• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3293 -
  • ۱۳۹۴ چهارشنبه ۲۴ تير

گزارش «اعتماد» از حال و هواي مردم پس از اعلام «توافق»

بيست و سوم تير؛ يك روز غيرمعمولي

زهرا چوپانكاره/ «شنيدين توافق شده؟». ساعت 12:30 ظهر 23 تير، لابه‌لاي صداي سشوار و همهمه گپ‌ها و خنده‌ها، بوي رنگ مو و صداي خرچ خرچ قيچي، صداي خانمي كه تازه وارد شده است، روز معمولي آرايشگاه زنانه را تغيير مي‌دهد. صداي موسيقي آرامي كه از صبح در سالن مي‌پيچد كمي بعد جاي خودش را به صداي راديو مي‌دهد تا مشتريان و آرايشگرها در جريان آخرين خبرهايي كه از وين مي‌رسد قرار بگيرند. تحليل‌ها خيلي زود آغاز مي‌شود، يك نفر مي‌گويد قيمت سكه پايين آمده، يكي ديگر در مورد قيمت دلار حرفي مي‌زند، يك نفر مي‌گويد كاش توافق واقعا به درد مردم بخورد نه «خودشان». مدير آرايشگاه ظرف رنگ را روي ميز مي‌گذارد و مي‌گويد: «دست تيم هسته‌ايمون درد نكنه.» زيرنويس شبكه‌هاي خبري، سايت‌ها و خبرگزاري‌ها كه صحبت از توافق كردند، كلمه در شهر پخش شد، در كشور پيچيد تا روز 23 تير ماه 1394 ديگر يك روز گرم معمولي نباشد.

در دور پيشين مذاكرات، يعني فروردين ماه سال جاري كلمه توافق در عيدديدني‌ها از زبان نمي‌افتاد، توي خانه‌ها شبكه‌هاي خبري همزمان با دست به دست شدن شيريني و آجيل و ميوه از ديدارهاي متعدد تيم ايراني با كشورهاي 1+5 مي‌گفتند تا اينكه در آخرين روز نوروز در هواي خنك شبانگاهي تصوير وزير امور خارجه كشورمان به همراه نماينده اتحاديه اروپا روي صفحه تلويزيون ظاهر شد تا از توافق اوليه بگويد و اينكه دور بعدي مذاكرات در تابستان دنبال خواهد شد. آن شب خيابان‌هاي ايران براي دومين بار پس از پيروزي حسن روحاني در انتخابات رياست‌جمهوري، باز صحنه جشن و شادماني شد. اين‌بار خبر در ظهر گرم تير ماه اعلام شد، خبري كه از پايان 10 ساله سايه تحريم مي‌گفت. مردم كوچه و خيابان در مسير كارهاي روزانه، خيس از گرماي داغ تابستاني خبر را جسته و گريخته شنيدند تا اينكه ساعت 2:30 بعدازظهر بيانيه رسمي توافق توسط محمدجواد ظريف در وين قرائت شد، در مغازه‌ها، تاكسي‌ها، مراكز خريد و... صدا و تصوير بيانيه توافق و پس از آن گفت‌وگوي شخص رييس‌جمهور با مردم پخش شد تا حرارت هوا را بالاتر ببرد. اين‌بار البته شادي و جشن ماند براي غروب و فرونشستن گرما، اما حرفش دهان به دهان ميان مردم چرخيد، شبكه‌هاي اجتماعي را پر كرد و جايش را در حال و احوال‌هاي روزمره پيدا كرد. توافق خوبي كه وزير امور خارجه و رييس‌جمهور از آن سخن مي‌گويند در ذهن و زبان مردم معناي خود را يافت.

مهران، 38 ساله است و راننده آژانس، با جمعي ديگر از رانندگان نشسته‌اند به انتظار تلفن كه زنگ بزند و راهي مقصد بعدي شوند. مهران هم مثل خيلي‌ها از توافق شاد است، توافق خوب برايش توافقي است كه تورم را كم كند، به مردم اميد و روحيه بدهد و البته در اين ميان فكري هم به حال قيمت بالاي لوازم يدكي ماشين كند: «از عيد به بعد مذاكرات را دنبال مي‌كردم. امروز هم وقتي آقاي ظريف داشت از وين صحبت مي‌كرد به اخبار رسيدم. دولت به اين يكي وعده‌اش توانست عمل كند.» راننده سرحال و خندان مي‌گويد كه اگر «ارزاني» بشود، خوشحال‌تر هم خواهد بود و اميدوار است كه وضعيت كمبود دارو هم سامان بگيرد.

حميد 57 ساله به همراه همسرش در انتظار نوبت پزشك نشسته است. در كلينيك شلوغ و تخت‌هاي پر از بيمار تنها كساني هستند كه حال و حوصله حرف زدن از توافق را دارند. او به خوشبيني راننده آژانس نيست، مهندس وسايل پزشكي است و خبرها را دنبال مي‌كرده اما معتقد است كه هرچند به مردم فشار زيادي آمده و اگر تحريم‌ها حذف شوند بهتر است اما اضافه مي‌كند كه: «البته نه توافقي كه باعث ذليلي ملت شود و به آينده بچه‌هاي اين مملكت ضربه بزند.» همسرش آهسته اضافه مي‌كند: «اين توافق كه باعث ذلت نيست.» و بعد لحن مرد از بدبيني درمي‌آيد: «نه اين توافق باعث ذلت نيست، براي روحيه مردم هم خيلي خوب است فقط اينكه ايران نبايد از قدرت نظامي‌اش كوتاه بيايد و امنيت خود را تضمين كند، چون اقتصاد به دست‌آوردني است اما اساس كشور اگر ويران شود ديگر هيچ توافقي به كارش نمي‌آيد.»

اعظم هم مادر است و هم كارمند، 34 ساله و ساكن يزد. اخبار توافق را جسته و گريخته دنبال مي‌كرده است. مي‌گويد همكاران و فاميل‌ها مرتب اين روزها در موردش حرف مي‌زنند اما هنوز كاملا از جزييات قضيه سردرنياورده است. او هم البته از توافق خوشحال است و اميدوار است كه شايد پسرش روزي بتواند زندگي دور از مرارت‌ها و سختي‌هاي زندگي زير تحريم را تجربه كند: «من كليات مطرح شده توافقنامه را ديده‌ام و به نظرم به ثمر رسيدن‌شان خيلي زمان مي‌برد. فكر نمي‌كنم ما خيلي بتوانيم ثمراتش را به اين زودي ببينيم اما براي آينده خوب است به اين شرط كه توافق پايداري باشد، نه اينكه دو روز ديگر كه باز كسي ديگر سركار آمد با يك حرف يا تصميم همه اينها را نقش بر آب كند.»

نگراني از ميزان ثبات و پايبندي به توافق نكته‌اي است كه به نظر مي‌آيد در ميان شادي مردم به هر حال جاي خودش را حفظ كرده است. خاطره تلخ تغيير سريع شرايط ارتباط ايران با جهان بر اساس تصميمات ناگهاني خاطره‌اي نيست كه به اين زودي‌ها فراموش شود. به خصوص براي مردمي كه هر روز با عواقب و تبعات تصميمات تند از جانب سياستمداران داخلي و قدرت‌هاي جهاني زندگي كرده‌اند.

حسن شيرازي است و خبر را در محل كارش در عسلويه شنيده است. همراه با همكارانش پيگير مذاكرات بوده‌اند، مثل تمامي كساني كه در مناطق نفتخيز و ميادين گازي جنوب كشور مشغول به كار هستند، حسن 39 ساله و همكارانش از جمله كساني هستند كه خيلي خوب در سال‌هاي قبل مزه تحريم را چشيده‌اند: «درست سال قبل از انتخابات رياست‌جمهوري و پيروزي آقاي روحاني بود كه اكثر شركت‌هاي منطقه به حالت تعطيلي كشانده شدند. تحريم تاثير خيلي بدي روي روند كار داشت اما حالا با اين توافق حتما فضاي اينجا هم تغيير مي‌كند. اگر تحريم‌ها لغو شوند شركت‌هاي مختلف به عسلويه مي‌آيند، كالاهاي بيشتري مي‌توانيم بخريم و واسطه‌ها از ميان برداشته مي‌شوند اما بايد ديد چقدر طول مي‌كشد تا تاثير توافق حس شود. به هر حال مجلس ما و كنگره امريكا بايد اين توافق را به امضا برسانند. اما خب تا همينجا هم به نظرم موفقيت مذاكرات روحيه و اميد مردم را بالا مي‌برد.»

عليرضا، عكاس جوان اهل آبادان آنقدر خوشحال است كه صحبتش را در مورد توافق اول با يك جوك آباداني شروع مي‌كند. خبر مذاكرات تنها خبري است كه دنبال مي‌كرده است و تمام روز را روبه‌روي تلويزيون گذرانده: «تحريم و بالا رفتن قيمت دلار خيلي به من و خانواده‌ام صدمه زد. تمام بودجه‌اي كه براي به‌روز كردن تجهيزات كارم در نظر گرفته بودم با بالارفتن قيمت دلار بي‌ارزش شد و من با دو تا بچه مجبور شدم در اين سال‌ها همه‌چيز را از صفر شروع كنم. حالا اميدوارم با اين توافق وضعيت بهتر شود. وقتي كه اين همه فشار اقتصادي و رواني از روي مردم كم شود بچه‌هاشان هم راحت‌تر و بهتر زندگي مي‌كنند.»

زندگي بچه‌ها، دغدغه‌اي است كه يوسف، معلم 43 ساله همداني هم به آن اشاره مي‌كند: «اگر توافق درست مديريت شود و دارايي‌هاي بلوكه شده به كشور بازگردد و موقعيت اقتصادي و سرمايه‌گذاري اصلاح شود براي آينده بچه‌هاي اين كشور به خصوص دانش‌آموزان خيلي مثبت است. ببينيد همين جوي كه به دنبال توافق ايجاد شده و اين شادي يعني اينكه مردم مي‌خواهند كه دولتمردان‌شان راه عقلانيت و تدبير را بروند. خيلي احساس خوبي است كه مي‌بينم يكي از وعده‌هاي بزرگ آقاي روحاني عملي شده است. اين توافق خواسته اكثريت مردم ايران و تمامي كساني است كه به ايشان راي دادند.» توي پايتخت گرم و شلوغ كساني هم بودند كه در گيرو‌دار زندگي و مشغله روزانه غافل از خبرها روز 23 تير را مثل يك روز معمولي ديگر گذراندند، مثل دكتر كه در لابه‌لاي ويزيت بيمارهايش سرش را از روي ميز بلند كرد و گفت: من اصلا نمي‌دانستم، فكر مي‌كردم دو سال پيش توافق شده!» اما بيرون از مطب در اتاقك كوچك نگهباني ساختمان پزشكان پيرمردي نشسته و به تلويزيون كوچكش زل زده، صداي حسن روحاني، قبل از خروج از ساختمان و ورود دوباره به هرم گرماي بعدازظهر تهران از تلويزيون پيرمرد نگهبان به گوش مي‌رسد: «عيدانه فراوان شد، تا باد چنين بادا...»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون