محمدابراهيم ترقينژاد/ روز گذشته محمدجواد ظريف سفري يك روزه به مسكو داشت و با سرگئي لاوروف، وزير امور خارجه روسيه ديدار كرد. سفر وزير امور خارجه كشورمان در حالي به روسيه صورت گرفت كه وي پيش از اين به دو سفر منطقهاي نيز رفته بود و محور اصلي رايزنيهاي وي در رابطه با سوريه بود. تحولات اخير منطقهاي و رايزنيهاي گسترده ايران و روسيه در رابطه با سوريه، اهميت اين سفر را بيش از پيش كرده است. جهانگير كرمي، استاد روابط بينالملل دانشگاه تهران و تحليلگر ارشد مسائل اوراسيا در گفتوگو با «اعتماد» با اشاره به ابعاد دوجانبه، منطقهاي و بينالمللي سفر ظريف به مسكو، در رابطه با سياستهاي روسيه درباره بحران سوريه معتقد است كه مسكو باور دارد كه تغيير نظام سياسي در اين كشور ميتواند تاثيراتي منفي بر امنيت و منافع منطقهاي روسيه داشته باشد. وي با تاكيد بر اينكه طرح ايران درخصوص سوريه بايد با همراهي و حمايت روسيه باشد، ميگويد كه شايد مهمترين تفاوت طرحهاي ايران و روسيه درخصوص سوريه، بر سر حفظ بشار اسد بر سرير قدرت باشد. كرمي با اشاره به ايجاد اجماع پنهان منطقهاي و بينالمللي براي حل و فصل مسالمتآميز، تاكيد ميكند كه اين مساله ميتواند فرصتي باشد تا جمهوري اسلامي با ديپلماسي فعال خود گامهايي در مسير حل بحران سوريه بردارد. مشروح اين گفتوگو را در ادامه ميخوانيد.
ارزيابيتان از روابط ايران و روسيه در دو سال گذشته چيست؟
در دو سال گذشته، روابط جمهوري اسلامي ايران و روسيه بهتدريج توانسته است از دوره ركود چهار ساله حكومت مدودوف در روسيه و سياست غربگراي او خارج شود. اين دوره ركود، عمدتا متاثر از سياست خارجي روسيه بود كه در تلاش براي ارتباط بيشتر و تعامل گستردهتر با امريكا پس از بحران گرجستان شكل گرفت. البته خانم كلينتون، وزير امور خارجه امريكا طرح «ري است» و از سرگيري روابط با روسيه را در سال 2009 ارايه كرد و بهبود روابط امريكا و روسيه از سال 2009 تا 2012 موجب شد و در نتيجه روابط تهران و مسكو نيز محدودتر از گذشته شد. از سويي، بايد به تاثير تحريمها و قطعنامههاي شوراي امنيت اشاره كنم كه آنها نيز موجب محدودتر شدن و كاهش حجم روابط اقتصادي دو كشور از چهار ميليارد دلار در سال 2008 به يك ميليارد در سال 2012 شد. با اين وجود، با قدرت رسيدن مجدد پوتين و به وجود آمدن مشكلاتي در روابط روسيه با امريكا مانند استقرار سپر موشكي در شرق اروپا و سپس بحران اوكراين، موجب شد تا روابط روسيه و امريكا ديگر بار تيره شود كه اين مسائل با آغاز بهكار دولت آقاي روحاني همراه شد و دولت جديد نيز سعي كرد تا ديپلماسي ايران را دگرگون كند و به تعاملات گستردهتري در اين عرصه بپردازد و اينها در نهايت به امضاي تفاهمنامه همكاري جامع 10 ساله و تفاهمنامه گسترش همكاريها تا مرز 70 ميليارد دلاري منجر شد.
سفر كنوني آقاي ظريف به مسكو، پنجمين سفر ايشان به روسيه در دو سال گذشته بوده است. اين سفرها چه معنايي دارند و در سفر اخير، چه مسائلي مورد رايزني قرار خواهد گرفت؟
سفر آقاي ظريف به مسكو در چارچوب مجموعهاي از ديدارهاي گستردهتر در مدت دو هفته گذشته بايد مورد توجه قرار گيرد. سفر به كشورهاي منطقه پس از دستيابي به توافق هستهاي و همچنين سفر به روسيه، تلاشي از سوي آقاي ظريف است تا در شرايط پساتوافق، ديپلماسي گستردهتري را آغاز كنند كه اين ديپلماسي ابعاد گستردهاي در عرصه روابط دوجانبه، منطقه و بينالمللي دارد. در موضوع خاص روسيه نيز اين مساله صادق است. در رايزنيهايي كه با روسيه ميشود؛ يكي از موضوعات، مسائل دوجانبه است كه البته طبيعي است و بايد هم مورد توجه قرار گيرد. مسائل منطقهاي در حوزهاي گسترده از افغانستان تا آسياي مركزي و خزر و قفقاز و وضعيت خاورميانه در دستور كار وزير خارجه ايران قرار دارد و البته محور اصلي رايزنيهاي آقاي ظريف با وزراي خارجه كشورهايي كه در اين مدت سفر كردهاند بيش از هر موضوعي بحران سوريه است كه در اين باره، ديپلماسي ايران تلاش ميكند تا براي حل آن گامهايي بردارد.
يكي از پروندههاي مشترك ايران و روسيه در حوزه مذاكرات هستهاي بود كه به توافق دست يافتند. هماينك اجراي برجام اهميت بسياري پيدا كرده است. فكر ميكنيد در اين باره رايزني خواهد شد؟
اجراي برجام به شكل مستقيم، مساله تهران و مسكو نيست هرچند كه روسيه يكي از طرفهاي مذاكره در سالهاي گذشته بوده است. به نظر ميرسد اين موضوع بيشتر مرتبط با ايران و امريكا است. با اين وجود، روسيه نيز در شكلگيري وضعيت گذشته نقش داشته و روابط دوجانبه ايران و روسيه هم از قطعنامههاي هستهاي تاثيرپذيرفته است. در شرايط پس از برجام نيز ايران و روسيه تلاش ميكنند تا با گسترش روابط اقتصادي، از فرصت حذف تحريمها بهره بگيرند و در اين وضع، مذاكراتي براي عملياتيسازي توافقات همكاريهاي فني، اقتصادي و تجاري دو سال گذشته داشته باشند. روسيه نيز بهطور جدي سعي ميكند روابط و وابستگياش را به غرب كاهش داده و به گسترش روابط با كشورهاي شرقي و غيرغربي بپردازد. شرايط پس از توافق نيز زمينههاي همكاريهاي اقتصادي را فراهم كرده و در عمل شركتهاي ايراني و روسي در دو سال گذشته تلاشهايي براي ايجاد ارتباط متقابل داشتهاند و با برداشتن تحريمها موانع پيشروي آنها نيز برداشته خواهد شد.
يكي از مسائلي كه در اين سفر مورد رايزني قرار ميگيرد، متوجه بحران سوريه است. آيا ايران و روسيه در رابطه با سوريه به راهكاري مشترك براي حل و فصل مسالمتآميز آن دست مييابند؟
روسيه يكي از كشورهاي موثر در بحران سوريه بوده و از ابتداي بحران، در كنار دولت سوريه بوده است. مسكو باور دارد كه تغيير نظام سياسي در اين كشور ميتواند تاثيراتي منفي بر امنيت و منافع منطقهاي روسيه داشته باشد. بنابراين روسها سياست حمايت از سوريه را دنبال كردهاند. از سويي، طرح ايران در رابطه با بحران سوريه بايد با پشتيباتي روسيه همراه باشد، زيرا برخلاف ايران كه روابطش با كشورهاي درگير با بحران سوريه يعني تركيه، عربستان و قطر و نيز طرفهاي اصلي جنگ در سوريه محدود شده، اما روسيه تلاش كرده تا اين روابط را حفظ كند. از طرفي روسيه در نشستهاي صلح سوريه حضور داشته و ميتواند به تركيه، قطر و عربستان در اين باره فشار آورد. متاسفانه ايران فاقد ارتباط با مخالفان سياسي دولت سوريه است اما روسيه ارتباطاتي با مخالفان سياسي دولت بشار اسد دارد و آنها نيز چند بار به مسكو رفتهاند و با مقامات دولت روسيه به گفتوگو پرداختهاند. در مجموع، به نظر ميرسد طرح جمهوري اسلامي ايران درباره سوريه بايد بيش از هر چيز، دولت روسيه را با خود همراه كند و از طريق ابزارهاي منطقهاي و بينالمللي روسيه به طرفهاي بحران مرتبط شود. ايران در رابطه با بحران سوريه بيشتر در سطح ميداني نقشآفريني داشته است برخلاف روسيه كه عمدتا در سطح فني و بينالمللي فعال بوده است.
نقاط افتراق و اشتراك طرحهاي ايران و روسيه در خصوص سوريه چه مسائلي هستند؟
شايد مهمترين تفاوت طرحهاي ايران و روسيه در خصوص سوريه، بر سر حفظ بشار اسد بر سرير قدرت باشد. روسها آنچنان اصراري بر حفظ بشار اسد ندارند و براي آنها حفظ حزب بعث و ارتش سوريه مهمتر است. اين در حالي است كه حفظ اسد براي ايران خط قرمز بوده است. ايران به مساله سوريه و شرايط پس از توافق در يك زمينه منطقهاي گستردهتر در رابطه با لبنان و عراق و فلسطين و نيز يمن نگاه ميكند. اما دغدغههاي روسيه در اين رابطه تفاوت دارد. از طرفي، تهران و مسكو بر حفظ تماميت ارضي سوريه، حق تعيين سرنوشت آينده سوريه از سوي مردم اين كشور، عدم مداخلات خارجي در امور داخلي اين كشور و برگزاري انتخابات را مورد تاكيد قرار دادهاند.
به حفظ روابط مثبت روسيه با كشورهاي منطقهاي درگير در بحران سوريه اشاره كرديد. به چه ميزان روسيه توانسته مواضع اين كشورها و به خصوص عربستان را تعديل كند؟
به صورت عيني و عملي شاهد هيچ تغييري در مواضع طرف مقابل دولت سوريه نيستيم ولي ميتوان شواهدي را احساس كرد كه بخش مهمي از مخالفان دولت سوريه – به غير از گروههاي تروريستي مانند داعش و جبهه النصره و... – به اين نكته رسيدهاند كه راهكار سوريه، نظامي نيست و در ميدان عمليات، وضعيت اين كشور تعيين تكليف نميشود زيرا هيچ كدام آنقدر قدرتمند نيستند كه نتيجه صحنه عملياتي را يكسره كنند. چهار سال است كه در سوريه جنگ ادامه يافته و براي همه خسارتهاي بزرگ و جبرانناپذيري را به همراه داشته است و ميشود يك حس جمعي براي تعيين تكليف بحران سوريه در پشت ميز مذاكره را كمابيش احساس كرد و براي همين هيچ كدام از طرفها به غير از گروههاي تروريستي رسيدن به توافق سياسي را صراحتا رد نكردهاند و اين ميتواند فرصتي باشد تا جمهوري اسلامي با ديپلماسي فعال خود گامهايي در مسير حل بحران سوريه بردارد. بايد به نكتهاي ديگر نيز اشاره كنم كه گروههاي سياسي مخالف در بحران سوريه و هم كشورهاي غربي و عربي در سالهاي گذشته، حضور ايران در اجلاس صلح ژنو كه در رابطه با بحران سوريه بود را نپذيرفتند ولي شرايط با چهار سال گذشته بسيار متفاوت است و اين مسائل نشان ميدهد كه هيچ توافقي بدون حضور ايران درباره سوريه عملي نخواهد شد.
در يكسال اخير شاهد نزديكي رياض و مسكو بودهايم. دليل اين مساله چيست؟ آيا حل و فصل بحران سوريه از طريق نزديكي با عربستان، عامل نزديكيها بوده است؟
البته عربستان و روسيه از سالهاي گذشته داراي روابط بودهاند ولي در يكسال گذشته شاهد تلاش گستردهتر دولت عربستان براي قانع ساختن روسها به رها كردن سوريه بودهايم. دولت سعودي از طريق پيامها و ديدارها سعي كرده است پاداشهاي اقتصادي براي روسيه اختصاص دهد تا آنها را تشويق كند و به مسكو اطمينان دهد كه پس از بشار اسد نيز منافع روسيه حفظ خواهد شد و مجموعه اين رفت و آمدها در اين چارچوب، قابل تحليل است. حتي در اين مدت، طرفهاي سوري مخالف بشار اسد هم در چندين نوبتي كه به مسكو آمدهاند، تلاش در مجاب كردن روسيه در عدم ادامه حمايت اين كشور از بشار اسد را داشتهاند. با اين وجود، دولت روسيه تاكنون اقناع نشده و به پيشنهادات آنها اعتماد نكرده است. دولت روسيه تلاش ميكند كه در راستاي كاهش فشار تحريمهاي غرب و نيز با استفاده از نگرانيهايي كه عربستان به خاطر توافق هستهاي از امريكا دارد روابطش را با عربستان گسترش دهد و ممكن است تحولاتي اقتصادي در روابط دوجانبه رخ بدهد. ولي بعيد است كه دولت روسيه مواضع خود را در رابطه با سوريه رها كند زيرا براي مسكو اين مساله، بسيار حياتي است و از نگاه دولتمردان روس، كوتاه آمدن در سوريه ميتواند موجب تلاش غرب، تركيه و اعراب براي گسترش نفوذ در حوزههاي حياتي روسيه در سرزمينهاي نزديك به روسيه شود.
فكر ميكنيد در سفر آقاي ظريف به روسيه، مساله پيوستن ايران به سازمان همكاريهاي شانگهاي مطرح شود؟
شايد اين مساله مطرح نشود زيرا آنقدر مسائل مهم ديگري وجود دارد كه اين مساله در ميان آنها گم است. البته ديپلماسي جمهوري اسلامي ايران در ارتباط با روسيه، در يكسال آينده و تا زمان نشست سران كشورهاي سازمان همكاري شانگهاي فراهم ساختن زمينههاي لازم براي پيوستن به اين سازمان باشد. مانع اصلي پيوستن ايران به اين سازمان يعني تحريمها و قطعنامههاي شوراي امنيت برداشته شده و حتي كشورهايي مانند هند و پاكستان به آن پيوستهاند و به عبارت ديگر، ميتوان گفت كه اعضاي سازمان شانگهاي بهانهاي براي عدم پذيرش ايران ندارند و حتي بسياري از آنها راغب نيز هستند تا ايران به اين سازمان بپيوندد. شايد در يكسال آينده نقش چين و قزاقستان و ازبكستان هم مهم باشد. ولي جمهوري اسلامي ايران تلاش ميكند از طريق روسيه، ازبكستان و قزاقستان را اقناع كند. همچنين چينيها نيز بهانهاي براي عدم عضويت ندارند زيرا عضويت هند ميتواند آنها را تشويق كند كه ايران را بپذيرند.