فابيوس يا فاويسم... مساله اين است؟
شهرام شهيدي
فابيوس كه معرف حضور هست؟ بله؟ كيست كه اين شيطون بلا را نشناسد؟ با آن لبخند نمكينش حين مذاكرات. عينهو شخصيت گوجا در انيميشن سنجابها هميشه در مذاكرات مخالف بود. ميگفتند داريم به نتايج مطلوبي ميرسيم. لبخند ميزد ميگفت مخالفم. ميگفتند بايد تعامل بيشتري كنيم ميگفت مخالفم. ميگفتند ادامه بدهيم. ميگفت من مخالفم. ميگفتند ادامه ندهيم. باز ميگفت من كه مخالفم. ميگويند يك بار جان كري صدايش درآمده گفتهاي بابا فابيوس ِ... (حالا ما زبانمان اينقدر خوب نيست كه واژههاي صميمي و رفيق فابريكي اينها را هم بفهميم) ما به چه ساز تو بايد برقصيم؟ فابيوس باز لبخند زده گفته من وزير امور خارجهامها. با رقصيدن هم مخالفم. البته اين تنها باري بوده كه هيات ايراني براي او دست زده. اما ميگويند شانس آورده جان كري هنوز با عصا حركت ميكرده والا از همان جا تاريخ فرانسه عوض ميشد. خلاصه اين جناب فابيوس بالاخره با كلي اما و اگر و بيا و نيا آمد تهران. عدهاي هم براي اعتراض به آمدنش جلوي فرودگاه جمع شده بودند. از يكيشان پرسيدم براي فابيوس آمدهاي؟ جواب داد: مگه من با تو شوخي دارم؟ هرچي بهم گفتي خودتي. از آن يكي پرسيدم چرا با فابيوس بدي؟ جواب داد خيلي سخته نتواني باقالي بخوري. راستي تو از كجا فهميدي من فاويسم دارم؟ خلاصه گفتم سري بزنم به جمع موافقان حضور فابيوس. ازاولي پرسيدم تو چرا اينقدر خوشحالي فابيوس آمده. جواب ميدهد فرانسه قول داده خط توليد برج ايفل در تهران راهاندازي بكنه. دومي از او هم خجستهتر است. ميگويد قول داده كاري كند خط توليد بنز در ايران راه بيفتد. ميگويم بنز كه آلماني است. جواب ميدهد فابيوس هم آلماني است ديگر. منتها آلمان شرقي ! خلاصه موافقان چنان از آمدنش ميگفتند انگار كسي پر سيمرغ را آتش زده و او خودش را رسانده چينيها را از بازار بيرون كند و مخالفان چنان به او حمله ميكردند كه انگار داعش سر از ايران درآورده. برخيشان هم جوري از او مينوشتند كه من هر لحظه ميگفتم فرداي رفتنش است كه تيترهاي فونت درشت با لحن تند روزنامهها را پر كند. مثلا يك روزنامه با فونت ابر بزرگ بنويسد: فابيوس رفت و چه بسا فابيوس را برعكس هم بنويسد. يا ديگري تيتر بزند: فابيوس باي باي.