• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4598 -
  • ۱۳۹۸ شنبه ۱۰ اسفند

ظاهرا همين كه لودگي نمي‌كند، كافي است

يك سوال. فضاي فيلم‌هاي طنز يا همين‌ «خوب بد جلف۲» كدام ناكجاآباد است‌؟ چطور است كه فيلم‌هاي كمدي امريكايي فضاي رئال و نزديك به معدل زندگي آن فرد امريكايي را به وجود مي‌آورند، اما ما مدام از جامعه خودمان دور مي‌شويم؟ مي‌بينيد؟ دست كمدي‌سازهاي ما خيلي جاها بسته است.

خوشخو: به گمانم مقايسه كارهاي قاسم‌خاني با فيلم‌هاي كمدي كلاسيك خوب تاريخ سينما كار سختي است. اگر كاري از قاسم‌خاني با كمدي‌هاي روز دنيا قابل مقايسه باشد همان سريال «شب‌هاي برره» است كه او دنيايي را مي‌آفريند كه در آن ارجاعات متعددي به زندگي روز ايراني‌هاست. من هم با شما مخالفتي ندارم و هم نمي‌گويم فيلم‌هاي قاسم‌خاني كار خاصي انجام مي‌دهند. ولي پيمان براي خنداندن و ايجاد موقعيت‌هاي كمدي ارزش قائل است. طبقه اجتماعي هدف او، طبقه متوسط و متوسط رو به بالا است. شوخي و ارجاعاتش به اين طبقه تعلق دارد و هيچ كينه خاصي به طبقه متوسط رو به بالا و مرفه ندارد و نگاه گزنده‌اي هم به طبقه ثروتمند ندارد. خب اين مساله او را از آن نگاه متعهد اجتماعي رايج و ستايش شده در سينماي ايران دور مي‌كند. البته شوخي با فضاي پشت صحنه فيلم و سينما در ايران انجام مي‌دهد و ما را به آن سمت‌ها پيش مي‌برد كه انگار مي‌خواهد از اتمسفر حاكم بر سينماي ايران انتقاد كند ولي من فكر نمي‌كنم كه هيچ انتقاد خاصي به فضاي پشت صحنه سينما هم داشته باشد. فقط از آن موقعيت‌ها براي شوخي بهتر و بيشتر استفاده مي‌كند. نفس شوخي كردن و ايجاد موقعيت كميك برايش جذاب است. به‌طور كل نگاهش به هيچ مقوله‌اي از ثروت گرفته تا طبقه اجتماعي و تعصبات و سياست آن چنان نگاه انتقادي نيست. او يك فيلمنامه‌نويس خبره است كه چند فيلم ساخته و در فيلم‌هايش سعي كرده آموزه‌هاي فيلمنامه‌نويسي را اجرا كند و با استفاده از قريحه و تيزهوشي خاص خود با عادات ما ايراني‌ها شوخي كند. كاركرد مهم فيلم‌هايش نه در پيام و گزندگي و تعهد اجتماعي كه در بالا بردن سليقه بصري و طنز مخاطب است.

گفته شده حضور فيلم «خوب بد جلف۲» در جشنواره فجر حق بعضي فيلم‌ها را ضايع كرده. انگار صرفا به نام پيمان قاسم‌خاني كارگردان توجه شده است.

درستكار: به هيات انتخاب اين دوره جشنواره فيلم فجر توصيه شد كه نگاه‌شان جامع‌الاطراف باشد، همه پذيرفتند كه به همه ژانرها توجه كنند. نتيجه هم حضور حداقل يك فيلم كمدي در فهرست نهايي بود. ديگر اينكه، مخاطبان جشنواره فقط منتقدان و خبرنگاران نيستند، گستردگي مخاطبان اين رويداد در سراسر كشور موجب مي‌شود سهم همه سليقه‌ها را در نظر بگيري، به‌ويژه وقتي كه اين تعداد فيلم‌هاي تلخ در جشنواره هست. با اين وصف «خوب بد جلف۲» جاي هيچ فيلمي را تنگ نكرد. تازه از طرف نوع كمدي و فيلم‌هايي مثل «خوب بد جلف۲» فشار زيادي بود و اصرار داشتند در جشنواره باشند و بعد هم اكران خوب به آنها تعلق بگيرد. گفتم اين نوع فيلم‌ها سليقه من نيست، اما خب حتي در فستيوال‌هاي بزرگي مثل كن و برلين هم با حضور فيلم‌هاي جريان اصلي به‌ويژه در افتتاحيه‌ها، مخالفتي نمي‌شود.

خوشخو: به نظر من هم جاي فيلم او در جشنواره فجر در كنار بقيه فيلم‌ها قدري عجيب بود شايد براي تغيير فضا بوده باشد ولي فيلم فضاي جشنواره نداشت. چند بازي خوب در فيلم بود همچون بازي‌هاي حامد كميلي، ستاره پسياني يا پژمان جمشيدي ولي در مجموع فيلم در مقوله رقابت جشنواره نمي‌گنجيد.

چرا فيلم‌هاي كمدي ما در سال‌هاي اخير اينقدر بار فانتزيك و تجملي پيدا كردند؟ يا نسبتي با جامعه ندارد.

آرش خوشخو: بار فروش و اقتصاد سينماي ايران اين روزها بر دوش فيلم‌هاي كمدي است و همه از سينماي كمدي انتظار فروش فيلم‌هاي بيست تا سي و چهل ميلياردي را دارند. اين خودش باعث مي‌شود كارگردان فيلم‌هاي كمدي در قيد و بند و ملاحظات نسبت فيلمش با جامعه اطرافش و اينكه نكته مهمي در فيلمش بگنجاند، نباشد و ماجرا به سمت شوخي و جذب تماشاگر به سالن‌ها پيش برود؛ و خب وضعيت فعلي اين فيلم‌ها در پالايش روحي مردم مي‌توانند كمك كنند. فقط اين وسط نكته مهم قابل طرح اين است كه چقدر فيلمساز براي اين خنداندن لودگي مي‌كند و چقدر حد و اندازه نگاه مي‌دارد. يادمان باشد فيلم خوك ساخته ماني حقيقي كه كمدي خوبي هم بود تلاش كرد نسبتي بين خنداندن و نمايش پلشتي‌هاي اجتماعي پيدا كند كه در نهايت توسط تماشاگران مجازات شد و فروش كمي پيدا كرد.

درستكار: هرچه در طول سال‌ها بيشتر جلو رفته‌ايم حساسيت كانون‌هاي مختلف نسبت به مسائل فرهنگي بيشتر و بيشتر شده. همين الان نگاه كنيد درباره مساله «كرونا»، وزارت ارشاد تمام سالن‌هاي سينما، تئاتر و موسيقي را بسته؛ اقدام پيشگيرانه و داوطلبانه مفيدي بود اما راستش اين است كه ديواري كوتاه‌تر از ديوار فرهنگ نداريم! مترو، ناوگان اتوبوس‌راني، ادارات، بازارها همه بازند، تغييري در شكل تغذيه و غذايي به لحاظ استرليزاسيون محيط داده نشده اما اول از همه فرهنگ تعطيل شده است. به ‌تبع همين داستان، محيط فيلم‌هاي ژانر طنز و كمدي‌مان، روياپردازانه و راه‌دهنده به رفع نقص‌هاي زندگي جاري‌مان شده كه در «خوب بد جلف۲» هم شكل‌هايي از آن را مي‌بينيم، حالا در زبان طنز نسبت به آن نقد هم وارد مي‌شود اما نكته اينجاست كه آن جنبه تجملي را هم تقويت مي‌كند. تماشاگر دارد آماده مي‌شود كه انتظار همه‌چيز اعم از زن روياها، ماشين آخرين مدل، پول زياد، بازيگري سينما و غيره را در خود تقويت كند. اين موضوعات در فيلم‌هاي طنزمان، سرخوشانه هم تقيبح مي‌شوند هم تقويت؛ دقيقا يك چيزي مشابه همين زيست دوگانه جامعه ما. در خفا يك مدل زندگي مي‌كنيم و در شكل رسمي، جوري ديگر!

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون