شمخاني: موضوع هستهاي فراتر از بحث دولتهاست
دريابان علي شمخاني، دبير شوراي عالي امنيت ملي كشور شنبه شب ميزبان برنامه نگاه يك بود. دبير شوراي امنيت ملي در اين گفتوگو كه بيش از يك ساعت طول كشيد درخصوص مساله داعش، پرونده هستهاي ايران و همچنين وضعيت امنيتي كشور توضيحات مبسوطي داد. مهمترين بخشهاي سخنان وي به شرح زير است:
ايران مدل قابل تعميم براي اداره شرايط سخت را كه برگرفته از دوران جنگ تحميلي است، دارد. ما امروز نيازمند همدلي و جمعآوري همه آرا و نظرات از چپ و راست هستيم. در سال 94 بايد گامهايي برداشته شود كه تنها راه محقق شدن اين گامها در كنار هم بودن در ابعاد مختلف از جمله امنيتي است.
سياست ايران مبتني بر صبر استراتژيك است و هيجاني و زيگزاگي عمل نميكند و رويدادها را به خوبي ميشناسد. ما انفعالي عمل نميكنيم در عين حال ماجراجو هم نيستيم بلكه يك بازيگر فعال هستيم.
معتقدم جنگ در يمن نيابتي نيست بلكه قتلعام يك ملت بيدفاع است.
كسي در منطقه قصد توسعه جغرافيايي ندارد. ايران نيز نه از اول انقلاب و نه در طول 36 سال گذشته و براساس آموزههاي دينياش به دنبال چنين هدفي نبوده است اما اين به معني آن نيست كه نسبت به خشونت عليه مردم مظلوم و مسلمان و اهل سنت منطقه بيتفاوت باشيم.
دشمن به دنبال تجزيه و كوچكسازي كشورهاي اسلامي و بزرگسازي رژيم صهيونيستي است. آنها ميخواهند ارتش عربي عليه يمنيها شكل دهند، در حالي كه يمن عرب است.
نزديكي تكفيريها به مرزهاي ما بحث جديدي نيست و براي سال 1393 است. آنها يك زمان تا خانقين پيش آمدند اما منهدم شدند. ما سه خط قرمز در عراق داشتيم. اول مرزهايمان، سپس تهديد بغداد و سوم عتبات عاليات. ما اجازه نداديم به كمك ملت عراق از جمله كرد، عرب، اهل سنت و شيعيان، دولت اين كشور كه درخواست كمك از كشورهاي مختلف براي مقابله با داعش را كرده بود از جمله ايران و نيز با حمايت مرجعيت راه آنها را سدمي كنيم و اجازه نخواهيم داد كه تهديدي عليه ايران شكل گيرد.
تهديد امريكا عليه ايران حين مذاكرات توخالي است و مشابه حمايتشان از تكفيريها در منطقه است. آنها همواره به دنبال تقويت سرپنجههايشان در داخل و منطقه هستند.
متاسفانه رفتار امريكاييها كه در مذاكره يك چيز ميگويند و بيرون از آن حرف ديگري ميزنند به يك مدل رفتاري تبديل شده است. آنها در سال 91 از سوي يك كشور ثالث اعلام كردند كه برنامه غنيسازي ايران را به رسميت ميشناسند و اين در انتهاي كار دولت قبل بود و اصولا پذيرش اين مساله شرط مذاكره و حل و فصل مساله هستهاي بود و حالا در مسير مذاكرات خيلي چيزها نسبت به سالهاي گذشته تغيير كرده است.
تهديدات امريكا حين مذاكره هيچ تاثيري بر تصميمات و بندهايي كه حاضر به توافق بر سر آن است، ندارد.
اجازه نميدهيم زيادهخواهي امريكا هر روز به شكلي در مذاكرات مطرح شود. موضوع هستهاي در نهايت موقعيت راهبردي ايران را تعريف خواهد كرد و اينكه به چه بازيگري در منطقه تبديل ميشويم.
مساله هستهاي فراتر از صرف موضوعات فني، سياسي و حقوقي است البته محتواي توافق را فداي فضاي بعد از آن نميكنيم در اين ميان براي رسيدن به ضربالاجل مذاكرات هم شتاب يا تعلل نميكنيم.
موضوع هستهاي فراتر از بحث دولتهاست و به مفاهمه و همگرايي نيازمند است تا در اجماع حلوفصل شود حتي اگر توافقي صورت نگيرد بايد بر سر آن اجماع باشد .
اصرار طرف مقابل براي بازرسي بيفايده است چرا كه هر نوع بازرسي براساس انپيتي، پروتكل الحاقي حد و حدود قانوني دارد.
در مقطعي آنها با برخي از افراد مصاحبه كردند اما هيچوقت ننوشتند كه از پاسخها قانع شدند و بعد از آن سه نفر از دانشمندان كشور ما كه آژانس از آنها باخبر بود ترور شدند. چه نسبتي بين اين دو مساله وجود دارد؟
معتقدم در رابطه با توافق احتمالي يا توافق نكردن بايد اجماعنظر داشته باشيم و نبايد موضوعات ناشي از نگراني درباره توافق و محتواي آن به موضوعات سياسي و جناحي و ابزاري در خدمت حذف سليقهها قرار گيرد و همديگر را در اين روند متهم به خيانت و واژگان بيبصيرت كنيم.
اگر فريادي هم داريم بايد بر سر كساني كه دبه درميآورند بزنيم، نه بر سر مذاكرهكنندگان.
نخستين نفر ليست 23 نفره طرف مقابل براي مصاحبه خود من هستم.
مشكلات اقتصادي كشور صرفا ناشي از تحريمها نيست.