انتخاب سياسي؛ آخرين مرحله در توافق وين
جلال خوشچهره
در روش تحليل سياسي قانوني هست به نام
«low sturgeon s » با اين مضمون كه در هر اتفاق 90درصد حاشيه و تنها 10درصد آن متغير اصلي و تاثيرگذار است. بنابراين هنر تحليلگران، شناسايي همان 10درصدي است كه ماهيت، گذشته و آينده آن اتفاق را تعيين ميكند. به عبارت ديگر هر پديده سياسي داراي پوسته و هستهاي است كه اگر از سوي ناظران بهدرستي تفكيك شود، چشماندازي مفهوم از ماهيت و تبعات اتفاقات را براي مخاطبان مفهوم ميكند. همين وضع چرايي طولاني شدن مرحله پاياني مذاكرات ايران با گروه 1+5 و سرانجام اعلام توافق را در وين تفسير ميكند.
چندروزي است كه طرفهاي گفتوگوكننده در وين از پايان مذاكرات حول مسائل فني خبر دادهاند. اين امر به معناي آن است كه پيش از سهشنبه (ديروز) اختلافها بر سر كم و كيف فعاليتهاي هستهاي ايران پايان يافته و طرفها در اين باره توافق كرده بودند. اما موضوع اصلي و كشدار، توافق سياسي بود كه هريك ديگري را براي انجام آن تشويق يا حتي تهديد ميكرد. در واقع اگر به جاي «توافق سياسي» از تعبير «انتخاب سياسي» استفاده كنيم، آنگاه درك طولاني شدن ساعتهاي پاياني مذاكرات وين واقعي و دراينحال مفهومتر خواهد بود.
قراين حكايت داشت از اين مهم كه طرفهاي گفتوگوكننده بيش از آنكه درگير چارچوبهاي فني ماهيت فعاليت هستهاي ايران در آينده باشند، به نقش و جايگاهي توجه داشتند كه در پسامد اين توافق ايران در آينده منطقه و جامعه جهاني خواهد يافت. اين مهم هم براي جمهوري اسلامي حايز اهميت استراتژيك است و هم براي مذاكرهكنندگاني كه هريك بخشي از صاحبان منافع ژئوپوليتيك را در خاورميانه و جامعه بينالملل نمايندگي ميكنند.
حصول توافق در مذاكرات وين با لحاظ هسته اصلي آن، انتخابي است كه تاثيرات شگرفي را در سطوح مختلف براي هريك از طرفهاي گفتوگوكننده درپي دارد. از اينرو فارغ از همه مباحثات مربوط به دستاوردهاي اقتصادي و سياسي معمول در اين زمينه، بايد به شروع فصلينوين و نقطه عطف در جايگاه ايران هم از حيث داخلي و هم خارجي توجه كرد؛ همانگونه كه رييسجمهور روحاني از توافق وين به عنوان مقطعي مهم در تاريخ كشور، انقلاب اسلامي و شرايط منطقه ياد كرد.
بنابراين كشدار شدن چانهزنيها در ساعتهاي پاياني مذاكرات مربوط به انتخابي بود كه بايد هريك از طرفها به آن تن ميدادند.