنفكران جامعه تبليغ نگاه رسمي را مطالبه مي‌كرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون