ارزيابي يك دستور دولتي؛ از سه نما در سينِما
جيب خالي و پز عالي
سعيد هنرمند
نماي اول:
از ميانه ارديبهشت ماه تا اوايل زمستان بهترين زمان براي فيلمبرداري پروژههاي فيلم و سريالسازي است. هر پروژه سينمايي به طور معمول بين دو الي سه ماه براي پيش توليد و فيلمبرداري به زمان نياز دارد. در مورد سريالها اما قضيه متفاوت است و از 3 ماه تا بيش از يك سال، ساخت يك سريال زمان ميبرد. يك سينماگر فارغ از اينكه در چه حرفهاي مشغول به كار است اگر سالي پر كار را در پيش رو داشته باشد نهايتا موفق به كار در 3 پروژه سينمايي يا يك پروژه سينمايي و يك سريال خواهد شد و در اين صورت موفق شده چند ماه از يك سال را كار كند و اگر با تهيهكنندگان خوشنام و خوشحساب همكاري داشته باشد و در موعد مقرر دستمزدش را دريافت كرده باشد بايد به نحوي حساب بانكياش را مديريت كند كه آمادگي براي چند ماه بيكاري بين پايان يك پروژه تا آغاز پروژه بعدي را داشته باشد و بيكاري 3 الي 4 ماهه در طول يك سال معضل طبيعي و پذيرفته شده توسط سينماگران است. غالب شاغلين در سينما مستاجر و داراي سطح زندگي متوسط و پايينتر از متوسط هستند(به استثناي بازيگران و كارگردانان سطح يك) در سينما بيش از 30 شغل تعريف شده كه هر شخص بنا به علاقه و تخصصاش در حرفهاي مشغول به كار است. بسياري از آنان از شرايط مالي در سينما راضي نيستند اما عشق و علاقه به سينما و سالهايي كه صرف تحصيل و كار در سينما كردهاند از جمله دلايل عدم خروج اين سينماگران ناراضي از سينماست. با همه اين اوصاف اما يك شخص كاربلد در حرفه خودش با 10 الي 15 سال سابقه در سينما اگر كمي خوش شانس باشد، قادر خواهد بود زندگي متوسط آرامي را براي خود بسازد.
اما همه اينها شرايط امروز سينماست، امروزي كه سرمايهگذاران از خارج از سينما وارد سينما شدهاند و مشغول سرمايهگذاري روي پروژههاي سينمايي و سريالهاي نمايش خانگي هستند و تا حدودي كار رونق گرفته است و بيپولي و عدم ساخت سريالهاي تاريخي و تله فيلمهاي پرتعداد از سوي تلويزيون كه منجر به بيكاري هزاران تن از عوامل سينما شده بود با ساخت اين سريالها و سرمايهگذاري در فيلمها توسط سرمايهگذاران تازهوارد به سينما جبران شد و فراتر از جبران رفت و باعث رونق گرفتن كار و ورود پرتعداد افراد جديد در اصناف مختلف سينما شد و ورود فارغالتحصيلان سينما را هم بايد به اجتماع تازهواردان به سينما افزود. رونق گرفتن كار باعث بالا رفتن دستمزدها شد و اين جهش دستمزدها باعث تغيير در سبك هزينهكرد زندگي شخصي سينماگران شد، شخصي به پشتوانه اين رونق وام گرفت، كسي ازدواج كرد، فردي محل سكونتش را تغيير داد، نفر ديگري خودروي مدل بالاتر از آنچه كه داشت، ليزينگ كرد و دهها مثال مشابه ديگر از تغيير آرام و اميدوارانه سبك زندگي. و چه خوب.
نماي بعدي:
يكي از معاونين سازمان سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در تاريخ بيستوششم خرداد ماه سال جاري اعلام كرد: تا نمايش چند سريال آماده توزيع و ايجاد تعادل ميان زنجيره صدور مجوز تا توزيع لازم است چند ماهي از صدور مجوز جديد خودداري شود. در غير اين صورت با پديده جديدي به نام «سريال سوزي» مواجه خواهيم شد.
نماي آخر:
و چه بد، از اين حجم عظيم بياطلاعي پيرامون تبعات يك دستور. آن هم در اين مقطع كه آغاز فصل كار است. كه پس از 4 ماه توقف پروژههاي فيلمسازي، تازه اندك اندك كارها در آستانه آغاز شدن هستند. اي كاش عزيزان بدانند سرمايهگذاري كه وارد يك پروژه ميشود، تصميمش تصميم يك شبه و ناگهاني و از ثروت زايد نيست، حضور يك سرمايهگذار براي آغاز يك پروژه نياز به دهها ساعت جلسه براي اقناع و توجيه براي ايشان دارد، سختترين كار سينما يافتن بودجه است، سينما بدون سرمايه امكان حيات ندارد. سينما مانند ادبيات يا نقاشي كم هزينه نيست. اين عرصه گسترهاي است براي هزينه كردن ميلياردها بودجه. اين موجزترين و واضحترين توضيحي است كه ميتوان داد. سرمايهگذاري كه فرصتهاي بسياري در بخشهاي مختلف كشور براي سرمايهگذاري دارد قطعا در دفتر خويش منتظر تغيير تصميم مديران سينمايي نخواهد نشست و در خوشبينانهترين حالت به شكل مقطعي از سينما فاصله خواهد گرفت و براي بازگرداندن دوباره ايشان نياز به اصلاح برآورد است(به دليل موج صعودي گراني) و راضيسازي مجددشان فرآيند بسيار سختي خواهد بود. مشخص است كه اين تصميم باعث كم رونق شدن توليد آثار در ماههاي بسيار نزديك خواهد شد كه بيكاري و كم كاري اصليترين نمود آن براي عوامل سينما خواهد بود و كم شدن كار و ازدياد عوامل و كارگران متخصص صنوف متعدد باعث رقابت براي به دست آوردن كار خواهد شد، كارگراني كه جمعيتشان در اين چند سال گذشته به شدت افزايش پيدا كرد و حداقل رخداد منفي آن كاهش نرخ دستمزد است. عواملي كه تازه از بحران بيكاري 4 ماهه بيرون آمدهاند و سبك زندگي خود را بر اساس رونق جديد در سينما پايهريزي كردهاند حالا بايد كمي عقبگرد اجباري را تجربه كنند. اكنون تلويزيون هم كار نميسازد چون پولي ندارد كه كاري بسازد و آنچه توليد ميشود، سريالهاي ملودرام اجتماعي كم هزينه يا سريالهاي مناسبتي دنبالهدار با عوامل مشخص براي پر كردن كنداكتور شبكههاي مختلف است. اساسا عوامل حرفهاي سينما نيز آنچنان تمايلي به كار كردن در تلويزيون ندارند به 3 دليل: ۱- در دهه اخير بارها پيش آمده كه دستمزدهايشان را با تاخير دريافت كردهاند. ۲- در پروژههاي مختلف تلويزيوني قراردادها نسبت به سينما و شبكه نمايش خانگي درصد قابل توجهي پايينتر بسته ميشود. ۳- عوامل توليد فرصت و بودجه مناسبي در اختيارشان نيست كه هنرهاي خود را به شكل مناسب عرضه كنند.
پيشگيري از پديده سريالسوزي دليل توقف صدور پروانه ساخت عنوان شده. (اينكه اين پديده دقيقا به چه معناست و كدام انديشمند و عالم به سينما خالق چنين واژه بديعي بوده و استدلال و شرح دقيق ايشان چه بوده هنوز اطلاع و منبعي در دست نيست) بياييد فرض را بر اين بگذاريم كه كاملا اين فرضيه غيرعلمي و غيركارشناسي و تهي از خرد صحيح است. معناي آن اين است كه مخاطبان ديويدي تعدادي از اين سريالها را خريداري نخواهند كرد و پخش اينترنتي آن هم با شكست مواجه خواهد شد و آنچه كه در پي اين شكست كم احتمال اتفاق خواهد افتاد اين است سرمايهگذاراني كه ريالي پول از دولت بابت ساخت اين سريالها دريافت نكردهاند، متضرر خواهند شد. اما اين تمام ماجرا نيست، در اكثر اين پروژهها، سرمايهگذار علاوه بر پول خود، شركتها و كمپانيهايي را نيز تحت عنوان اسپانسر وارد پروژه ميكند، اسپانسر بابت تبليغات محصول خود در اين آثار، بخش اعظمي از هزينه ساخت را پرداخت كرده و براي اسپانسر بازگشت سرمايه يا عدم بازگشت سرمايه هيچ تفاوتي ندارد به دليل اينكه ذينفع نيست. به غير از موارد استثنايي اصولا چيزي به نام ضرر در سينما معنا ندارد و آنچه اتفاق ميافتد، نوسان سود است. و در پايان يك سوال: شايد شخصي هماكنون فيلمنامهاي در ژانري متفاوت منطبق با استانداردهاي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي براي ساخت داشته باشد، ژانري كه هم اكنون در بازار نيست و پروانهاي هم در آن ژانر صادر نشده، خب تكليف مخاطباني كه آن ژانر را ميخواهند، چيست؟
دلايل اين تصميم غير لسوزانه هر چه كه باشد قطعا هيچ كمكي به سينما، به رونق سينما، به مخاطب سينما، به عوامل سينما و به سرمايهگذاران سينما نخواهد كرد كه هيچ، بخشي را هم از حقوق خود محروم خواهد كرد.
نخواهي كه ضايع شود روزگار
به ناكار ديده مفرماي كار
طراح صحنه سينما