نقد ديپلماسي آنكارا و ضرورت بازگشت به عقلانيت
صادق ملكي
1- سياستهاي دولت تركيه در خاورميانه و بالاخص در سالهاي اخير بر مبناي نوعثمانيگري بوده است. دولت اين كشور در سالهاي اخير اساس حركتهايش را در چارچوب مذهب محوري و در جهت احياي امپراتوري عثماني بنيان نهاده است و اين موجب شده تا خاورميانه دچار بحران بزرگي شود كه كمتر با آن مواجه بوده است.
در واقع، بحراني كه امروز در عراق و سوريه مشاهده ميشود، حاصل همين نگاه نوعثماني و مذهبگرايانه تركيه است كه درصدد تسلط ژئوپولتيكي است كه ميخواهد بر خاورميانه حاكم شود و تئوريپرداز آن احمد داوداغلو، نخستوزير كنوني تركيه است كه در چند سال اخير آن را عملي كرده است. به جد بايد گفت كه بحران كنوني و امروز خاورميانه كه در سوريه و عراق شعلهور است، نشأت گرفته و منبعث از همين سياستهاي تركيه است كه ميخواهد در عمق ژئوپولتيك خاورميانه داراي نفوذ باشد كه همين بسترساز بحران شده است.
2- حزب عدالت و توسعه تركيه با رهبري رجب طيب اردوغان طي سالهاي اخير و در طول دوران حاكم بودن خود در ساختار اين كشور، چهرههايي متفاوت و در واقع متضاد از خود نشان داده است. شايد بتوان گفت كه دولت اول آقاي اردوغان در سالهاي 2003 تا 2007 ميلادي، چهرهاي از يك دولت دموكرات، مدرن و آزادانديش به نمايش گذاشته بود كه ميتوانست الگوي بسياري از كشورهاي مسلمان نيز باشد اما مشاهده ميكنيم كه در پي بحران خاورميانه، اين دولت و اين حزب عملكردي متفاوت با سابقه خود به نمايش گذاشت.
با آنكه دولت تركيه ميخواهد از خود چهرهاي مدرن به نمايش بگذارد، عملكردي ارتجاعي در عرصه سياسي و نظامي داشته است. اين كشور با قرار گرفتن در كنار كشورهايي نظير عربستان سعودي و قطر، سطح خود را از يك كشور پيشرو و مدرن به يك كشور ارتجاعي تنزل داده كه حاصل عملكرد كنوني دوگانهاش، منجر به آتش كشيده شدن خاورميانه شده و همين چالشهايي را براي اين كشور ايجاد كرده است.
جامعه بينالملل مشاهده ميكند تركيهاي كه در سالهاي پيش، در ايجاد ثبات و آرامش در منطقه پيشرو بوده است، امروز با پشتيباني از گروههاي تروريستي تكفيري نظير داعش، جبهه النصره و ارتش آزاد سوريه و... خود بسترساز بحرانهاي منطقهاي شده و چهره ارتجاعي خود را نمايان ساخته است. از سويي، تروريسم مسالهاي دامنگير است و بي ترديد روزي دامن كشورهاي پشتيبان خود را نيز ميگيرد. اين مسائل ضروري ميسازد تا دولت تركيه تدابيري براي خروج از اين چالشها بينديشد و به مسير عقلانيت بازگردد و آن، اينكه دولت تركيه به جاي بحرانسازي و حمايت از تروريسم، زمينهساز همگرايي و همكاري منطقهاي براي مبارزه با تروريسم و افراطگرايي باشد و از سويي با احترام به حاكميت داخلي كشورها، پاسدار تماميت ارضي آنها باشد؛ امري كه دولت امروز تركيه آن را رعايت نميكند و مسائل داخلي كشوري مانند سوريه را به مثابه امور داخلي كشور خود عنوان ميكند.
٭كارشناس و تحليلگر ارشد خاورميانه