• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4656 -
  • ۱۳۹۹ پنج شنبه ۸ خرداد

مناقشه كفشي

عليرضا اشراقي در مطلبي خواندني به مناقشه‌اي ديپلماتيك در سال 1880 مي‌پردازد؛ فرستاده ژاپن كه حاضر نبوده بدون كفش خدمت ناصرالدين شاه برود. بيش از دقت تاريخي در روايت، ربط دادن آن به روزگار امروز و داستان همه‌گير كروناست كه مخاطب را به خواندن آن وامي دارد. 

نخستين مناقشه ايران و ژاپن سر كفش بود. سرپرست هيات اعزامي ژاپن به ايران حاضر نبود پروتكل تشريفات دربار را رعايت كند و كفش‌هايش را دربياورد تا خدمت قبله عالم شرف‌ياب شود.
در سال ۱۸۸۰ ميلادي هياتي از ژاپن راهي آسياي غربي شد تا از ايران و عثماني ديدار كند. سرپرست هيات، يوشيدا ماساهارو بود كه در آن هنگام ۲۸ سال داشت. همراه او كاپيتان فوروكاوا نوبويوشي ۳۱ ساله بود و پنج نفر ديگر از بازرگانان ژاپني كه به خصوص اميدوار بودند چاي به ايران بفروشند. دوره توسعه و پوست‌انداختن ژاپن بود و آنها بسيار كنجكاو بودند ببينند دو ملت قديم آسيايي - ايران و عثماني - چطور دارند مدرن مي‌شوند. يوشيدا ماساهارو از روشنفكران تجددطلب ژاپن عصر ميجي به شمار مي‌رفت، از آنهايي كه در ايران به آنها «غرب‌زده» مي‌گوييم و حرص و ولع زيادي داشتند كه نه تنها اروپايي شوند كه حتي جزو ملل متمدن اروپايي هم شناخته شوند!
هيات ژاپني مخصوصا با ناو جنگي هي‌اي (Hiei) رهسپار خليج فارس شدند تا مثلا قدرت و عظمت ژاپن را به رخ بكشند. از بوشهر عازم تهران شدند و گويا سفر سختي هم داشتند تا به پايتخت رسيدند. 
يوشيدا و فوروكاوا روز ۲۷ سپتامبر ۱۸۸۰ براي ديدار ناصرالدين‌شاه عازم قصر شدند. آداب دربار ايران قبلا با يوشيدا مرور شده بود: بايد جلوي در تالار كفش‌هايش را بكند و در تالار با قدم‌هاي شمرده و آهسته پيش برود. اما يوشيدا كه شمايل اروپايي داشت و لباس و كلاه فرنگي پوشيده بود، حاضر نبود كفش‌ها را دربياورد و اصرار داشت كه كار «متمدنانه‌اي» نيست. 
وزير خارجه ايران به يوشيدا مي‌گويد، اين رسم عام ايراني‌هاست كه وقتي وارد خانه مي‌شوند كفش‌ها را در مي‌آورند. 
البته كه ژاپني‌ها كفش‌ها را در مي‌آوردند - هنوز هم چنين رسمي دارند - اما يوشيدا پايش را در يك كفش كرده بود و حاضر نبود بي‌كفش وارد قصر شود. بگومگو داشت بالا مي‌گرفت كه رييس تشريفات سلطنتي، ظهيرالدوله اشيك آقاسي‌باشي، درايت به خرج داد و مناقشه ديپلماتيك را حل كرد. به يوشيدا گفت كه مرحمت خاصه نصيبش شده، براي او استثنا قائل مي‌شوند و اجازه مي‌دهند با كفش وارد قصر شود. مشكل حل شد!
چند روز بعد يوشيدا وزير مختار انگليس را مي‌بيند. ماجراي كفش‌ها به گوش تامسون رسيده بود و او به يوشيدا بابت اين سنت‌شكني آفرين مي‌گويد.
چهارده‌سال ديرتر، يعني سال ۱۸۹۴، يوشيدا سفرنامه ايران را منتشر مي‌كند. دست بر قضا، اين آدم‌ غرب‌زده درس جالبي از مشاهداتش در ايران گرفت و بعدها به ژاپن توصيه مي‌كند كه مبادا دچار تجددخواهي ظاهري و تقليد صرف از فرهنگ غربي شود و هويتش را ببازد.  
 پ ن: شيوع كرونا ويروس يك بار ديگر نشان داد اين رسم و فرهنگ ايراني در مورد بدون كفش وارد خانه شدن چه رسم خوبي است براي عدم انتقال آلودگي به درون خانه.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون