سينما و بيپولي
حسن لطفي
دوست اهل سينمايي دارم كه هر وقت صحبت بخش صنعتي و مالي فيلمسازي ميشود به ياد خاطرهاي از دوران دانشجويياش ميافتد و آن را براي ما بازگو ميكند.
آنطوركه تعريف ميكند، استاد يكي از كلاسها كه از قضاي روزگار خانم بازيگري تحصيلكرده خارج بوده پس از ورود به كلاس نگاهي به شكل و شمايل و پوشش دانشجويان مياندازد و ميگويد: به! شما هم كه بيپولتر از من هستيد! بعد هم فلسفه خودش را درباره ورود فقرا به سينما شرح ميدهد و ميگويد بيپولها در نهايت تن به سازش ميدهند و از اصول و هنر مورد نظرشان
پس ميكشند.
قصدم نقد صحبتهاي آن استاد نيست. در تاريخ سينما فيلمسازان زيادي داريم كه بهرغم تنگدستي فيلم خودشان را ساختند و هيچوقت بهانه نان بهانه قانعكنندهاي براي خودفروشي هنريشان نشد! از آنطرف ميتوان ليست بلند بالايي از فيلمسازان تغيير مسير دادهاي تهيه كرد كه براي فرار از بيپولي يا چربتر كردن لقمه به هر سازي به جز ساز مورد نظر خودشان رقصيدند.
البته اين اتفاق فقط در دنياي سينما نيفتاده است. در هنرهاي ديگر هم نمونههايي از هر دو رفتار داشتهايم. در اين ميان گاهي اوقات پاي ديگراني به عنوان حامي هم به دنياي هنرمندان باز شده است. ديگراني كه حمايت ماليشان پشت هنرمند را گرم كرده و چشمداشتي هم به استقلال فردي و هنري او نداشتهاند.
بعضيشان مثل برادر ونگوگ رابطه خونيشان بهانه اين حمايت بوده و عدهاي نيز دلايل ديگري (فخرفروشي، علاقه مفرط به هنر، ديد وسيع و...) داشتهاند. دلايلي كه در سينما به خاطر هزينه بالايش، چندان خريداري ندارد. نه اينكه كلا آدم دست به جيبي پيدا نشود كه پاي فيلم فيلمسازي
بايستد. نه! باز هم تاريخ سينما را كه مرور كنيم فيلمهايي وجود دارد كه با پول پولداراني ساخته شده است كه قصدشان تماشاي فيلمي از هنرمند يا بازيگر مورد نظرشان بوده است. اكران آن فيلم هم فقط نشان داده داراييشان كمتر شده است. به همين دليل مستقل ماندن در سينما كار آساني
نيست.
شايد به خاطر همين است كه بعضي فيلمسازان فيلمهايي ميسازند كه براي خودشان خوشايند نيست اما بينندگان فراواني دارد. ميخواهند در آينده از قبل فروش آن فيلمها به ساخت آثار مورد نظرشان برسند. آيندهاي كه خيلي وقتها از راه نميرسد. در اين ميان فيلمسازاني كه صاحب مال و مكنتي هستند وضعشان بهتر است.
از درآمد كارخانه، برجسازي، ارثيه و... فيلم مورد نظر خودشان را ميسازند و به كسي هم باج نميدهند (نميدهند؟) البته در سالهاي اخير يا بهتر بگويم ماههاي اخير، جرياني آغاز شده است كه اگر پا بگيرد شايد بتواند به فيلمسازان مستقل بيپول
ياري رساند. عدهاي به اين فكر افتادهاند تا سرمايه اندك آدمهاي علاقهمند به سينما كه دست به جيب هستند را براي پروژههاي فيلمسازي جمع كنند تا فيلمهاي مستقل ساخته شود. اينكه نتيجه چه خواهد شد را بايد با گذشت زمان دريابيم. اما گمانم خيليها دوست دارند حاميها زياد، پول فراوان و فيلمها درجه يك و اميدواركننده باشد.