يك روز پس از جنجال هستهاي در پارلمان صورت گرفت
توزيع نامه انتقادي حميد رسايي با مجوز باهنر درمجلس
احسان بداغي/ كسي از امضاي حميد رسايي زير آن متني كه ديروز در صحن علني توزيع شد، تعجب نميكرد. نمايندگان هم رسايي را ميشناسند و هم مواضع سياسياش را. امضاي بالاي متن چهار صفحهاي تعجبآور بود؛ امضاي محمدرضا باهنر. كسي كه تاييد كرده بود متن درخواست رسايي از رييسجمهوري تكثير و بين نمايندگان توزيع شود. درخواست براي از سرگيري مذاكرات هستهاي. نه اينكه رسايي «مذاكره» را دوست داشته باشد. مشكل او با توافق هستهاي اخير است. اگر قرار بر «مذاكره براي مذاكره» باشد امثال رسايي استقبال هم ميكنند. مثل مواضعشان در دولت قبل. «مذاكره براي توافق» اما آنها را به هم ميريزد. او از حسن روحاني خواسته همهچيز را فورا به هم بريزد و به دو سال قبل برگردد. به روزهاي آغاز تلاشهاي مشترك سياسي با 1+5. نامه درخواستش را روز سهشنبه منتشر كرد. صبح چهارشنبه هم عينا همان نامه را برد تا به دست نمايندگان بدهد. گره كارش را امضاي محمدرضا باهنر باز كرد. چرايش را كسي نميداند. باهنر اين اواخر هيچ موضع انتقادي عليه مذاكرات نگرفته بود. نامه رسايي اما چيزي فراتر از انتقاد بود؛ نامهاي در هشت بند و سراسر مخالفت با متن توافق برجام. بعد از يك جلسه سراسر حاشيه در روز سهشنبه، جلسه ديروز آرام بود. تمام حاشيههاي هستهاياش مربوط ميشد به اقدامات حميد رسايي؛ يكي همين نامه و ديگري تذكرش در صحن علني. تذكر تكراري درباره ندادن متن توافق به مجلسيها براي تصويب نهايي. كارهاي ديروز رسايي اما يخ منتقدان هستهاي را در مجلس باز نكرد. آنها هنوز از ضربه سنگين حرفهاي روز سهشنبه علي لاريجاني گيج بودند. هنوز زمان ميخواهند تا خودشان را پيدا كنند. اين تعطيلات يك هفتهاي مجلس شايد بهترين فرصت براي آنها باشد. چارهاي هم ندارند؛ مجلس كه تعطيلاتش تمام شود انتخابات كميسيون ويژه بررسي برجام وارد دستور كار صحن علني خواهد شد و اين صفكشي كم از حكم «مرگ و زندگي» براي منتقدان ندارد. نامه ديروز رسايي در صحن علني شايد از آخرين برگهايي باشد كه منتقدان در اين بازي نفسگير رو ميكنند. برگهايي تكراري با اين محوريت كه توافق هستهاي همهچيز ايران را به باد ميدهد. هيچ نكته جديدي در كار نيست. كارت آنها اگر قرار بود كاري براي منتقدان پيش ببرد تا حالا اثرش را ميگذاشت. ضرب شصت لاريجاني اما كارت جديد حاميان مذاكرات بود. تازه لاريجاني هنوز گوشه مشتش را باز كرده است. همين هم ديروز سكوتي نسبي را بر اردوگاه منتقدان حاكم كرد. سكوتي كه اگر ديروز حميد رسايي در صحن مجلس حضور نداشت، كامل ميشد.
پيشنهاد ديپلماتيك رسايي: توافق را پس بفرستيد
پخش نامه حميد رسايي به رييسجمهوري را كمالالدين پيرموذن در نطق ميان دستورش علني كرد؛ «با كمال تاسف عدهاي با وجود انذارها و بيمدهيهاي رهبري با اظهارات توهينآميز و پخش شبنامه در مجلس و عملشان گويي قصد انتقام از دولت و نمايندگان برآمده از اراده ملت و تلخكردن كام ملت را دارند.» منتقدان مذاكرات اما خيلي زود گفتند اين متن شبنامه نبوده. راست هم ميگفتند؛ امضاي باهنر بر صدر نامه و موافقت او با تكثير و توزيع آن ميان نمايندگان مهر «غيرقانوني» بودن را از اين اقدام پاك كرده بود. محمدحسن آصفري از نمايندگان منتقد توافق هستهاي در گفتوگو با خبرگزاري «فارس» اين متن را «دغدغه نمايندگان» خواند كه در قالب پيشنهادي در صحن علني توزيع شده است. اصل حرف حميد رسايي در اين نامه بر سه محور بود؛ اول اينكه صدر تا ذيل توافق هستهاي در راستاي عدم رعايت حقوق ملت ايران است. دوم هم اينكه ترجمه متن توافق برجام به هر صورتي در نهايت مشكلساز خواهد بود و طرف مقابل ميتواند هر برداشتي از آن داشته باشد. دست آخر هم حميد رسايي دوباره تاكيد كرده بود كه شوراي عالي امنيت ملي در مقامي نيست كه اين توافق را بررسي و تصويب كند و چنين فرآيندي بايد در مجلس و توسط نمايندگان سپري شود. رسايي بعد از تشريح سه محور مد نظر خود در هشت بند از اين نامه با مخاطب قرار دادن رييسجمهوري چنين نتيجهگيري كرده كه «با توجه به اشكالات فوق و به دليل عدم رعايت اين آيين نامه لازم الاجرا و وجود ابهامات متعددي كه در متن ترجمه وجود دارد، متن فارسي موجود قابليت بررسي در مجلس شوراي اسلامي و شوراي عالي امنيت ملي را ندارد و ضروري است تيم مذاكرهكننده، ترجمه نهايي خود را پس از طي مراحل پيش بيني شده در اين قانون، مجددا در مذاكرات با كشورهاي 1+5 مطرح كند و در صورت تصويب متن فارسي در كنار متن انگليسي، دو متن مورد توافق قرار گرفته را جهت تصويب نهايي به مراكز تصميمگير در طرفهاي دعوا ارسال كنند. در غير اين صورت علاوه بر نقض قانون، هيچ تضميني به اجراي آنچه در مجلس ايران تصويب ميشود، وجود ندارد چون طرف مقابل بر اساس مفاهيمي كه از متن انگليسي خود برداشت ميكند، رفتار خواهد كرد.» ارسال متن توافق به مراكز تصميمگيري كشورهاي 1+5 هيچ معنايي جز بازگشت به نقطه اول مذاكرات ندارد. چيزي كه رسايي در تيتر نامه ديروز خود هم آورده است: «چرا متن توافقنامه هستهاي قابليت رسيدگي در مجلس شوراي اسلامي و شوراي عالي امنيت ملي را ندارد و بايد به مذاكرات 1+5 بازگردانده شود؟»
تذكري براي تكميل كردن نامه
رسايي البته كار ديروز خود در صحن را با يك تذكر شفاهي تكميل كرد. تذكري كه با اين سوال آغاز شد؛ «آيا مجلس در راس امور است يا خير؟» بعد از آن هم رسايي به سوال خودش پاسخ داد؛ «حرمت امامزاده را متولي آن حفظ ميكند از اين رو بايد بپرسيم كه آيا بند 11 وظيفه هيات رييسه را دفاع از مجلس و جايگاه قانوني آن ميداند يا خير. روز گذشته آقاي نوبخت در ادبيات نامناسبي از بررسي نشدن توافقنامه در مجلس خبر داده و گفته كه اين توافقنامه در شوراي عالي امنيت ملي در حال بررسي است، چطور ما توافقنامههاي مربوط به انتقال كتاب، تئاتر و گروه اقتصادي را در مجلس مصوب ميكنيم اما اين موضوع به اين مهمي به ما مربوط نيست؟» رسايي ادامه داد: «متاسفانه اظهارات مذكور در خصوص بررسي نشدن توافقنامه در مجلس حرف يك مقالهنويس روزنامه نبوده بلكه سخنگوي دولت آنها را ايراد كرده است. من ميخواهم بدانم جرياني به دنبال حذف مجلس از رسيدگي به توافقنامه هستهاي است؟ مگر ميشود؟ مگر داريم؟» در نهايت هم او با اشاره به اظهارات لاريجاني در خصوص بررسي متن توافقنامه در مجلس گفت: «طبق گفته دكتر لاريجاني متن مذكور در مجلس بررسي ميشود.» رسايي در پايان تذكر خود را اينگونه تمام كرد؛ «در حال حاضر ترجمهاي كه ديروز توسط وزارت خارجه به مجلس ارسال شد، با امضاي آقاي عراقچي آمده در حالي كه خود دولت در اين زمينه آييننامه دارد كه تمام توافقنامهها بايد به صورت «لايحه» تقديم مجلس شود و ترجمه فارسي بايد به موافقت طرف مقابل برسد.» اين پاياني بود بر رو كردن هر آنچه منتقدان توافق هستهاي در چنته داشتند. منتقداني كه به نظر نميرسد حتي اگر مشتشان هم خالي باشد به راحتيها حاضر به سكوت شوند.