دعاي روز چهارم ماه مبارك رمضان
اللهمّ قوّني فيهِ على إقامةِ أمْرِك واذِقْني فيهِ حلاوة ذِكْرِك وأوْزِعْني فيهِ لأداءِ شُكْرك بِكرمِك واحْفظني فيهِ بِحِفظْك وسِتْرِك يـا أبْصر النّاظرين.
خدايا نيرومندم نما در آن روز به پا داشتن فرمانت و بچشان در آن شيريني يادت را و مهيا كن مرا در آن روز براي انجام سپاسگزاريات به كـرم خودت. نگهدار مرا در اين روز به نگهداريات و پردهپوشي خودت اي بيناترين بينايان.
بزنگاه
عرق كه از پيشاني مرد ميسُرد، جدا ميشود، به زمين ميرسد، بر شنهاي ساحلي فرو مينشيند، در دم به تقلا ميافتد، ميجوشد، ميخروشد، حباب ميشود، و ناپديد - نه انگار كه قطره عرقي هم در كار بوده است: عرق مردي كه بر جبين ارادهاش، حكايتها حك كردهاند، همه درد، همه خون، همه آتش همه برشته شدني بر شنهاي سوزان زندگي. زمان وعده نميدهد؛ چرا كه ميداند هيچگاه قادر به وفاي به وعده نيست.
برجادههاي آبي سرخ- نادر ابراهيمي