سرپرست گروه آقاي سماع:
مولانا در صلح منطقه تاثير داشت
اعتماد| كنسرت موسيقي «آقاي سماع» به سرپرستي و آهنگسازي اميرحسين حسنينيا قرار است 15 و 16 مرداد ماه در تالار رودكي روي صحنه رود. اين كنسرت تلفيقي از موسيقي ايراني و بينالمللي با دستمايهاي از موسيقي عرفاني است. در اين كنسرت، بهجز شعري از حافظ، ديگر قطعات مجموعه بر اساس اشعار مولانا ساخته و تنظيم شده و دستگاههاي موسيقي به گونهاي، تلفيقي از چندين دستگاه بر پايه و اساس موسيقيهاي ايراني است. ميتوان گفت تمام گامها و پارامترهاي موسيقايي در اين كار ايراني است اما فواصلي كه در اين ميان به كار رفته، كمتر استفاده و شنيده شده است. حسنينيا، علاوه بر آهنگسازي، در اين مجموعه نوازندگي بربط، سماعگري و همخواني را نيز بر عهده دارد. در اين كنسرت وحيد قاسمي (درامز و پركاشن)، اميرحسين جعفري (گيتار، همخوان)، راحله فيروزي (همخوان)، عليرضا مقراضي (كمانچه)، محمود خيرگو (ادوات مراقبهاي) و سينا مشفقي (دف، سه تار و همخوان) حضور دارند و بهزاد هجير، عليرضا شاهحسيني، سهرورد زرشكيان و رامين صفيياري نيز سماعگران اين مجموعه خواهند بود. سرپرست گروه «آقاي سماع» درباره اين برنامه ميگويد: «ما در اين دوروز ميخواهيم با مخاطبان گروه آقاي سماع ديداري داشته باشيم. كارهاي ما در قياس با گذشته، تلفيق بيشتري دارد و حتي رنگبندي لباس اعضاي گروه را نيز تا حدي عوض كردهايم. در اين كنسرت تركيبي از آثار قديمي و جديد را به روي صحنه ميبريم. در واقع انرژي واقعي و ماهيت موسيقي است كه شنونده را دوباره به طرف شما برميگرداند و باعث ميشود باز هم به كارهاي شما گوش دهد. انتخاب شعر صحيح و تلفيق در معناي وجودي از عواملي هستند كه كنار هم قرار گرفتن آنها منجر به اتفاق درست ميشود. البته ما به روي مدرن بودن كار هم توجه داريم. در واقع تجربه صحنه و اجراي زنده به شما ياد ميدهد تا قطعات را چگونه انتخاب كنيد و به چه نحوي در كنار هم قرار دهيد.» او همچنين به اين مساله اشاره ميكند كه گروه مدام در حال تمرين است. براي همين است كه حسنينيا ميگويد: «شايد باورش كمي سخت باشد اما تمرينات گروه سماع هيچ وقفهاي ندارد. بعد از كنسرت اسفند ماه دو جلسه تمرين كرديم و سپس از 15 فروردين ماه سال جديد تمرينات خود را به طور مداوم پي گرفتيم. براي در اختيار داشتن يك گروه خوب و قوي، اعضا بايد به صورت مرتب در كنار هم تمرين كنند. اين مساله باعث صميمت بيشتر اعضا هم ميشود. به همين خاطر است كه همه اعضاي گروه از برنامه راضي هستند. «آقاي سماع» از بازخورد احساس تمامي بچهها نشات گرفته است. براي اجراي موفق يك گروه تنها رضايت آهنگساز و سرپرست بس نيست بلكه تمامي اعضا بايد بيش از همه با اثر ارتباط برقرار كنند. به شخصه معتقدم اين مساله در گروه آقاي سماع وجود دارد.»اين گروه در سالهاي قبل با نوازندگان كشور تركيه به طور مشترك روي صحنه رفته است، براي همين است كه سرپرست گروه ميگويد: «آن كنسرتها با استقبال خيلي خوبي مواجه شد و به همين دليل قصد داريم با لميز كايا (كنترباس) اجراي مشترك داشته باشيم. البته اجازه بدهيد فعلا در خصوص جزييات اين اجرا حرفي نزنم اما به محض قطعي شدن موضوع شما را در جريان اخبار اين كنسرت قرار خواهم داد. در اين حد بگويم كه كنسرت مشترك ما از تلفيق دستگاههاي ايراني و نغمههاي تركي خواهد بود، همچنين راديو پاريس از من درخواست كرد قطعهاي براي برنامه موسيقي ملل اين شبكه بسازم. من نيز اين كار را انجام دادم و قرار است در فرانسه پخش شود.»
آن طور كه اين آهنگساز ميگويد: «اين قطعه از آواز و تكنوازي بربط تشكيل شده است. برنامه موسيقي ملل سال از سالها پيش از نوازندگان مختلف شرقي براي اجرا دعوت ميكند. من هم كاري را در آواز اصفهان ساختهام كه در شهريور ماه از اين راديو پخش ميشود. در واقع تلفيقي از اجراي مدرن و تلفيقي را با بربط داشتهام. همچنين در زمستان سال 2016 ميلادي با نيكولاس ري (آوازخوان اصلي گروه جيپسيكينگ) در قونيه كنسرت مشتركي داريم كه احتمالا در شهر مادريد اسپانيا هم تكرار شود.» اين در حالي است كه مدتهاست مخاطبان موسيقي اين گروه شهير اسپانيايي در ايران منتظر هستند تا «جيپسي كينگ فاميلي» (نه جيپسي كينگ) به ايران بيايد اما اين مساله هنوز محقق نشده است. حالا اين گروه قرار است با «نيكولاس ري» اجرا داشته باشد، سرپرست گروه موسيقي آقاي سماع در اين باره ميگويد: «راستش ما در ابتدا ميخواستيم با «مارسل خليفه» نوازنده لبناني كه او را شاهنشاه عود جهان لقب دادهاند اجرا داشته باشيم. متاسفانه هماهنگي لازم براي تحقق اين مساله به وجود نيامد. بعد از آن يك دفعه از اجرا با «نيكولاسري» سر درآورديم. او كار گروه ما را ديد و از اجرا با ما استقبال كرد. حقيقتا او به گروه آقاي سماع اين فرصت را داد كه كنارش باشيم. حالا هماهنگيهاي لازم براي اجراي استانبول انجام شده و احتمالا در مادريد هم اجرا خواهيم داشت. » او درباره اجراي تهران هم ميگويد كه اگر بتوانيم مجوزش را بگيريم چرا كه نه: «ري براي آن اجرا به گروه آقاي سماع ملحق خواهد شد. موضوعيت اجرا كاملا نو است. ما نميخواهيم براي كسي خاطره سنجي كنيم، بنابراين قرار نيست كارهاي قديمي او دوباره اجرا شوند. ما ميخواهيم در مورد مولوي و صلحي كه اين مرد در جهان به وجود آورد صحبت كنيم بنابراين «نيكولاس ري» با ما است تا به صلح در منطقه خاورميانه كمك كند. اين فرصت به ما دست داده تا از صلح سخن بگوييم نه اينكه به خاطر وجود ري در اين اجرا بليت بفروشيم و بگوييم بيايد كارهاي معروفش را بخواند. او به ما اعتماد كرده تا از صلح بگويد.»
او همچنين درباره رپرتوار اجرا هم ميگويد: «تمامي قطعات آن اجرا از ساختههاي من هستند. او آهنگهاي مرا ميخواند. يك قطعه تركي استانبولي، سه قطعه فارسي و بقيه هم اسپانيايي هستند. البته دو قطعه كه در كنسرت مرداد اجرا ميكنيم در كنسرت پيش رو با «ري» به زبان فارسي خوانده خواهند شد و ما هم او را در آن قطعات همراهي ميكنيم. «نيكولاسري» هيچكدام از اين دو گروه نيست. او خوانندهاي است كه تمام خاطرات ما از جيپسي كينگ را شكل داده است. نميدانم! اما ميتوانم اين قول را بدهم كه جاي همه ايرانيها را در سالن كنسرت خالي كنم.» اين برنامه هم در استانبول و هم در مادريد اجرا خواهد شد. او همچنين درباره كنسرت پيشرو ميگويد: «ما ميتوانيم با اين سبك فعاليتها مولاناي جديدي به دنيا ارايه دهيم. اين اتفاق خيلي مهم است زيرا مولانايي كه كشور تركيه معرفي كرده اصلا با حقيقت اين مرد سازگاري ندارد. ما ميتوانيم و بايد مولانايي را معرفي كنيم كه اصلا و ابدا در جوامع غربي و شرقي وجود ندارد. آنقدري كه ما از بودا ميدانيم يك چيني يا ژاپني از مولانا نميداند. ما حتي مولانا را به كشورهاي همسايه هم معرفي نكردهايم. در تركيه هم تا سالها نام بردن از مولانا ممنوع بود و بعد از آن به او پرداختند تا صنعت توريسم خود را گسترش دهند. چرا بايد مولوي را در اروپا به نام رومي بشناسند؟ چرا نميگويند بلخي؟! ما كار نكردهايم و تركيه هم كار غلطي انجام داده است. اشعاري از مولانا در غرب دست به دست ميشود كه كاملا دم دستي هستند. اشعار عميق او كه ممكن است روي انسانها اثر بگذارد اصلا استفاده نميشود.» حسنينيا ميگويد: «مولانا» مردي بود كه خاورميانه يعني منطقهاي كه همين امروز درگير آتش جنگ است را سالها در صلح و آرامش نگه داشت. مولانا همان فردي است كه نه تنها آن منطقه را در صلح نگه داشت بلكه خانه همسايهاش را هم غرق در صلح كرد. او به همه ياد داد كه حق ندارند در مورد كسي قضاوت كنند! او به انسانها آموخت قضاوت كار خداوند است. آدمي با اين درجه از درك متعالي ميگويد: «با همه خلــق جهــان صلحم و اندر بر من / جور اغيــار و ســرِ مرحمت يــار يكــي است». مگر ميشود چنين آدمي در صلح منطقه تاثير نداشته باشد؟