نگاهي به فيلم ونكا (wonka) ساخته پل كينگ
كارخانه شكلات، قبل از كارخانه شكلات
فاطمه كريم خان
قبل از اينكه چارلي صاحب كارخانه شكلات شود، كجا بود و چه ميكرد؟ wonka تلاش ميكند به اين سوال پاسخ دهد، منتها نه پاسخي كه انتظارش را داشته باشد. در نگاه اول به نظر ميرسد هيچ چيز تكراريتر از ايده اين فيلم وجود ندارد، يك فيلم موزيكال در مورد شكلات، بدون فكر كردن هم ميشود چندتاي ديگرش را نام برد. ولي اگر فكر ميكنيد اين داستان قديمي كه با اين همه اقتباسهاي سينمايي، ديگر كششي براي بازآفريني ندارد اشتباه ميكنيد.
فيلم «Wonka» يك اثر سينمايي پيشدرآمدي درباره شخصيت معروف ويلي وانكا، شكلاتساز عجيب و دوستداشتني دنياي داستانهاي رولد دال است. اين فيلم به كارگرداني پل كينگ و با نقشآفريني تيموتي شالامي در نقش وانكا، تلاش ميكند داستاني جذاب درباره جواني اين شخصيت برجسته ارايه دهد.
«Wonka» داستان زندگي ويلي وانكا پيش از ايجاد كارخانه شكلاتسازي مشهورش را روايت ميكند. فيلم بر دوران جواني او، خلاقيت بيحد و حصرش، و اولين برخوردهايش با اومپا لومپاها تمركز دارد. اين رويكرد به مخاطبان امكان ميدهد تا نگاهي عميقتر به دلايل و انگيزههاي وانكا براي خلق دنيايي شگفتانگيز از شكلات و شيريني داشته باشند.
البته اگر كمي دقيقتر نگاه كنيد، فيلم در واقع تنها شخصيت ونكا را قرض گرفته است تا حرفهاي ديگري بزند، حرفهايي خيلي جديتر از سابقه خانوادگي صاحب كارخانه شكلات! فيلم با ورود ونكا به شهر آغاز ميشود. جايي كه او تمام هفت سكهاش را به آدمهايي كه با رندي طلب پول ميكنند ميبخشد و خودش آخر شب با جيب خالي و بدون سرپناه در خيابان ميماند تا مردي كه كارش پيدا كردن آدمهاي در راه مانده است او را به عنوان طعمه بعدي مسافرخانه پيدا كند. در مسافرخانه، اتفاق جالبي ميافتد. بهاي يك شب خوابيدن در اين سرپناه، كارگري كردن براي تمام عمر است. ونكا در اين جا گرفتار منطق سرمايهداري در شهر ميشود و محكوم به بيگاري. وقتي براي كار اجباري به زيرزمين مسافرخانه فرستاده ميشود متوجه ميشود كه اين تنها سرنوشت او نيست و باقي ساكنان مسافرخانه هم در همين وضعيت بيگاري كردن براي سرپناه و پرداخت قسطهاي زندگي به سر ميبرند.
ماجرا وقتي جالبتر ميشود كه ونكا تصميم ميگيرد با فرار موقتي از مسافرخانه پول در بياورد و قسطهايش را بپردازد تا آزاد شود. آن وقت با سه توليدكننده اصلي شكلات شهر رو به رو ميشود كه تمام منابع شكلات را در اختيار دارند و آن را احتكار كردهاند تا قيمتها را بالا نگه دارند و سود خودشان را تضمين كنند. انبار شكلات آنها در زير كليساي اصلي شهر قرار دارد، اسقف اصلي شهر، كه نقش او را روان اتكسنسن بازي ميكند در اين تقلب شريك است. مخزن شكلات احتكار شده، محل تجمع و دسيسهچيني اين سه شريك تجاري كه آدم بدهاي فيلم هستند و همين طور محل ديدار آنها با پليس فاسد فيلم هم در زير همين كليساي اصلي شهر قرار داد. سه سرمايهدار با رشوه دادن شكلات به پليس فاسد از امپراتوري خودشان محافظت ميكنند و تلاش ميكنند جلوي كسب و كار ونكا را بگيرند. ونكا و دوستان ديگرش كه در زيرزمين مهمانخانه با آنها آشنا شده و همه با همان قراردادهايي كه ونكا قربانياش شده زندگيشان را از دست دادهاند تلاش ميكنند با دستفروشي و غيب شدن در شهر، پول لازم براي آزاديشان را به دست بياورند و بالاخره ميتوانند مغازهاي در محله شكلاتفروشها تهيه كنند كه از طريق آن شكلات را براي همه مردم در دسترس كنند. اينجا رقباي تجاري ونكا دوباره وارد ميشوند تا محصول او را مسموم و فروشگاهش را نابود كنند و در اين كار موفق ميشوند.
رقباي تجاري ونكا در مرحله بعد تلاش ميكنند تا او را از بين ببرند اما جن اسرارآميز فيلم، يكي از اومپا لومپاها به كمك ونكا ميآيد تا شكلاتهايي كه از او دزديده شده است را پيدا كند و از اين راه ونكا نجات پيدا ميكند تا به شهر برگردد و هر طور شده كارخانه شكلاتسازي خودش را راه بيندازد.
آرزوي ونكا اين است كه «شكلات را با همه تقسيم كند»، انگيزه اومپا لومپايي كه او را همراهي ميكند اين است كه « ده برابر چيزي كه از او دزده شده است را پس بگيرد»، در حالي كه سه سرمايهدار فيلم تلاش ميكنند همهچيز را همانطور كه هست ثابت نگه دارند.
مقداري شعر و رقص و موزيك در نهايت به پيروزي اين روياي دست چپي، آزاد كردن منابع شكلات براي همه، و رو شدن دست پليس فاسد ختم ميشود اما فيلم در اين جا تمام نميشود. در آخر روشن ميشود كه بچه يتيم فيلم كه براي بيگاري به مهمانخانه سپرده شده بود، در اصل وارث تمام آن ثروت شركت بزرگ شكلاتسازي شهر است و خلاصه حق به حقدار و ثروت به تودهها ميرسد! همانطور كه ميبينيد، يك فيلم مفرح مناسب حال كودكان و بزرگسالان، با بازي چهرههاي مطرح سينماي انگلستان از جمله روان اتكينسن و هوگو گرنت در نقش اومپا لومپا در واقع يك مقدمه براي آشنايي كودكان با ايدههاي چپ در مورد جهان است!
اين تركيب البته از پل كينگ كارگرداني كه اثر قبلي او بازآفريني ماجراي خرس مشهور پدينگتن است هيچ بعيد نيست. هر دو قسمت پدينگتن با بازيگران بسيار گرانقيمت و داستان بسيار دقيق آن از اشارههايي مانند آنچه در ونكا ديديم خالي نيستند. با اين حال ونكا از اين نظر حتما در انتهاي طيف قرار دارد!
تيموتي شالامي، بازيگر جوان فيلم، نقش اصلي ويلي وانكا را ايفا ميكند. شالامي با ارايه شخصيتي پرجنبوجوش، عجيب و پر از شور زندگي، به خوبي توانسته ابعاد مختلف شخصيت وانكا را به نمايش بگذارد، همزمان، حماقت شيرين و نياموختگي و سادگي او نشان ميدهد كه قرار است كدام طبقه را نمايندگي كند. تصوير رمانتيكي كه از اين قهرمان ارايه شده است در تضاد با شخصيت يتيم داستان كه كودكي رنگينپوست ولي كاملا آگاه به اوضاع و اطراف خود است دوگانه جالبي را ارايه ميكند.
فيلم از يك آواز به آواز ديگر ليز ميخورد، رنگ و رقص و نمايشهاي آن دلزدگي ايجاد نميكند و كاملا مناسب يك بعد از ظهر خانوادگي است اما اين مساله را توضيح نميدهد كه اين پسربچه خوشقلب رمانتيك، كه تمام هدفش از توليد شكلاتهاي جادويي و شريك شدن آنها با مردم اين است كه يك بار ديگر حضور مادرش را در كنار خودش احساس كند، چگونه به آن شخصيت نيمهشيطان و نيمه انسان در قسمت دوم داستان يعني «كارخانه شكلات» تبديل ميشود. آيا قرار است كينگ در قسمت دوم فيلم ونكا توضيح دهد كه اين مرد مهربان چطور خودش به يك سرمايهدار بيرحم تبديل ميشود و از اومپا لومپاها به عنوان برده استفاده ميكند و منابع جزيره آنها را ميدزدد تا كارخانه شكلاتسازي اسرار آميزش را ايجاد كند و با گران كردن قيمت شكلات آن را به آرزوي بچهها تبديل كند يا اين پيشدرآمد در همين جا تمام ميشود و ارتباطي بين اين آقاي ونكا، و آن آقاي ونكا كه در «چارلي و كارخانه شكلات» ميشناسيم برقرار نميشود؟
تا اينجا ميدانيم كه ونكا يك قسمت دوم هم دارد. توليدكنندگان فيلم كه در گيشه خراب داستانهاي موزيكال با قيمت ونكا كولاك كردهاند، تحت تاثير موفقيت قسمت اول اعلام كردهاند كه قسمت دوم ونكا هم توليد ميشود. گفته شده است كه قسمت دوم اين فيلم امسال، 2025، يا نهايتا در سال آينده ميلادي منتشر ميشود. در قسمت دوم، نقش ونكا را جانيدپ بازي خواهد كرد.