در صحنهاي از فيلم «در ميان ستارگان»، شاهكار كريستوفر نولان، دكتر مان ميگويد طبق تحقيقات آخرين چيزي كه انسان در لحظه مرگ ميبيند، تصوير كساني است كه دوست دارد؛ اين اتفاق رخ ميدهد تا در آن لحظه مغز بهخاطر كساني كه انسان دوست ميدارد، كمي بيشتر براي بقا تلاش كند. اين روزها كه ويروس كرونا جان انسانهاي زيادي را گرفته است، تهديدي براي بقاي فوتبال نيز هست. براي مدتي استاديومهاي فوتبال در سراسر جهان تعطيل شدند و حالا كه ليگهاي فوتبال در برخي كشورها در حال ازسرگيري هستند، بازيها بدون حضور تماشاگران برگزار ميشوند. با وجود كرونا، آينده فوتبال نيز همچون آينده جهان در هالهاي از ابهام قرار گرفته است. حال پرسش اين است كه اگر بهطور جدي در آستانه از دست دادن فوتبال قرار بگيريم، بيش از همه كدام لحظات و تصاوير فوتبالي را به خاطر خواهيم آورد؟ براي هر كدام از ما بازيهاي فوتبال خاطرهانگيز زيادي وجود دارند، بازيهايي كه در دنياي غمانگيز بدون فوتبال بيش از همه آنها را به خاطر خواهيم آورد؛ برخي از اين مسابقات فصل مشترك خاطرات اكثر ما از فوتبال در چند سال اخير هستند كه در اينجا به مرور مختصر آنها ميپردازيم.
منچستريونايتد- بايرنمونيخ 1999
اگر روزي فضاپيمايي از يك كهكشان دور بيايد، روي زمين بنشيند و مسافران اين فضاپيما بخواهند ساكنان اين كره خاكي و دنيايشان را بشناسند. اگر بپرسند فوتبال چيست كه تا اين اندازه در زندگي آدمها نفوذ كرده؟ كافي است به تماشاي بازي فينال ليگ قهرمانان اروپا 1999 دعوتشان كنيم. ورزشگاه نوكمپ روز 26 مه 1999 ميزبان رقابتي بود كه همه چيز داشت؛ هر مفهوم انتزاعي كه براي توصيف فوتبال به كار ميرود را ميشد در اين ديدار مشاهده كرد؛ از هيجان و زيبايي و پيشبينيناپذيري گرفته تا افتخار و شادي و غم. اين سومين بازي بايرنمونيخ و منچستريونايتد در فصل
1999-1998 ليگ قهرمانان اروپا بود؛ دو تيم در دور گروهي نيز به مصاف هم رفته بودند كه هر دو بازي رفت و برگشت برنده نداشت؛ در آليانتس آرنا بازي 2-2 شده بود و در اولدترافورد يك-يك. اما در آن شب حساس، هر دو تيم كه ليگ داخلي را با قهرماني به پايان رسانده بودند، براي بردن جام به ميدان رفتند. تنها 6 دقيقه بعد از آنكه كولينا سوت آغاز مسابقه را به صدا درآورد، باسلر با يك ضربه آزاد زيبا، دروازه منچستريونايتد را باز كرد. اما اوليور كان توانست براي نود دقيقه دروازه بايرن را بسته نگه دارد. بايرن برنده فينال بود تا وقتيكه داور چهارم تابلوي اعلان وقتهاي تلفشده را بالا برد و عدد 3 را به همه نشان داد. تا قبل از آن لحظه، هيچ كس تصورش را نميكرد كه ممكن است در سه دقيقه جاي برنده و بازنده عوض شود، هيچ كس باور نداشت براي رسيدن به جاودانگي تنها سه دقيقه وقت كافي باشد! اما وقتي در اولين دقيقه از وقتهاي تلف شده، ضربه كرنر ديويد بكهام جلوي دروازه بايرن را شلوغ كرد و تدي شرينگهام بازي را به تساوي كشاند و تنها چند ثانيه مانده به پايان وقتهاي اضافه، ديويد بكهام يك كرنر ديگر روي دروازه بايرن فرستاد و اوله گونر سولشير توپ را به سقف دروازه كان چسباند، واقعيت از خيال و تصور هم پيشي گرفت. منچستريونايتد بعد از 31 سال براي دومينبار قهرمان جام باشگاههاي اروپا شد تا نيمي از جمعيت حاضر در استاديوم غرق در شادي شوند و نيمي ديگر در سكوت و اشك غوطهور. در شبي كه الكس فرگوسن با تعويض طلايي سولشير به قله افتخار رسيد، اوتمار هيتسفلد، تنها بازيكن ايراني كه توانسته بود به قله رقابتهاي باشگاهي در اروپا برسد را روي نيمكت نگه داشت تا علي دايي تنها پس از سوت پايان مسابقه و به وقت اندوهِ تيمش وارد زمين شود.
ليورپول- آثميلان 2005
ورزشگاه المپيك آتاتورك استانبول در شب 25 مه 2005 ميزبان رقابتي بود كه از آن با عنوان «معجزه استانبول» ياد ميشود.؛ معجزهاي كه براي وقوع تنها به شش دقيقه زمان نياز داشت و باور به اينكه «قدم بردار، قدم بردار، با قلبي اميدوار...» (بخشي از سرود باشگاه ليورپول). همانطور كه آنچلوتي پيشبيني كرده بود، ميلان در سه دقيقه اول به گل رسيد. با گل مالديني در دقيقه يك، ميلان جلو افتاد و پس از به ثمر رسيدن دو گل توسط هرنان كرسپو، در دقايق 39 و 44، روسونريها در قامت يك قهرمان به رختكن رفتند. در نيمه دوم اما ورق برگشت. تنها شش دقيقه پس از آنكه پيشاني استيون جرارد به سانتر ريسه رسيد و اولين گل ليورپول در دقيقه 54 وارد دروازه ديدا شد، بازي به تساوي كشيده شد! ولاديمير اسميچر در دقيقه 57 و ژاوي آلونسو در دقيقه 60 (از روي نقطه پنالتي) دو گل ديگر ليورپول را به ثمر رساندند. با سپري شدن وقت قانوني مسابقه، قهرمان مشخص نشد و بازي به وقتهاي اضافه رفت؛ اين آغاز هنرنمايي يرزي دودك بود. در وقتهاي اضافه دودك در مقابل حملات ميلانيها از دروازه ليورپول محافظت كرد و در برجستهترين لحظه دوران فوتبالش، در حاليكه تنها يك دقيقه به انتهاي بازي مانده بود، دو ضربه متوالي شوچنكو را در آستانه ورود به دروازه دفع كرد تا تكليف برنده فينال در ضربات پنالتي مشخص شود؛ جاييكه به عرصه ديگري براي درخشش او تبديل شد. دودك پنالتي پيرلو و شوچنكو را مهار كرد تا ليورپول پس از 21 سال، براي پنجمينبار، قهرمان جام باشگاههاي اروپا شود. فينال استانبول، تنها يك لذت فراموشنشدني براي هواداران ليورپول و يك خاطره تلخ براي ميلانيها نيست، آن بازي ميتواند يك تعريف جامع براي يكي از كلمات فرهنگ لغت باشد؛ كلمه «دراماتيك!»
هلند- پرتغال 2006
رينوس ميشل، مربي سالهاي دور تيم ملي هلند، معتقد بود فوتبال جنگ است و آنچه در 25 ژوئن 2006 روي داد، مهر تاييدي بر اين ادعا بود. در اين روز تيمهاي هلند و پرتغال يكي از خشنترين بازيهاي تاريخ فوتبال را ارايه دادند؛ مسابقهاي كه لقب «نبرد نورنبرگ» را به خود گرفت. در اين بازي تماشايي از مرحله يكهشتم نهايي جام جهاني هجدهم، والنتين ايوانف، داور روس مسابقه، بيستبار دست خود را بالا برد تا
16 كارت زرد و 4 كارت قرمز را نشان دهد. حركت خشن مارك فن بومل روي كريستيانو رونالدو در دقايق اوليه بازي آغازگر خشونتهايي بود كه نبردي فراتر از فوتبال را در استاديوم فرانكن شهر نورنبرگ رقم زد. پرتغال در دقيقه 23 با گل مانيش جلو افتاد و اين نتيجه تا پايان بازي بدون تغيير ماند؛ آنچه به سرعت در حال تغيير بود، تعداد بازيكناني بود كه كارت دريافت ميكردند (كه درنهايت تعداد آنها به 12 نفر رسيد). خالد بولهروز و فن برونكهورست از هلند و دكو و كاستينيو از پرتغال، بازيكناني هستند كه در آن مسابقه از زمين اخراج شدند. نبرد نورنبرگ بيش از هر چيز ديگري، حكم شاه ادوارد دوم در سال 1314 ميلادي را يادآور ميشود؛ حكمي كه فوتبال را در آن زمان به دليل خشونتآميز بودن در انگلستان ممنوع كرد!
فرانسه- ايتاليا 2006
ورزشگاه 70 هزار نفري المپيك برلين در روز
9 جولاي 2006 ميزبان يكي از زيباترين و جنجاليترين مسابقات تاريخ فوتبال بود. مسابقهاي كه دو تيم از آن چيزي فراتر از كسب افتخار ميخواستند؛ ايتاليا ميخواست با كسب قهرماني از روزهاي تلخ كالچوپولي عبور كند و فرانسه به دنبال برگزاري يك مراسم باشكوه براي خداحافظي كاپيتانش از تيم ملي بود. در همان دقايق اوليه فينال جام جهاني 2006 ماتراتزي يك پنالتي تقديم فرانسويها كرد تا زيدان در دقيقه 7 اولين گل مسابقه را به ثمر برساند اما
11 دقيقه بعد اشتباهش را جبران كرد و بازي مساوي شد. اين بازي مهيج تا دقيقه 90 هيچ گل ديگري در بر نداشت تا كار به وقتهاي اضافه كشيده شود. 10 دقيقه مانده به پايان مسابقه اما يكي از بحثبرانگيزترين اتفاقات تاريخ فوتبال رخ داد؛ اتفاقي كه تمام داستان آن فينال را در يك تصوير خلاصه ميكند: زيدان با كله به سينه ماتراتزي زد، كارت قرمز گرفت و ايتاليا با شكست فرانسه در ضربات پنالتي، قهرمان شد! زيدان با دريافت كارت قرمز از فوتبال خداحافظي كرد، از كنار جام گذشت و به رختكن رفت. پس اتمام وقتهاي اضافه بدون به ثمر رسيدن گل، بازي به ضربات پنالتي كشيده شد و در حالي كه ديويد ترزگه با هدر دادن پنالتي، در بزرگترين كابوس زندگياش سقوط كرد، فابيو گروسو با گل كردن آخرين پنالتي آتزوري به نماد چهارمين قهرماني كشورش در جام جهاني تبديل شد. در آن شب، فينال برلين هيجان و زيبايي آفريد و حسرت بر جاي گذاشت؛ بهطوريكه هنوز خيليها هنگام يادآوري آن بازي با خود ميگويند اي كاش نظريه جهانهاي موازي واقعيت داشته باشد و در يك دنياي موازي ديگر، زيدان از بازي اخراج نشده باشد و با قهرماني در جام جهاني از فوتبال خداحافظي كرده باشد.
آلمان- برزيل 2014
اگر از برزيليها بپرسيد تلخترين روزي كه به چشم ديدهاند كدام است؟ قطعا خواهند گفت
8 جولاي 2014؛ روزي كه فاجعه بلوهوريزنته رخ داد! در اين روز استاديوم مينيرو در شهر بلوهوريزنته برزيل شاهد سنگينترين شكست تاريخ تيم ملي اين كشور بود؛ شكست از تيم ملي آلمان در مرحله نيمه نهايي جام جهاني. بمباران دروازه برزيل توسط آلمانيها با گلزني توماس مولر در دقيقه 11 آغاز شد؛ سپس با گل ميروسلاو كلوزه در دقيقه 23 و دو گل توني كروز در دقايق 24 و 26 و تك گل سامي خديرا در دقيقه 29 پيش رفت. نتيجه آنچنان تكاندهنده بود كه وقتي سوت آغاز نيمه دوم به صدا درآمد خيلي از برزيليها ورزشگاه را ترك كرده بودند. آندره شورله در دقايق 69 و 79 برزيل درهمشكسته را به زانو درآورد و تنها گل برزيل كه در دقيقه 90 توسط اسكار وارد دروازه نوير شد تا پس از دميدن داور در سوت پايان بازي، نتيجه حيرتآور يك-7 روي اسكوربورد ورزشگاه حك شود. در پايان آن شب مصيبتبار براي سالسائو، برزيليها پرچم كشور خود را به آتش كشيدند و غمي چنان عظيم را در قلب خود جاي دادند كه بعيد نيست آن را بهطور ژنتيكي به نسلهاي آينده منتقل كنند!
پاريسنژرمن- بارسلونا 2017
كساني كه اين بازي را تماشا كردهاند به دو دسته تقسيم ميشوند: خوششانس و خوششانستر! آنها كه موفق به تماشاي اين بازي شدند، خوششانس بودند و آنها كه در آن شب طعم پيروزي حيرتانگيز تيمشان را چشيدند، خوششانستر. بازي برگشت بارسلونا و پاريسنژرمن از مرحله يكهشتم نهايي ليگ قهرمانان اروپا 2017-2016 در 8 مارس 2017 برگزار شد. در بازي رفت پاريسيها در خانه با بهثمر رساندن چهار گل، كاتالانها را در هم كوبيده بودند. در ديدار برگشت اما بارسلونا نمايشي از خود ارايه داد كه به «معجزه نيوكمپ» معروف شد. سه دقيقه بعد از دميده شدن سوت آغاز مسابقه، سوارز بارسلونا را جلو انداخت. سپس در دقيقه 40 كورزاوا روي ضربه اينيستا دروازه تيم خود را باز كرد. با گل مسي در دقيقه 50
(از روي نقطه پنالتي) بارسلونا به صعود نزديكتر شد اما گل ادينسون كاواني در دقيقه 62، كار را براي بارسلونا سختتر كرد. اميد به صعود در دل هواداران بارسلونا شكلي سينوسي به خود گرفته بود. حالا براي صعود يك معجزه بايد رخ ميداد كه رخ داد؛ نيمار با گلزني در دقايق 88 (با يك ضربه ايستگاهي) و 91 (از روي نقطه پنالتي) آبياناريها را جلو انداخت و كمي بعد در دقيقه 95 سرخيو روبرتو دروازه پاريسنژرمن را باز كرد تا شادي را به سكوهاي نيوكمپ و شگفتي را به سراسر دنيا مخابره كند. معجزه نيوكمپ نشان داد فوتبال تا چه اندازه ميتواند قشنگ باشد و بار ديگر اين پرسش را مطرح كرد كه: چيه اين فوتبال؟
يوونتوس- رئالمادريد 2018
ميليونها نفر از سراسر جهان در نيمه شب
10 آوريل 2018 همان احساسي را داشتند كه مخاطب در انتهاي فيلم سينمايي «بعدازظهر سگي» به آن دچار ميشود؛ حس اندوهي عميق پس از مواجهه با شكست ناباورانه و ناعادلانه قهرمان داستان. تجربه اين حس باعث شد خيليها آن شب را با غلت زدن در رختخواب به صبح برسانند و هنگام يادآوري آن بازي، از آخر به اول مرورش كنند؛ از دقيقه 93 كه بوفون به علت اعتراض به اعلام پنالتي از سوي داور، اخراج شد و در نتيجه آن كام بك يوونتوس ناتمام ماند. رئالمادريد در دور رفت مرحله نيمه نهايي ليگ قهرمانان 2017-2016 موفق شده بود در تورين با سه گل يوونتوس را شكست دهد. در دور برگشت اما يوونتوس با يك بازگشت توفاني با دو گل مانژوكيچ (در دقايق 2 و 37) و گل ماتوييدي در دقيقه 61، ورزشگاه سانتياگو برنابئو را در شوك فرو برد. اما در دقيقه سوم از وقتهاي تلفشده پس از برخورد بنعطيه با واكرز، داور نقطه پنالتي را نشان داد. اعتراض شديد بوفون به اين تصميم، يك كارت قرمز براي او به همراه داشت تا كريستين رونالدو راحتتر پنالتياش را به گل تبديل كند. شبي كه رئالمادريد به فينال صعود كرد تا بوفون در يك قدمي تنها جامي كه كسب نكرده جا بماند، آنقدر فراموشنشدني و تاثيرگذار بود كه خيليها موقع يادآوري اتفاقاتش چنان سرشار از هيجان ميشوند كه با خود ميگويند انگار همين ديشب بود!
ريورپلاته- بوكاجونيورز 2018
ادواردو گالهآنو، نويسنده اهل اروگوئه، ميگويد: «وقتي فوتبال خوب روي ميدهد، من از بابت وقوع معجزه شكرگزارم و هيچ اهميتي ندارد كه كدام تيم يا كشور، بازي را انجام ميدهد»؛ اين دقيقا همان چيزي است كه استاديوم سانتياگو برنابئو در شب 8 دسامبر 2018 تجربه كرد. در آن شب سانتياگو برنابئو شكرگزار بود، نه به خاطر تماشاي يك پيروزي خانگي شيرين تيم رئالمادريد، بلكه براي ميزباني يك مهماني باشكوه! پس از كش و قوسهاي فراوان درنهايت كنفدراسيون فوتبال امريكايجنوبي تصميم گرفت فينال ليبرتادورس بين دو تيم آرژانتيني بوكاجونيورز و ريورپلاته در قاره اروپا برگزار شود. بوكاجونيورز ميزبان بازي رفت بود كه در نتيجه آن دو تيم به تساوي 2-2 رضايت دادند اما در آستانه بازي برگشت هواداران ريورپلاته به اتوبوس تيم بوكا حمله كردند و بازي به تعويق افتاد. سوپركلاسيكوي قرن در اسپانيا برگزار شد تا هزاران آرژانتيني مجبور شوند براي تماشاي آن هزاران كيلومتر را پشتسر بگذارند. همچون ليونل مسي و كريستين رونالدو كه تماشاگران اختصاصي آن ديدار بودند، دريافتكنندگان تصاوير تلويزيوني آن مسابقه نظارهگر يك فوقِ فوتبال بودند؛ تماشاگراني كه 120 دقيقه ايستاده بازي را نگاه كردند و بازيكناني كه هر كدام روايتگر «غرور و تعصب» بودند. بازي آنقدر سريع بود كه زمان از آن جا ماند و آنقدر زيبا بود كه چشمها پلك را پس ميزدند. در دقيقه 43 بوكاجونيورز با گل بنتدو پيش افتاد اما پراتو در دقيقه 68 بازي را به تساوي كشاند تا اين بازي زيبا و مهيج 30 دقيقه ديگر نيز ادامه پيدا كند. در وقتهاي اضافه ريورپلاته با گلهاي دقيقه 109 كوئينترو و 122 مارتينز جلو افتاد و حتي پيوستن دروازهبان بوكاجونيورز به خط حمله در هفت دقيقه پاياني مسابقه هم نتوانست نتيجه را تغيير دهد تا ريورپلاته به قهرماني جام باشگاههاي امريكايجنوبي نائل شود. در انتهاي آن شب عزيز، احتمالا سانتياگوبرنابئو پس از تماشاي بازيكناني كه هنگام دريافت مدالهاي نقره به سرعت آنها را از گردنشان درآوردند، چندين چهره غرق اشك، غريوهاي شادي و جامي كه بالاي سر رفت، پس از شكرگزاري براي وقوع يك شب فراموشنشدني با خود زمزمه كرده است: زندهباد فوتبال!