توافق اخلاقي تالي توافق سياسي
ابراهيم عمران
... در هر بزنگاه تاريخي كه در هر برهه‌اي از زمان رخ مي‌دهد اگر درس آموزي‌هاي خاص خود را داشته باشد به صواب و ثواب نزديك است. در فقره توافق يا جمع بندي هسته‌اي اگر «حس انتقام‌گيري» يا انگ زدن به منتقدان دلواپس يا نگران بر روح و ضمير ما مستولي شود، لامحاله دستاورد اخلاقي مثبتي براي‌مان به ارمغان نخواهد آورد. در اينكه طي چند ماه مذاكره برخي «ناسپاسي‌ها» از سوي اهالي سياست صورت پذيرفت و روح و روان تيم ديپلماسي ما را آزرده كرد، حرفي نيست. ولي اگر پند و عبرتي صورت نگيرد از اين بد سگالي‌ها، راه موافقان هماني خواهد بود كه خرده گيران رفته بودند. شكي نيست كه طي اين مدت نا ملايمتي‌ها به حدي بود كه اگر چنين رفتار مشابهي هم صورت پذيرد تا حدودي قابل اغماض است ولي اگر نگاه «دگرپذير» در افكارمان نقش بندد، آنچنان كه در بيشتر مواقع جناب ظريف رعايت كردند؛ شايد دراين فقره، دستاورد اخلاقي هم نصيب‌مان شود و از منظر «كشتي‌بان را سياست دگر آمد» را هم معناي درخوري دهيم. در پرتاب كشورها به سوي افق جديد فقط نبايد مسائل سياسي لحاظ شود و در اين رهگذر اگر «مرام اخلاقي» هم به كمك اذهان پريشان آيد، سود و ثمره‌اش افزون‌تر خواهد بود. اين‌ها همه آمد تا تلنگري باشد به افرادي كه در فضاي مجازي و واقعي در اين بزنگاه مهم، شمشير را از رو بسته‌اند و برچسب‌هاي ناروايي بهم زده مي‌شود كه اگر اينچنين ادامه يابد، بايد بيشتر انديشه كنيم كه ايراد و نقصان كارمان در كجاست. اين توافق خيلي فوايد مي‌تواند داشته باشد و براي اخلاق مداران و اخلاق دوستان فوايد بيشتري، اگر نگاه ژرف‌تري به روح توافق داشته باشيم كه همان «دگرخواهي و دگر دوستي محض» است.