بزنگاه
چرا ما كور شديم، شايد روزي بفهميم، ميخواهي عقيده مرا بداني. بله بگو. فكر نميكنم ما كور شديم، فكر ميكنم ما كور هستيم، كور اما بينا، كورهايي كه ميتوانند ببينند، اما نميبينند.
كوري- ژوزه ساراماگو
فلاشبك
وقتي زنگ زدي، تو مطب روانشناسه بودم. گذاشت صداي تلفنتو بشنوم. بهش گفتي اون روزِ مسافرت همه چي خيلي قشنگ بود. فك كردي كاش همه چي همون قد قشنگ بمونه. دلت ميخواست همه چي همون قد قشنگ تموم بشه. من ازت ميترسم غزل. ميترسم اون روز فرمونُ عمدا پيچونده باشي.
آسمان زرد كم عمق- بهرام توكلي