• 1404 يکشنبه 14 ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6034 -
  • 1404 يکشنبه 14 ارديبهشت

فريب هم‌صدايي

قادر باستاني تبريزي

چگونه اتاق پژواك، تصميم‌سازان را گمراه مي‌كند؟!

در جهان سياست، خطاهاي راهبردي اغلب نه از كمبود اطلاعات، بلكه از كيفيت نامناسب جريان اطلاعات به سمت تصميم‌گيران ناشي مي‌شود. يكي از پديده‌هاي خطرناك اما پنهان در اين مسير، اتاق پژواك است؛ فضايي كه در آن، تنها صداهاي همسو شنيده مي‌شود و هر نداي متفاوتي يا خاموش يا ناديده گرفته مي‌شود. اين وضعيت، ذهن سياست‌گذار را از واقعيت تهي كرده و او را در جهاني خودساخته، اما نادرست، حبس مي‌كند. در چنين فضايي، تصميم‌گيري نه محصول تحليل و مشورت، بلكه نتيجه‌ تكرار و توهم است. پرسش بنيادين آن است كه در نظام تصميم‌گيري كشور ما، چقدر فضا براي بازتاب صداهاي واقعي، متفاوت و حتي ناراحت‌كننده وجود دارد؟ يكي از پديده‌هاي كمتر مورد توجه اما بسيار موثر در ناكارآمدي سياست‌گذاري و تأخيرهاي پُرهزينه در تصميم‌گيري‌هاي كلان، گرفتارشدن مديران و مسوولان در اتاق پژواك است. اين مفهوم، گرچه ريشه در مطالعات رسانه‌اي و ارتباطي دارد، اما آثار آن فراتر از حوزه رسانه و در لايه‌هاي عميق نظام تصميم‌سازي و حتي سبك رهبري سازماني قابل مشاهده است. در زبان ساده، اتاق پژواك به وضعيتي گفته مي‌شود كه در آن، تنها صداهاي هم‌سو و تأييدكننده به گوش مي‌رسند و ديدگاه‌هاي مخالف يا متفاوت، يا حذف مي‌شوند يا آنقدر بي‌اثر جلوه داده مي‌شوند كه گويا اساسا وجود ندارند. در چنين فضايي، اطلاعات نه از مسير تنوع و تناظر، بلكه از طريق بازتوليد ديدگاه‌هاي موجود منتقل مي‌شود. تصميم‌گيرنده، به جاي مواجهه با واقعيت چندوجهي بيروني، با تصويري بازتاب‌يافته و ساده‌سازي‌شده از جهان روبه‌روست؛ تصويري كه گاه شباهت چنداني به واقعيت ندارد. خاطره‌اي كه از آقاي روغني زنجاني، از مديران باسابقه دولت در دهه اول انقلاب نقل شده، نمونه‌اي گوياست. وي از تجربه خود در هيات دولت مي‌گويد كه در جلسات رسمي، همه اعضا به تكرار شعارها و تأييد ادامه جنگ مشغول بودند..

اما در فضاي غيررسمي «اتاق سيگار» نظراتي متفاوت، واقعي‌تر و نگران‌كننده‌تر مطرح مي‌شد. آنجا جايي بودكه دغدغه‌ها، ترديدها و تحليل‌هاي واقعي شنيده مي‌شد،  اما در ساختار رسمي، فضاي گفت‌وگو چنان همگن شده بود كه گويي تنها يك صدا وجود دارد. آنچه در «اتاق سيگار» شنيده مي‌شد، پژواك واقعيت بود، اما آنچه در جلسه دولت جريان داشت، پژواك توهم.
اتاق پژواك در سطح مديريتي، معمولا با شكل‌گيري تدريجي حلقه‌اي از مشاوران و اطرافيان شكل مي‌گيرد كه ياد مي‌گيرند به جاي ارائه نظر واقعي، چيزي بگويند كه خوشايند رييس يا منطبق با خط رسمي سازمان باشد. در اين فرآيند، افراد به صورت ناخودآگاه يا آگاهانه خودسانسوري مي‌كنند و با تكرار ديدگاه‌هاي غالب، نظام ادراك مدير را از تنوع، نقد و بازخوردهاي اصيل تهي مي‌سازند.
سوگيري شناختي حاصل از اين فضا، مدير را به اين باور مي‌رساند كه آنچه مي‌شنود، نمايانگر واقعيت است، در حالي كه صرفا بازتابي از جهان‌بيني خودش و حلقه نزديكان اوست. در چنين شرايطي، تصميم‌گيري نه مبتني بر تحليل واقعيت، بلكه بر اساس تقويت باورهاي پيشين و حذف ديدگاه‌هاي رقيب صورت مي‌گيرد. لابد اين امر به تصميماتي منجر مي‌شود كه نه‌تنها از كفايت تحليلي برخوردار نيستند، بلكه پيامدهاي آن در بلندمدت زيان‌بار و گاه جبران‌ناپذير  است.
از اين منظر، اتاق پژواك نه‌فقط يك مفهوم انتزاعي رسانه‌اي، بلكه تهديدي جدي براي حكمراني خردمندانه است. زماني كه حاكمان و مديران تنها صداي خود را مي‌شنوند و بازتاب انديشه خود را به جاي واقعيت مي‌گيرند، عملا پيوند آنها با جامعه، نيازها و تحولات محيطي گسسته مي‌شود. هرچه اين گسست عميق‌تر شود، تصميمات از كف كارآمدي تهي‌تر شده و هزينه‌هاي اجتماعي، اقتصادي و سياسي آن بيشتر مي‌شود.
براي رهايي از اين وضعيت، بيش از هر چيز، فرهنگ نقدپذيري بايد در ساختار قدرت نهادينه شود. مسوولان بايد مشاوراني را برگزينند كه قدرت مخالفت محترمانه دارند و صداقت تحليلي را بر خوشايندسازي رفتاري ترجيح مي‌دهند. رسانه‌هاي آزاد، اتاق فكرهاي مستقل و گفت‌وگوهاي واقعي با بدنه كارشناسي و نخبگان، مهم‌ترين راهكارهاي جلوگيري از تقويت اتاق‌هاي پژواك هستند.
در فضاي سياست‌ورزي ايراني، اين پديده به‌ويژه زماني تشديد مي‌شود كه سياستمدار از نقد بيزار باشد و تصميم‌گيري را امري فردي يا مطلق بداند. در حالي كه خرد جمعي، محصول گفت‌وگوي آزاد است و تنها در ميدان تضارب آراست كه مي‌توان از گرفتار شدن در دام توهم و انزوا گريخت.
مديري كه تنها بازتاب خود را مي‌بيند، دير يا زود با واقعيت برخورد خواهدكرد، اما ممكن است در آن لحظه، هم چوب را خورده باشد و هم پياز را. ازاين ‌رو، شكستن ديوار اتاق پژواك، نه فقط يك نياز ارتباطي، بلكه ضرورتي راهبردي براي بقا، پويايي و رشد نظام تصميم‌گيري است.
اتاق پژواك را نبايد صرفا يك مفهوم ارتباطي دانست؛ اين پديده، يكي از موانع اساسي در مسير خرد جمعي، سياستگذاري دقيق و مواجهه صادقانه با واقعيت‌هاي پيچيده جامعه است. براي گريز از اين دام پُرهزينه، بايد ساختارهاي تصميم‌سازي به‌گونه‌اي بازطراحي شوند كه اختلاف‌نظر، نقد كارشناسي و ديدگاه‌هاي جايگزين نه‌تنها تحمل، بلكه فعالانه جذب و شنيده شود. مسوولان نياز دارند با گفت‌وگوي واقعي ـ  نه مناسبات نمايشي ـ  با رسانه‌ها، نخبگان و بدنه كارشناسي، پيوند برقرار كنند و به‌جاي آنكه تنها صداهاي خوشايند را بشنوند، جرأت شنيدن «صداهاي ناخوشايندِ مفيد» را پيدا كنند. خروج از اتاق پژواك، نه نشانه ضعف، بلكه نشانه بلوغ در حكمراني است. بلوغي كه اگر محقق نشود، هزينه‌اش را نه‌فقط مسوولان كه كل جامعه خواهند پرداخت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون