• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3273 -
  • ۱۳۹۴ يکشنبه ۳۱ خرداد

ندانم‌كاري‌هاي بي پايان

سيد علي ميرفتاح

در فضاي مجازي فيلمي ديدم كه نمي‌شد گفت دروغ و فتوشاپ و جعلي است. متاسفانه خيلي هم واقعي بود و تاريخ هم داشت. پسر نوجواني بود در استان فارس كه با همكلاسي‌هايش، رو به دوربين از مديران و مربي‌هاي‌شان گله مي‌كردند كه به زور آورده‌اندشان به استقبال از رييس‌جمهور و طفلك‌ها را تهديد كرده‌اند كه اگر نيايند يا وسط راه در بروند، نمره انضباط‌شان كم مي‌شود و... اگر با بچه‌ مدرسه‌اي‌ها و به خاطر چند نمره ناقابل چنين معامله‌اي كنند، تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل و ببين با كارمندان و كارگران و صغير و كبير چه مي‌كنند.
 احتمالا رييس‌جمهور شخصا از اين ماجرا بي‌خبرند و حتي حلقه نزديك به ايشان هم بعيد است آمر به اين كار سخيف باشند و هيچ بعيد نيست كه بعضي از مديران خرد براي خودشيريني به منهاج سابق رفتار كرده باشند و خواسته‌ باشند استقبال از رييس‌جمهور پرشور و خودجوش باشد و مثل سابق، ملت دنبال ماشين بدوند، قالپاق ببوسند و عريضه تقديم كنند... يك بخش جدي انتقاد ما به رييس دولت نهم و دهم به همين استقبال‌هاي ساختگي و مصنوعي برمي‌گشت. بعدا هم آقاي بانك پرده از رازهاي اداري نهاد برداشت و معلوم شد تعداد زيادي حقوق‌بگير ثابت در نهاد تشريف داشتند كه به استان‌ها مي‌رفتند، كميته استقبال را جاني تازه مي‌دميدند.
حرف‌هاي آقاي بانك چنان تلخ و ناراحت‌كننده بود كه هر نوع حركت خودجوشي را در ذهن ناظر منتفي مي‌كرد. باعث شرمندگي بود كه مقدار زيادي از پول بيت‌المال هزينه يك كار تشريفاتي و آزاردهنده بشود. واقعا هم آزاردهنده است تماشاي مردم گرفتاري كه دنبال ماشين مي‌دوند و عريضه به دست رييس دولت‌شان مي‌دهند.
ضمن اينكه حتي اگر براي اين كار سناريو نوشته نشود و واقعا هم خودجوش باشد، اين كار كار خوبي نيست و باعث سرافكندگي كشور است. اگر مسوولان طبق قانون حقوق مي‌گيرند كه به وظايف خود عمل كنند، چه نيازي به تحقير و تخفيف ملت؟ نگوييد تحقير و تخفيفي در كار نيست. اتفاقا هست و اگر آدم عزت نفس داشته باشد و براي خودش شأن و منزلتي قائل باشد، خودش را در گرما و سرما دنبال ماشين نمي‌دواند.
 البته من هم مي‌فهمم عشق و علاقه، قانون خودش را دارد. اما روزگار عوض شده و نه در دولت قبل و  نه در دولت فعلي، مناسبات عشق و عاشقي، در هيچ مرتبه‌اش حكمفرما نيست و چقدر هم خوب است كه حكمفرما نيست. به خصوص وقتي چشم آدم به مردمان مستاصل و گرفتار مي‌افتد كه هر كدام از رييس‌جمهورشان تمنايي و تقاضايي دارند و عريضه به دست مسابقه مي‌دهند كه در «بار عام» كارشان راه بيفتد و رييس‌جمهور هم كار زيادي از دستش برنمي‌آيد و گره چنداني از كار فروبسته‌شان بازنمي‌تواند بكند، آن وقت اندوه عالم روي سر آدم آوار مي‌شود.
اصلا يكي از انتقادات جدي عقلا به رييس دولت قبل همين بود كه با مردم چنين معامله‌اي نكند.
 اگر زور و اجبار هم در كار باشد كه بدتر. چيزي كه اين بچه در فيلم مي‌گويد باعث شرمندگي مديران تبليغاتي و رسانه‌اي دولت تدبير و اميد است. اگر حواس‌شان بوده كه واويلا و اگر حواس‌شان نبوده بدتر واويلا. بچه‌اي كه در گرما، آزرده‌خاطر و نگران نمره‌اش براي رييس‌جمهور پرچم تكان دهد، هفت پشتش هم با تدبير و اميد آشتي نمي‌كند. اگر بخواهيد دولتي را از چشم بيندازيد، راهش همين است كه با زور و تهديد مردم را به كاري وادار كنيد كه علاقه‌اي به آن ندارند. من طرفدار دولتم و تمام مشكلات و موانع دولت را درك مي‌كنم. مي‌دانم ديوار تحريم چقدر بلند و سخت و صعب است.
مي‌دانم كه دولت در سياست داخلي چه محذوراتي دارد. تنها چيزي كه نمي‌فهمم همين ندانم‌كاري‌هاست كه به دست خود، خود را از چشم مردم بيندازند.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون