• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3304 -
  • ۱۳۹۴ پنج شنبه ۸ مرداد

كار؛ جوهر جامعه، ارزش فراموش شده

اعظم عابديني ٭

پس از سال‌ها خدمت در يك مركز دولتي كاملا اتفاقي و به دور از هرگونه توصيه و سفارش اوليه، در سازمان دولتي ديگري در يك پست تخصصي مرتبط با رشته تحصيلي‌ام مامور خدمت شدم و بعد از اين، مرتبا از سوي همكاران قديمي 20،15 ساله و دوستاني كه مرا در حرفه قبلي مي‌شناختند، مورد سوال قرار مي‌گرفتم كه: «خب به سلامتي راضي هستي»؟ «كارت كمتر شده»؟ «حقوقت بيشتر شده»؟ با شنيدن پاسخ من و شرح وظايفم در حرفه جديد مي‌شنيدم كه‌اي بابا! «اين طوري كه كارت بيشتر شده، چه فايده»؟! و...

با تكرار اين سري سوالات و گفت‌وگوها كم‌كم به اين نتيجه رسيدم كه ظاهرا در كشور ما يك ارتباط نانوشته‌اي بين رضايت شغلي، كار كمتر و حقوق بيشتر وجود دارد و گويا اينها تابعي از يكديگرند به عبارت ديگر؛ كار خوب و رضايت بخش به زعم بسياري از شاغلان به ويژه كارمندان، شغلي است كه كمتر كار كني و بيشتر حقوق‌ بگيري و اگر راه‌هاي رسيدن به اين معادله را از طريق پيدا كردن راه‌هاي فرار از كار و رسيدن به مزاياي بيشتر در ادارات پيدا كني يعني شدي حرفه‌اي و زرنگ كه خيلي‌ها حسرتت را مي‌خورند.

گويا، ما آمده‌ايم براي كار كمتر و حقوق بيشتر معادله‌اي غيرمنطقي كه با هيچ منطق اقتصادي، اخلاقي، شرعي جور درنمي‌آيد. چطور مي‌شود كار كمتر كرد و حقوق بيشتر گرفت؟ مگر امكان‌پذير است، آنان كه كمتر كار مي‌كنند عزيرتر بوده و پله‌هاي ترقي و ارتقا را طي كنند؟ اين تابع عرفي در فرهنگ سازماني و اداري ما از كجا نشات مي‌گيرد؟ و چرا روز به روز در حال تقويت و انتقال به نسل‌هاي جديد آماده به كار است؟

در جست‌وجوي چرايي اين تفكر غلط و معضل اجتماعي، مي‌توان به عوامل زير اشاره داشت:

1- ظاهرا تجربه در ادارات و سازمان‌هاي ما تاييد‌كننده اين معادله نادرست است! و به همين دليل اين معادله غيرمنطقي غيراقتصادي، در حال تقويت و تحكيم است به طوري كه متاسفانه به يك مطالبه جدي براي بسياري تبديل شده است و دايما در طلب حقي با كاركمتر هستند!

كارمندان دايما در حال مقايسه كار و حقوق خود، با يكديگر و با ديگر سازمان‌ها و ادارات هستند و از بي‌عدالتي در پرداخت و نامتناسب بودن آن با كارشان گلايه‌مندند. به نظر مي‌رسد يك دستورالعمل روشن، شفاف و منطقي در پرداخت‌ها كه متناسب با نوع و ساعات كار باشد، وجود ندارد. اين بي‌عدالتي، افراد را به سوي راه‌هاي فرار از كار و تنبلي و به دست آوردن حقوق و مزاياي بيشتر سوق مي‌دهد.

به جاي آنكه در پرداخت‌ها توان مالي و بودجه سازمان‌ها در نظر باشد بايد تعريف شغل، شرح وظايف، شرح مسووليت، حوزه عمل و پوشش شغل و بسياري از فاكتورهاي تعيين‌كننده ديگر مدنظر قرار گيرد. وظيفه‌اي كه لازم است سازمان‌هاي معظم برنامه‌ريز كشور از جمله سازمان مديريت و برنامه‌ريزي با نگاه سيستماتيك و به‌روز شده و يكپارچه، به آن بپردازد.

لازم است مزايا و اضافه پرداخت‌ها در سازمان‌هاي متمكن؛ بر اساس كارآفريني و بهره‌‌وري سازماني كه برآيند كار بيشتر از سوي افراد است، صورت گيرد و نه به شكل صرف سهيم كردن كارمندان از بودجه سازماني كه نوعي تقسيم پول بين افراد است. به اين ترتيب شايد بتوان تفكر بي‌عدالتي موجود در ذهن شاغلان را كمرنگ كرده و از تبعات آنكه پيش‌تر ذكر شد، جلوگيري
كرد.

2- از يك نوجوان و جوان بخواهيد؛ چند ارزش مهم اجتماعي نام ببرد. بسيار بعيد مي‌دانم در دايره ارزش‌هاي شناخته شده وي، نامي از كار و تلاش به عنوان يك ارزش بشنويد! متاسفانه به واقع كار و تلاش در فرهنگ ارزشي ما، جايي ندارد و حتي در بسياري از موارد اين ارزش مهم جاي خود را به تنبلي و بي‌تفاوتي كه يك ضدارزش داده است.

به عبارتي در سال‌هاي اخير ما شاهد يك جابه‌جايي ارزش‌ها نيز هستيم چنان كه بسياري از ضدارزش‌ها لباس ارزش پوشيده‌اند. طنزها و متون منتشر شده در شبكه‌هاي اجتماعي و ديالوگ‌هايي رايج بين جوانان نيز در جهت تقويت و استحكام اين روند (جابه‌جايي ارزش‌ها) عمل مي‌كنند. به طوري كه بسياري، «كار را براي تراكتور مي‌دانند»! و ابايي ندارند كه بگويند ساعت‌هاي متمادي مي‌خوابند يا بي‌كارند!

به نظر مي‌رسد در سال‌هاي اخير نهادهاي فرهنگساز ما از خانواده و مدرسه تا رسانه‌ها و مساجد و منابر در تبيين و اولويت ساختن برخي ارزش‌هاي مهم كوتاهي كرده‌اند و خود را تنها به چند ارزش خاص محدود كرده‌اند و آنها را پررنگ ساخته‌اند! نتيجه اين كوتاهي و قصور «سونامي بيكاري از آشكار و كاذب و حتي پنهان است»كه تا عمق جامعه نفوذ كرده و آن را به‌سوي كرختي و سكون كشانده است براي تاييد اين مطلب نگاهي به سرانه كار در ادارات بيندازيد! كار مفيد هر كارمند چقدر است؟

3-دوستي مي‌گفت: در ايران هر روز صبح، يك سفره پهن مي‌شود به نام نفت مديران، كارمندان و كارگران دولتي بر سر آن مي‌نشينند و هر كس دست بلندتري داشت بيشتر از اين سفره برمي‌دارد. افراد حق خود مي‌دانند كه بدون زحمت زيادي و بدون اينكه تلاشي براي محتويات سفره و چيدن آن داشته باشند از آن هرچه بيشتر بهره‌برداري كنند. نتيجه آن كاهش خلاقيت، انگيزه و بي‌توجهي به ارتقاي مهارت‌هاي حرفه‌اي است. اينجاست كه لزوم توجه به خصوصي‌سازي بيشتر خود را مي‌نماياند.

4- متاسفانه وطن‌دوستي و تعصب نسبت به توسعه و سربلندي ايران فقط در حد شعار و انجام كارهاي سمبليك پيش رفته و در عمق جان‌ها نهادينه نشده است. اگر ايران پاره تن است اين پاره تن از طريق كار و تلاش بي‌وقفه و زياد، جان مي‌گيرد، توسعه مي‌يابد و قدرتمند مي‌شود كشورهاي توسعه يافته كه الگوي امروزي بسياري از كشورها هستند بابت اين الگو شدن و پيشرفت و رفاه خود هزينه داده‌اند، سخت كاركرده‌اند
و مي‌كنند. بالا رفتن پرچم و عشق به ميهن هزينه‌هايي دارد كه بايد بپردازيم گاه در مقابله با دشمن در خط مقدم، گاه با كار و كار و كار.

حال كه قرار است سايه تحريم‌ها از سر كشورمان برداشته شود؛ بايد معادله غيرحقيقي كار كمتر حقوق بيشتر به معادله منطقي و درست كار بيشتر=حقوق بيشتر، احترام افزون‌تر و توسعه‌يافتگي تغيير يابد. اين يك نياز جدي و ارزشي فراموش شده است كه بايد به احيا انديشيد كه در غير اين صورت در ميدان رقابت از ديگر كشورها
عقب مي‌مانيم.

٭ مدرس دانشگاه

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون