يادداشتي بر رمان «پروفسور و خدمتكار»
رياضيات لذيذ
نوشته: كوجي فوجي وارا-ترجمه: بهار سرلك / رمان «پروفسور و خدمتكار» كه يكي از پرفروشترين آثار ادبيات ژاپن است، مدتهاست به زبان انگليسي ترجمه شده است. داستان اين رمان درباره رياضيداني 64 ساله است. او كه زماني استاد دانشگاه بوده يعني 17 سال قبل از زمان داستان در يك سانحه اتومبيل دچار آسيب مغزي شد كه بخشي از مغز او كه مربوط به حافظه كوتاهمدتش است دچار اختلال ميشود. پروفسور قادر است وقايع مربوط به دوران پيش از حادثه را به خوبي به ياد بياورد اما حافظه كوتاهمدت او تنها قادر است تا 80 دقيقه مطالب را در خود حفظ كند. خانواده براي مراقبت از پروفسور خدمتكاري را استخدام ميكند. خدمتكار هر روز صبح ميآيد، صبحانه درست ميكند، لباسها را ميشويد، خانه را رفتوروب ميكند و شام ميپزد. 29 ساله است، هيچوقت ازدواج نكرده و پسري 10 ساله دارد. جالب آنكه در ژاپن استخدام خدمتكار معمول نيست مگر در خانوادههاي بسيار مرفه. البته غيرمعمولتر از آن بچه داشتن بدون ازدواج است. اين رمان درباره روابط ميان پروفسور، خدمتكار و پسرش است. پروفسور عاشق رياضيات و بهخصوص اعداد است. هر روز صبح، هنگامي كه خدمتكار به خانه پروفسور ميرود، پروفسور او را نميشناسد اما پروفسور تكههاي كاغذ كوچكي را به كتش سنجاق كرده تا اطلاعات ضروري را به خاطر بياورد. يكي از كاغذها توضيحي درباره خدمتكار است. هر روز صبح وقتي خدمتكار ميرسد خود را با اشاره به تصوير صورتكي روي يكي از كاغذها معرفي ميكند و پروفسور هم يكي از سوالهاي هميشگياش را از او ميپرسد: چند سالته؟ يا شماره كفشت چنده؟ و سوالات ديگري كه هميشه درباره اعداد و ارقام هستند. اگر خدمتكار پاسخ بدهد شماره كفشم 24 است پروفسور ميگويد اين عدد چهار فاكتوريال دارد و اين دفعه خدمتكار ميپرسد فاكتوريال چيست؟ و پروفسور جواب ميدهد. اين نمونهاي از گفتوگوهاي معمول بين خدمتكار و پروفسور است. عكسالعملهاي پروفسور اغلب نامتعادل هستند. مثلا وقتي ميفهمد كه خدمتكار يك پسر 10 ساله دارد، فكر ميكند اين ظلم است كه پسربچه بايد شامش را بدون مادرش و در تنهايي بخورد. براي همين پروفسور از خدمتكار ميخواهد پسرش را همراه خود به خانه او بياورد و اين گونه است كه رابطه سهنفره آنها آغاز ميشود. در اين رمان درام بزرگي روي نميدهد اما به خاطر مشكل فراموشي پروفسور ريز و درشت زندگي او براي اطرافيانش عجيب و غيرقابل درك است. علاوه بر مشكل حافظه، علاقه پروفسور به اعداد، بهخصوص اعداد اول، آنقدر زياد است كه گاهي زندگياش اندكي خندهدار و مضحك ميشود. مثلا اگر خريد خدمتكار بيشتر از 80 دقيقه طول بكشد، پروفسور باز سايز كفش او را ميپرسد. بعضيها ميگويند شخصيت پروفسور داستان براساس شخصيت اردوس (رياضيدان مجارستاني) ساخته شده است. البته نام كتابي از اردوس هم به عنوان مرجع در انتهاي كتاب ذكر شده است. با همه اين تفاسير پروفسور بيشتر ياد رامانوجان (رياضيدان معروف و خودآموخته هندي) تداعي ميكند.