هند و پاكستان جنگ اقتصاد و كريدورها
علي آهنگر
كشمير استخوان لاي زخمي براي دو كشور است. از همان سال نخست استقلال دو كشور از بريتانيا در ۱۹۴۷، جنگ بر سر ايالت مسلماننشين كشمير با حاكم هندو بين دو كشور درگرفت. پس از ۱۵ ماه، اين جنگ با دخالت سازمان ملل متحد و تقسيم كشمير بين دو كشور پايان يافت. آتش زير خاكستر اين جنگ اما هر از چندگاهي زبانه كشيد. واپسين مورد آن در روزهاي اخير رخ داد. در سوم ارديبهشت ۱۴۰۴ پنج فرد مسلح در كشمير زير كنترل هند، به گردشگران هندو حملهور شدند و ۲۶ تن از آنان را كشتند. هند اين حمله را به پاكستان نسبت داد، نيروهاي نظامي خود را آماده حمله كرد و اعلام كرد آب رود سند را به روي پاكستان خواهد بست. پاكستان اتهام وارد شده از سوي هند را رد كرد و اعلام داشت در صورت قطع آب سند، با تمام توان نظامي خود به مقابله خواهد پرداخت. دو كشور هستهاي اكنون به صفآرايي نظامي در دو سوي مرز مشغولند. اما آيا اين جنگ تازه مانند دهههاي پيشين بر سر اختلافهاي هميشگي و سنتي است؟ در نگاه نخست، تنش تازه ميان هند و پاكستان ممكن است تكرار يكي از ريشههاي پرشمار خصومت اين دو رقيب تاريخي بر سر كشمير به نظر آيد؛ اما اگر لايههاي ظاهري ماجرا را كنار بزنيم، تصويري بزرگتر آشكار ميشود و آن نبردي پنهان بر سر آينده جغرافياي اقتصادي آسيا، منطقه و جهان است. حمله مرگبار اخير به گردشگران هندو در كشمير، در كنار واكنش شديد دولت هند و هشدارهاي متقابل پاكستان، تنها سطح يخزده تنشي است كه ريشه در پروژههايي ژئواستراتژيك دارد؛ پروژههايي كه در كمتر از يك دهه آينده، نقشه مسيرهاي تجارت جهاني را بازآرايي خواهند كرد. از يكسو، هند با همراهي اروپا، امريكا، امارات و عربستان، كريدوري را پيريزي ميكند كه از بندرهاي غربياش به خاورميانه و از آنجا به اروپا ميرسد. هدف اين كريدور، بينياز كردن هند و متحدانش از مسيرهاي تجارت چين و مهار تدريجي نفوذ اقتصادي پكن در اوراسيا و جهان است. اين همان كريدوري است كه واشنگتن آن را رقيبِ مستقيم «كمربند و جاده» چين معرفي كرده است.
در سوي ديگر، پاكستان شريك استراتژيك چين در طرح عظيم كريدور ديگر است؛ كريدوري كه از شينجيانگ چين به بندر گوادر ميرسد و شاهرگ حياتي چين براي اتصال به آبهاي آزاد و خليج فارس بهشمار ميرود. با تقويت كريدور هند - خاورميانه، پاكستان به حاشيه ميرود؛ بندرهايش رونق نميگيرند، مزيت جغرافيايياش كمرنگ ميشود و نقش ترانزيتياش از دست ميرود.
در چنين بستري، هرگونه جنگ ميان هند و پاكستان را نميتوان تنها يك تنش محلي دانست. اين جنگ، جنگ كريدورهاست. جنگ ميان دو تصور متضاد از آينده اقتصادي آسيا است. از سويي، هند كه ميكوشد با اتكا بر اتحادهاي غربي، به قطب صنعتي و ترانزيتي جديد بدل شود، و از سوي ديگر، پاكستان و چين كه ساختار «اوراسيايي» تجارت را دنبال ميكنند.
نبايد فراموش كرد كه تنشهاي مرزي، بر امنيت سرمايهگذاري در هند سايه ميافكند. هيچ سرمايهگذار غربي نميخواهد در پروژههايي مشاركت كند كه در معرض پرتاب موشك قرار بگيرند. از همين رو، حتي يك تهديد به جنگ، براي بههمريختن نظم در حال شكلگيري كريدور هند - خاورميانه- اروپا كافي است.
در نهايت، آنچه امروز ميان هند و پاكستان در جريان است، تنها يك درگيري سنتي بر سر مرز نيست؛ بلكه نقطه جوش دو مدل اقتصادي، دو بلوك ژئوپليتيكي، و دو نگاه به آينده قدرت در قرن ۲۱ است. نبردي كه اگر به جنگي تمامعيار ختم نشود، بيشك مسير تجارت جهاني را دگرگون خواهد كرد.