گروه ديپلماسي| فرجام برجام؟ در سايه برجام چه داديم و چه گرفتيم؟ آيا توافق هستهاي به دست آمده را ميتوانيم مصداق استراتژي برد - برد بدانيم؟ قريب به 10 روز از حصول توافق جامع هستهاي در وين ميان ايران و 1+5 ميگذرد و هنوز پرسشهايي از اين دست بر تمام پروندههاي جاري سياست خارجي در ايران و امريكا سايه انداخته است. مذاكرهكنندگان تيم هستهاي ايران يك به يك در مقابل دوربينها قرار گرفته و از توافقي ميگويند كه پس از ماراتني 22 ماهه در سايه دولت تدبير و اميد به دست آمد. از محمد جواد ظريف، وزير امور خارجه تا سيد عباس عراقچي، عضو ارشد تيم مذاكرهكننده در تمام اظهارنظرهاي خود داعيهدار برد كامل و باخت حريف نيستند و تاكيد دارند كه در هر مذاكرهاي ميان دادهها و ستاندهها تعادل وجود دارد كه توافق هستهاي به دست آمده در وين هم از اين قاعده مستثني نيست. چهارشنبههاروز نشست خبري سخنگوي وزير امور خارجه در وزارت امور خارجه است اما نخستين نشست خبري پس از رسيدن تيم مذاكرهكننده به پايتخت به سيدعباس عراقچي اختصاص يافت. معاون حقوقي و امور بينالملل وزير امور خارجه ايران به مدت 65 دقيقه در سالن شماره 9 سخنگويي حاضر و به پرسشهاي اهالي رسانههاي داخلي و خارجي پاسخ داد. عراقچي شامگاه دوشنبه نيز در برنامه گفتوگوي ويژه خبري شبكه دو حاضر و به بسياري از ابهامها در خصوص متن برجام و قطعنامه 2231 پاسخ داده بود. «اعتماد» پرسش و پاسخهايي از نشست ديروز را كه به نسبت توضيحات اخير تيم مذاكرهكننده تازگي داشته و به ارايه تصوير روشنتر از توافق به دست آمده و قطعنامه مصوب شوراي امنيت پرداخته است، در زير منعكس كرده است:
در چند روز اخير زمزمههايي در خصوص افزايش زمان برگشتپذيري تحريمها و سياست ماشه از 10 تا 15 سال مطرح شده است. آيا چنين مسالهاي ممكن است و پاسخ جمهوري اسلامي ايران به چنين رويكردي چه خواهد بود؟
امكان چنين درخواستي وجود ندارد. در قطعنامهاي كه در شوراي امنيت تصويب شد تاريخ خاتمه بررسي شوراي امنيت قيد شده است و اين مساله جاي ابهامي ندارد. طول دوره بررسي شوراي امنيت از نظر قطعنامه و به صراحت قطعنامه همان 10 سال است. اينكه اعلام شده است برخي اعضاي 1+5 پس از 10 سال قطعنامه جديد ديگري را تصويب خواهند كرد و مدت زمان برگشتپذيري تحريمها را در آن زمان افزايش خواهند داد خواستهاي است كه ابراز شده اما از نظر ما اعتباري ندارد و بخشي از توافق نيست. هر تاريخي پس از 10 سال مورد توافق و قيد شده در قطعنامه خارج از موضوع است.
شما در اين خصوص به چه نهادي يا كدام كشورها در جبهه مقابل اعتراض كرديد؟
اظهاراتي كه از سوي طرف مقابل گفته ميشود به تعبير مقام معظم رهبري همان بحث رجزخوانيهايي است كه صورت ميگيرد و قابل انتظار است كه طرفهاي مذاكرهكننده ادعاها و صحبتهايي را براي كنترل فضاي داخلي خود مطرح كنند. اين صحبتهاي اخير را هم در همان راستا تعريف ميكنيم و به هرحال روال قانوني در كشورهاي 1+5 بايد طي شود و در داخل امريكا هم كنگره مسووليت آن را دارد. لابيهاي مختلفي براي جلوگيري از تاييد آن در كنگره به راه افتاده است و بنابراين شنيده شدن چنين اظهارنظرهايي طبيعي است. متن توافق و قطعنامه در خصوص دوره زماني كاملا روشن و بدون ابهام است و تمام طرفين به اين مساله پايبند خواهند بود. در اين مورد به خصوص هم به مقامهاي امريكايي و ساير كشورهاي اروپايي حاضر در گردونه 1+5 اعتراض كردهايم. ما از اين پس هرگونه تخلفي در اجراي تعهدهاي طرف مقابل مشاهده بكنيم از طريق ساز و كاري كه تعيين شده است پيگيري لازم را به عمل خواهيم آورد.
وزارت امور خارجه چه ساز و كاري را براي نظارت بر اجراي توافق در نظر گرفته است؟ آيا وزارت خارجه به تنهايي اقدام ميكند يا ساير وزارتخانهها هم دخالت خواهند داشت؟
شايد بتوان گفت كه بحث اجراي توافق به اندازه مذاكرات براي اجراي توافق اهميت دارد و امر مهمي است و دولت در كليت خود نسبت به اين موضوع جديت و اهتمام دارد. بحث اجراي لغو تحريمها و مسائل مربوط به آن به وزارتخانههاي متفاوت مرتبط است و قطعا در آن سطح دولت سازوكاري را در نظر گرفته است. در داخل وزارت خارجه هم سازوكاري براي پيگيري مساله از بعد سياست داخلي و سياست خارجي درنظر گرفته خواهد شد. اجراي توافق و اجراي پيگيري تعهدات طرف مقابل براي ما از اهميت فوقالعادهاي برخوردار است.
آيا در ايران و در امريكا حق تغيير برخي بندهاي توافق در مجلس يا كنگره وجود دارد؟ در صورت راي منفي به توافق در ايران چه سناريويي در نظر داريد؟
در ايران هيچ نهاد و فردي قدرت وتوي تصميمهاي اتخاذشده توسط مجلس شوراي اسلامي را ندارد الا بحث متفاوت حقي كه براي شوراي نگهبان در مساله انطباق قانون اساسي با شرع مطرح است. اگر مجلس شوراي اسلامي دراينخصوص تصميمگيري كند يا نهادي مانند شوراي عالي امنيت ملي، اين روال به تاييد يا رد كلي توافق هستهاي انجام گرفته محدود خواهد شد. در اين مرحله در هيچكدام از كشورهاي ايران و 1+5، امكان تغيير دادن يا اصلاح مفاد توافق صورت گرفته وجود ندارد. نهادهاي مسوول در هركدام از اين كشورها ميتوانند كليت توافق را تاييد يا رد بكنند. پاسخ به اين سوال كه در صورت رد توافق، چه اتفاقهايي رخ خواهد داد و آيا دوطرف به مذاكرات برخواهند گشت يا خير را بايد در آن زمان و در صورت تحقق اين سناريو پاسخ داد.
اعتماد: در متن قطعنامه زمان خروج پرونده ايران از شوراي امنيت 10 سال ديگر اعلام شده است. براي خروج پرونده از شوراي حكام چه مكانيسمي در نظر گرفته شده است؟
زماني كه موضوعات مطرح در توافق به سرانجام خود برسد، شوراي حكام هم پرونده ايران را از دستور كار خارج خواهد كرد. براساس توافق انجام گرفته پس از طول دوره توافق، پرونده ايران عادي خواهد شد و برخورد آژانس و شوراي حكام با جمهوري اسلامي ايران مانند هر كشور ديگر عضو معاهده منع تكثير تسليحات هستهاي خواهد بود. عادي شدن پرونده در شوراي حكام و در آژانس بينالمللي انرژي اتمي هم پس از طي دوره توافق خواهد بود.
با وجود توافق هستهاي صورت گرفته ما شاهد ادامه اظهارات تند اوباما درخصوص همراهي با اسراييل در مقابل ايران هستيم.
ما هيچگاه انتظار تغيير رويكرد امريكا درقبال ايران پس از توافق در حوزهاي جز هستهاي نداشتهايم. طرف مقابل و امريكا هم نبايد انتظار تغيير مواضع ايران را داشته باشد الا در چارچوب توافق هستهاي. توافق در مذاكرات هستهاي به اين معنا نيست كه هيچيك از سياستهاي ما در منطقه نسبت به نظام سلطه و سياستهاي خصمانه امريكا و حمايت از دوستان و متحدان خود در منطقه تغيير خواهد كرد. اگر امريكاييها سياستهاي ما را سياست حمايت از جريان تروريستي ميدانند در حقيقت دچار برداشت ناصوابي شدهاند و اين هم در زمره اتهاماتي است كه در گذشته هم بر ايران وارد شده و از نظر ما اعتباري ندارد. حل و فصل موضوع هستهاي و رسيدن به توافق تنها مديريت كردن يكي از موضوعات ميان ايران و كشورهاي غربي به خصوص امريكاست. اين مذاكرات به معني عادي شدن روابط يا تحتتاثير قرار گرفتن موضوعات فيمابين نيست. ما همچنان انتظار ادامه سياستهاي خصمانه طرف مقابل را داريم.
برخي مسوولان امريكايي اخيرا ادعا كردهاند كه در طول مذاكرات سه بار ميز مذاكره را ترك كرده و دوباره بازگشتهاند.
در طول دو سال گذشته مذاكرات فرازونشيبهاي بسيار داشته است. اگر امريكا سه بار ميز مذاكره را ترك كرده است بيش از 10 بار ما ميز مذاكره را ترك كرديم. اينطور نيست كه مذاكرات يك روال ثابت و معمول و به تعبير برخي دوستانه بوده باشد. مذاكرات بسيار پرتنش، پراسترس و همراه با كشمكشهاي بسيار بوده است. در مقاطع مختلفي متوقف شده است در مقاطع مختلفي هم با موانع حدي روبهرو شده است. هيچگاه تا آخرين روزها حتي دو روز پيش از توافق مطمئن نبوديم كه به توافق ميرسيم چرا كه آنچه براي ما مهم است رسيدن به توافق خوب بود. توافقي هم خوب است كه در چارچوب خطوط قرمز تعيين شده باشد. هيچگاه اجازه نداديم كه فشارهاي رواني و عصبي مانع از رسيدن ما به خواستههايمان شود.
بحث حل پيامدي با بازديد از پارچين و اجراي پروتكل الحاقي در سايه توافق بهدست آمده به كجا رسيده است؟ آيا تفاهمنامه جداگانهاي با آژانس براي حل مسائل مورد اختلاف امضا كردهايم؟
در خصوص موضوعات مربوط به گذشته كه به غلط به پيام دي مشهور است يك تفاهم جديد ميان ايران و آژانس بينالمللي انرژي اتمي در همان روز حصول برجام در وين ميان آقاي صالحي، رييس سازمان انرژي اتمي و يوكيا آمانو مديركل آژانس بينالمللي انرژي اتمي امضا شد. ميتوان گفت كه يك نقشه راه براي حل و فصل اين موضوع ميان دو طرف به دست آمده است. حدود دو سال قبل توافقي ميان ايران و آژانس با عنوان چارچوبي براي همكاري امضا شده بود و در قالب اين چارچوب براي همكاري يك نقشه راه جديد امضا شد كه بر اساس اين نقشه راه، همكاري ميان ايران و آژانس براي حل و فصل موضوعات گذشته سرعت پيدا ميكند و اميدوار هستيم كه در فاصله كوتاهي اين مسائل حل شود. پروتكل الحاقي مربوط به آينده است و ما بهطور داوطلبانه شروع به اجراي آن خواهيم كرد البته از زماني كه روز اجرايي شدن باشد. در قالب پروتكل الحاقي و در چارچوبي كه پروتكل تعيين كرده است، دسترسيهايي كه آژانس بينالمللي انرژي اتمي درخواست كند، داده خواهد شد. از ديدگاه من هرگونه بازديد از مراكز غيرهستهاي در چارچوب قوانين پادمان و پروتكل محدود خواهد بود.
آيا در توافق در خصوص مكانيزم بازگشت اموال بلوكه شده ساز و كار خاصي در نظر گرفته شده است؟
گفتوگوي بخصوصي در اين خصوص مورد نياز نبوده است الا اينكه تمام اموال بلوكه شده ايران بايد آزاد شود. يكي از بندهاي روشن توافق همين مساله است و ساز و كار ويژهاي هم احتياج ندارد و زماني كه تحريمها برداشته شود به شكل خودكار اين اموال هم آزاد و در دسترس صاحبان آن قرار خواهد گرفت. تا پيش از اجرايي شدن توافق كه قبلا هم گفتهام حدود 4 تا 6 ماه ديگر خواهد بود، توافقنامه موقت ژنو تمديد شده است و مفاد آن همچنان اجرا ميشود. لذا آزاد شدن ماهانه 700 ميليون دلار از داراييهاي ايران كماكان در دستور كار قرار دارد.
ممنوعيت خريد و فروش تسليحات متعارف كه در قطعنامه هم به آن اشاره شده است چگونه برداشته خواهد شد؟ نقش آژانس در لغو زودتر از هنگام اين محدوديت يا تمديد آن چگونه تعريف شده است؟
در قطعنامه جديد محدوديتي در خصوص واردات و صادرات برخي تسليحات در نظر گرفته شده است. اگر اين محدوديت را با محدوديتي كه در قطعنامههاي گذشته وجود داشت مقايسه كنيد، مشاهده ميكنيد كه تحول اساسي صورت گرفته است و نخستين اين تحول هم اين است كه ديگر چيزي به نام تحريم وجود ندارد و محدوديت است. در قطعنامههاي گذشته فروش يا صادرات هرگونه سلاحي توسط ايران بهطور كامل ممنوع بود و واردات اقلام عمده نظامي يا خريد اقلام نظامي بهطور كامل ممنوع بود. در قطعنامه جديد اين ممنوعيت به اين حق تبديل شده است كه ميتوان مورد به مورد از شوراي امنيت اجازه گرفت. همين محدوديت هم در ظرف پنج سال از ميان خواهد رفت و خريد و فروش تسليحات توسط ايران پس از اين پنج سال وارد روند عادي خود خواهد شد. يكي از گزارشهايي كه آژانس در طول دوره توافق ميتواند منتشر كند گزارشي است به عنوان گزارش جامع يا گستردهتر (broader conclusion) . اين گزارش جمعبندي است كه آژانس بر اساس اجراي پروتكل الحاقي گزارش ميدهد و در آن فقدان مواد و فعاليتهاي اعلام نشده را در ايران اعلام ميكند. اين گزارش به اين معني است كه آژانس تاييد ميكند كه نه تنها فعاليتها و مواد اعلام شده يك كشور (ايران) تحت نظارت آژانس بينالمللي انرژي اتمي قرار دارد و انحرافي در اين مسير نيست بلكه من مطمئن هستم كه هيچ فعاليت و مواد اعلام نشدهاي هم در اين كشور وجود ندارد. اين گزارش مفصل و كاملي است كه آژانس در خصوص كشورهايي كه عضو پروتكل الحاقي هستند در يك دوره زماني صادر ميكند. در برجام هيچ يك از مراحل توافق منوط به اين گزارش خاص از آژانس نيست اما اگر آژانس اين گزارش را زودتر از پنج سال ارايه كند ميتواند تاثير مثبت گذاشته و محدوديت تحريم تسليحاتي هم زودتر از پنج سال تمام خواهد شد. بنابراين ما حتما با آژانس براي رسيدن به اين جمعبندي همكاري خواهيم كرد اما عدم ارايه زودهنگامتر اين گزارش جامع تاثير منفي بر توافق نخواهد گذاشت.
اين ممنوعيت سلاح اس- 300 كه قرارداد آن با روسيه بسته شده است را هم شامل ميشود؟
سلاحهايي كه فروش آنها به ايران مشمول اين محدوديت است هفت قلم است كه در قطعنامه ذكر شده است. اقلام دفاعي از جمله اس 300 شامل اين موارد نيست و دولت روسيه هم پيش از اين به صراحت اعلام كرده است كه از نظر مسكو تحويل دادن اس 300 شامل محدوديتها نخواهد شد.
سفر لوران فابيوس، وزير امور خارجه فرانسه به ايران در هفته آتي در چه راستايي است؟
بعد از توافق ژنو شاهد موجي از سفر وزراي امور خارجه كشورهايي اروپايي به ايران بوديم و بعد از توافق وين نيز موج سفر مقامات اروپايي به ايران شروع شده است. نخستين سفر معاون صدر اعظم آلمان بود و پس از آن سفر خانم موگريني را در هفته آينده و فابيوس وزير امور خارجه فرانسه را خواهيم داشت و سفرهاي ديگري نيز در دستور كار است. توافق وين منجر به برداشته شدن تحريمها خواهد شد و اين راه را براي همكاريهاي اقتصادي ايران با بسياري از كشورها كه به دليل تحريمها خود را از بازار ايران محروم كرده بودند، باز خواهد كرد. ايران خواهان گسترش روابط اقتصادي خود با تمام كشورها است.
آيا در جريان مذاكرات هستهاي درخصوص مسائل دوجانبه يا چندجانبه ديگري هم با غرب به خصوص امريكا مذاكره شد؟
ما در طول مذاكرات هستهاي هيچ موضوعي جز هستهاي را مورد مذاكره قرار نداديم. الا بحث اتباع ايراني و امريكايي كه به عنوان موضوع انساندوستانه در حاشيه با آن برخورد داشتيم و بحثهايي در اين خصوص صورت گرفت. بعد از اجرايي شدن توافق و وفاي به عهد طرفهاي مقابل براي برداشته شدن تحريمها و اجراي توافق وين احتمال دارد كه زمينه براي مذاكره درخصوص ساير مسائل مورد علاقه طرفين هم فراهم آيد. در اظهاراتي كه مقامات عالي نظام هم گفتهاند گفته شده است كه اگر مساله هستهاي به خوبي حل شود ما در خصوص مسائل ديگري كه مورد علاقه ما است احتمال دارد به صورت موضوعي و موردي وارد مذاكره با طرف مقابل شويم. اين امر مربوط به آينده است و بايد با توجه به منافع ملي در خصوص آن تصميمگيري شود.
يكي از مسوولان سابق كشور قطعنامهها را كاغذپاره ميدانست و شما هم محدوديتهاي موشكي را الزامآور ندانستيد، آيا اين تعبير شبيه همان تعبير كاغذپارهها كه در گذشته اعلام ميشد، نيست؟
اين كه با قطعنامه شوراي امنيت بايد با چه تعبيري صحبت كرد، موضوع و مصداق صحبت نيست و براي ما حفظ منافع ملي كشور مهم است و هر جا قطعنامهاي را خلاف منافع ملي، خلاف عقل و منطق ببينيم بر اساس سياستهاي خود رفتار ميكنيم. پس از صدور قطعنامه جديد هم وزارت امور خارجه بياينهاي را صادر و مواضع خود را به شكل روشن اعلام كرد. از نظر ما و از نظر توافق و قطعنامه، ميان مفاد توافق و مفاد قطعنامه تفاوت وجود دارد. عدم رعايت مفاد توافق يك تبعاتي را به دنبال خواهد داشت و عدم رعايت مفاد قطعنامه تبعات ديگري را به دنبال خواهد داشت. موضع ما در اين خصوص كاملا روشن است و در بند 10 بيانيه وزارت امور خارجه هم به صراحت تاكيد شده است كه عدم رعايت آنچه در قطعنامه است اما در توافق نيست به معناي نقض توافق نخواهد بود. در بندهاي بعدي بيانيه وزارت امور خارجه هم به صراحت اعلام شده است كه ما براي تامين نيازهاي دفاعي خود، مقابله با تروريسم و كمك به متحدان منطقهاي خود براي مبارزه با تروريسم از هيچ اقدامي فروگذار نخواهيم كرد. به اعتقاد من وزارت امور خارجه مجري كامل سياستهاي جمهوري اسلامي ايران كه استكبارستيزي يكي از اصليترين مصاديق آن است بوده و خواهد بود.
برخي رسانهها پس از اظهارات وزير امور خارجه در مجلس در خصوص عدم وجود واژه تعليق در خصوص تحريمها در متن برجام، مواردي از وجود اين عبارت را منعكس كردند. آيا تحريمهاي مالي و اقتصادي لغو ميشود يا تعليق؟
روز سهشنبه رييس مجلس شوراي اسلامي سوالي از وزير امور خارجه در خصوص تحريمهاي شوراي امنيت با عبارت تحريمهاي UN مطرح كرد كه دكتر ظريف پاسخ داد در هيچ جاي توافق نسبت به تحريمهاي شوراي امنيت از كلمه تعليق استفاده نشده است. اما اينكه در برخي رسانهها اعلام شده كه در توافق از عبارت تعليق استفاده شده است صحت دارد؛ دو جا در ضميمه شماره 2 قطعنامه از كلمه تعليق استفاده شده ولي جايي كه اين كلمه استفاده شده مربوط به لغو تحريمهاي اتحاديه اروپا است. اتحاديه اروپا از مكانيزم تصميمگيري پيچيدهاي برخوردار است. زماني كه قرار است تصميمي گرفته شود ابتدا يك conclusion conceptصادر ميشود و بعد از آن concept decision است و بعد از آن concept regulation. آنچه تحريمها را عملياتي ميكند concept regulation است و در عمل هم آييننامهها لغو خواهد شد. بنابراين تحريمهاي اتحاديه اروپا لغو خواهد شد اما تصميمي كه چتر فوقاني آييننامههاست، تعليق ميشود چرا كه اين تصميم موارد ديگري جز آييننامه را هم در برميگيرد. روند اداري و حقوقي اتحاديه اروپا اندكي پيچيده است اما آنچه در عمل اتفاق ميافتد لغو قوانين تحريمي اتحاديه اروپاست كه در قالب concept regulation صادر شده است و اينكه از كلمه تعليق در دو جاي ضميمه استفاده شده به اين معني نيست كه تعليق جايگاهي در توافق برجام دارد. تمامي تحريمهاي مالي و اقتصادي كه وجود داشته بر اساس توافق وين در روز توافق كه حدود دو ماه ديگر است بهطور كامل لغو ميشود و در روز اجرايي شدن اين لغو شروع به اجرايي شدن ميكند.
آيا امكان لغو يا نقض توافق توسط كنگره امريكا وجود دارد؟
قطعنامه شوراي امنيت به لحاظ حقوق بينالملل براي كشورها الزام آور است اما اينكه آيا اين قطعنامه بر حقوق داخلي هم تفوق دارد، كشور به كشور متفاوت است. براي برخي از كشورها قوانين شوراي امنيت به شكل خودكار به قوانين داخلي تبديل ميشود اما براي جمهوري اسلامي ايران به اين صورت نيست و ما نياز به مصوبه مجلس يا شوراي عالي امنيت ملي براي موضوعات مختلف داريم و اين مساله براي امريكا هم مصداق دارد. در هر دو كشور هم بايد روال داخلي طي شده و مجلس و كنگره نظر نهايي خود را اعلام كنند. تصميمگيري در اين مقطع درباره كليات توافق خواهد بود اينكه بخشي از آن تصويب شود، بخشي تصويب نشود يا اصلاحاتي در آن صورت گيرد امكانپذير نيست.
در چند روز اخير اعتراضهايي در داخل به تحريمهاي تسليحاتي موجود در قطعنامه صورت گرفته است. فكر ميكنيد راهي براي حذف آن در قطعنامه 2231 وجود نداشت؟
تحريمهاي تسليحاتي و موشكي مساله جديدي نيست. از قبل وجود داشته كه آخرين آن، قطعنامه 1929 بود. در اين قطعنامه عدم فعاليتهاي موشكي ايران و تحريم تسليحاتي ايران قيد شده است. اين تحريمها در قطعنامه جديد به محدوديت تبديل و نسبت به گذشته بسيار كم رنگتر شده است. در قطعنامه جديد ممنوعيت فعاليتهاي موشكي به يك درخواست تبديل شده است و اين در حالي است كه در قطعنامه گذشته بر اساس بند 41 منشور از ايران ميخواست كه اين كار را انجام ندهد اما در حال حاضر بدون اشاره به بند 41 از ايران درخواست ميشود كه اين فعاليتها را فقط بر روي موشكهايي كه براي حمل كلاهك هستهاي طراحي شده است، انجام ندهد. اين از لحاظ ادبيات شوراي امنيت الزامآور نيست و فقط يك درخواست است. محدوده موشكهايي كه در قطعنامه ذكر شده خارج از برنامه موشكي جمهوري اسلامي ايران است و هيچ يك از موشكهاي جمهوري اسلامي ايران براي حمل كلاهك اتمي طراحي نشده است. بنابراين كل سامانه موشكي ايران خارج ازموضوع قطعنامه خواهد بود.
پرونده ايران چه زماني از ذيل فصل 7 منشور ملل متحد خارج خواهد شد ؟
با قطعنامهاي كه دو روز گذشته صادر شد، ايران از ذيل فصل 7 منشور ملل متحد خارج شد البته اگر قطعنامههاي قبلي شوراي امنيت به خصوص قطعنامههايي كه به تحريم ميپردازد را ملاحظه كنيد، ميبينيد كه در آخرين بند بخش مقدماتي قيد ميكند كه اين قطعنامه تحت ماده 41 صادر ميشود. اين بدان معناست كه در قطعنامههاي گذشته شوراي امنيت در ابتداي كار مشخص كرده است كه براساس ماده 41 عمل ميكند. اما در مقدمه قطعنامه جديد شوراي امنيت قيد شده است كه اين قطعنامه طبق ماده 25 كه يك ماده عمومي است عمل ميكند و به ماده 41 اشارهاي ندارد. در 10 بند اجرايي بهطور مشخص به ماده 41 اشاره ميكند كه به اين دليل است كه بند مشخص را ميتواند الزام آور كند. از اين 10 بند بين 8 تا 9 مورد آن مربوط به لغو تحريمهاي گذشته است و براي اينكه لغو تحريمهاي گذشته را الزام آور كند به ماده 41 استناد ميكند. يكي از موارد مربوط به ماده 41، محدوديتهاي تسليحاتي است و در مورد محدوديتهاي موشكي هم اشارهاي به ماده 41 نشده است بنابراين كليت قطعنامه تحت ماده 41 نيست. وقتي موضوعي ذيل فصل 7 و ماده 41 بررسي ميشود يعني موضوع را تهديد عليه صلح و امنيت بينالمللي دانسته است. تفاوتي كه الان وجود دارد اين است كه شوراي امنيت موضوع پرونده هستهاي ايران را تهديد عليه صلح و امنيت بينالملل نميداند.