استراماچوني به ايران بازنميگردد
حالا چي آقاي سعادتمند؟!
علي ولياللهي
كارلوس دروموند دآندراده شاعر برزيلي شعر معروفي دارد با اين مطلع كه «حالا چي ژوزه؟/ مهموني تموم شده/ چراغا خاموشن/ ملت رفتن/ شب سرد شده/ حالا چي ژوزه؟ حالا چي هي تو؟ تو كه بينامي و بقيه رو دست ميندازي...» اگر اسم ژوزه را برداريم و به جايش بگذاريم «احمد» چه اتفاقي ميافتد؟ منظور احمد سعادتمند، مديرعامل باشگاه استقلال است. كسي كه نزديك به يك ماه همه را با برگرداندن استراماچوني به بازي گرفت و درنهايت گفت نميشود و برويم سراغ گزينه بعدي! آيا حالا هواداران استقلال و در كل اهالي فوتبال حق ندارند از آقاي مديرعامل بپرسند حالا چي احمد؟ ليگ داره شروع ميشه/ جام حذفي پريد/ هوادارا نااميد شدن/ تيم بدون سرمربي رفت ليگ قهرمانان/ هنوزم برنامه فصل بعد مشخص نيست/ همه مربيهاي خوب داخلي هم قرارداد بستن/ حالا چي احمد؟ تو كه چند وقت همه رو سر كار گذاشتي... در چند شماره قبلي روزنامه اعتماد به انگيزههاي مختلف احمد سعادتمند از بهراه انداختن موج بازگرداندن مربي محبوب هواداران و موجسواري روي آن حرف زديم. از اينكه ايشان ميخواست از شر فرهاد مجيدي خلاص شود و خودش را توي دل هواداران جا كند. از اينكه ميخواست كاري كند كه هزينه بركناري احتمالياش توسط وزير را بالا ببرد و سري ميان سرها در بياورد. سعادتمند ابتدا اعلام كرد صرفا براي مذاكره جهت تخفيف راهي ايتاليا شده و بعد گفت قصدش آوردن استراماچوني بوده. بعد گفت مربي ايتاليايي قبول كرده غرامتش را ببخشد و قرارداد جديد امضا كند كه اين به نفع استقلال است. بعد معلوم شد چنين چيزي صحت ندارد و شرايط استراماچوني خيلي سختتر از چيزي است كه در رسانهها از زبان مديران استقلال مطرح شده. وقتي به او گفته شد قانون اجازه نميدهد مربي خارجي در ليگ بيستم فعاليت كند، واكنشي نشان نداد و در آتش شور هواداران دميد. پاي وزير و نماينده مجلس و قوه قضاييه و رييس ديوان محاسبات (!) را به ميان كشيد تا نشان بدهد عزمش جزم است. اما آخرش چه؟ درنهايت خود او نامهاي به استراماچوني فرستاد و گفت بيخيال و همكاري مشترك با استرا را حواله داد به آينده تا هر مربي بعدي هم كه به استقلال بيايد همچنان سايه مربي ايتاليايي را روي سرش احساس كند. همه اينها در شرايطي رخ داد كه استرا گفت اصلا پيشنهادي داده نشده كه من بخواهم آن را رد كنم. اينها نمونهاي از هياهوي بزرگ براي هيچ است؛ هياهويي در پي يك گفتوگوي شفاهي. حالا استقلال مانده و همان درد هميشگي چند سال قبل. دير استارت زدن و در نتيجه دير آماده شدن و شروع بد در آغاز ليگ.
از باشگاه استقلال به گوش رسيده كه آنها حالا دنبال الكس نوري سرمربي ايرانيالاصل هستند كه چند سال در بوندسليگا كار كرده و سابقه نشستن روي نيمكت تيمهاي وردبرمن و اينگولشتات و هرتابرلين در سطح اول فوتبال آلمان را هم دارد؛ هر چند آن تجربهها جز اوايل حضور در برمن چندان براي الكس موفقيتآميز نبود. از زماني كه الكس نوري در آلمان مطرح شد و طبيعتا نامش در رسانههاي ايراني بيشتر چرخيد او بارها به تيمهاي ايراني لينك شد ولي درنهايت او هرگز به ايران نيامد. حالا رسانهها ميگويند او در حال مذاكره با استقلال است. نوري در آخرين مصاحبهاش در مورد پيشنهادهايي كه ميرسند، گفت: «با چند مورد صحبتهايي داشتهام ولي هيچ كدام مناسب نبودند. تجربه هرتا نشان داد كه در اين حوزه كاري فرصتهاي جديد ممكن است خيلي سريع پيش بيايد.»
صادق درودگر كه به نوعي در ماجراي استراماچوني سخنگوي فدراسيون فوتبال در مخالفت با بازگشت مربي ايتاليايي شده بود در مورد الكس گفت او قطعا ميتواند به ايران بازگردد چون الكس نوري ايراني است. با اين حال درودگر تاكيد كرد كه بايد قرارداد بين طرفين به صورت ريالي بسته شود. جدا از اينكه آيا واقعا پيشنهادي رسمي به نوري داده شده و اينكه آيا او ميخواهد به ايران بيايد يا نه، برخي افراد نزديك به باشگاه ميگويند تنها بحث نحوه بستن قرارداد مشكل ايجاد كرده است. در اطراف خبر آمدن الكس ارقامي از 500 هزار يورو تا 1.5 ميليون به گوش ميرسد. باتوجه به ارقامي كه بين مربيان اروپايي در جريان است، احتمالا حرف زدن از ارقامي نظير 450 تا 500 هزار يورو براي الكس نوري دور از ذهن است. همانطور كه ميدانيم وقتي مربيان خارجي به ايران ميآيند رقمهاي دستمزدشان كمي بيشتر ميشود. حال حتي اگر همان رقم 500 هزار يورو را هم درنظر بگيريم با يوروي 30 هزار توماني ميشود 15 ميليارد تومان. اين رقم در فوتبال ايران براي مربيان گرچه بسيار بزرگ است ولي قابل هضم به نظر ميرسد، مخصوصا اينكه چند روز پيش درودگر گفت رقم دريافتي يكي از مربيان داخلي به 14 ميليارد تومان رسيده است! آنچه در اين ميان مشكل ايجاد ميكند، قرارداد بستن به ريال و پرداخت به يورو است كه معلوم نيست با قيمت متغير ارز چطور بايد محاسبه شود.
احمد سعادتمند نزديك يك ماه هواداران و باشگاه را معطل كرد و به قول جواد زرينچه اين كار باعث شد يك جام از كف استقلاليها بپرد و آخر سر هم نتيجهاي حاصل نشد. حالا ديگر وقتي براي بازي مجدد و آوردن اسامي جديد و موجسواري نيست. با امضاي قرارداد بين عليرضا منصوريان و باشگاه تراكتور، بين مدعيان ليگ برتر تيمي بدون سرمربي باقي نمانده جز استقلال. سعادتمند بايد هرچه سريعتر تكليف نيمكت تيم را مشخص كند وگرنه در فصل جاري عدم موفقيت استقلال هيچ بهانه ديگري جز مديريت ضعيف مديرعامل و هيات مديره تيم ندارد. هيات مديرهاي كه وسط بازي سعادتمند با نام استراماچوني يا سكوت كامل اختيار كردند يا به بازي تن دادند.
همه اينها در شرايطي است كه شنيده ميشود سعادتمند به خاطر رفتاري كه در اين مدت از خودش نشان داده شايد فصل بعد ديگر در استقلال نباشد. گويا مسعود سلطانيفر از اينكه مقابل هواداران استقلال قرار گرفته و توسط مديرعامل استقلال مقصر نيامدن استراماچوني معرفي شده اصلا رضايت ندارد. با اين حال هنوز برخي پيشكسوتان باشگاه كه روابط نزديكي با سعادتمند دارند در بوق «دستهاي پشت پرده» و «كساني نميخواهند استقلال موفق شود» ميدمند و به اين شكل از مديرعامل تيم حمايت و هواداران را جري ميكنند. با اين حال همه ميدانند مهماني تمام شده است.