• 1404 پنج‌شنبه 25 ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6044 -
  • 1404 پنج‌شنبه 25 ارديبهشت

ته خمير

حسن لطفي

مدرسه‌ها كه تعطيل مي‌شد به اصرار زن همسايه براي شاگردي مي‌رفتم فرش‌فروشي همسرش! زن خوبي بود و مي‌ترسيد در تعطيلات با رفقاي ناباب بگردم و پسر بدي بشوم. به شوهرش هم سپرده بود تا زياد از من كار نكشد. همسرش (مرشد محمد كه قبل از بازكردن فرش‌فروشي در قيصريه قزوين، اهل زورخانه و لوطي‌گري و خالكوبي و... بود) هم چشمي گفته بود و پاي اين چشم ايستاده بود. فرش‌ها را خودش بالا و پايين مي‌كرد و در بقيه كارها هم كمك حال من بود و حواسش به هيكل ريزه‌ام و دستور همسرش (رباب خانم كه شاطرمحمد او را با اسم پسرش عباس خطاب مي‌كرد و تا مادرم نامش را نگفته بود من مانده بودم كه چطور مي‌شود اسم مادر و پسر يكي باشد!) بود. البته روي دستورهاي رباب خانم حساس بود. آنقدر حساس كه اگر زنش چيزي مي‌خواست بايد در حد اعلا انجام مي‌شد. بهترين ميوه، بهترين سبزي، بهترين وسيله و نان سنگک ته خمير! رباب خانم و شاطر محمد نان فقط سنگك مي‌خوردند. آن هم سنگك ته خمير! مي‌گفتند ته خمير خوب ورز آمده و معده را اذيت نمي‌كند! وظيفه خريد نان هم با من بود. به نانوايي سنگكي كنار بازار مي‌رفتم. سرك مي‌كشيدم و اگر ته تغار خمير پايين پايين بود داخل مي‌شدم و توي صف مي‌ايستادم. بعد از مدتي شاطر و خميرگير فهميدند پسر آرام و خجالتي و لاغراندام پي چيست و چرا، ديگر نيازي به سرك كشيدن نبود. با ديدن من خبر مي‌دادند كي بيايم و چه وقت خمير به ته مي‌رسد. از آن سال‌ها بيش از 40 سال مي‌گذرد. رباب خانم مهربان و شاطر محمد لوطي‌مسلك ديگر نيستند. از نانوايي كنار بازار و آدم‌هایش خبر ندارم.  فقط چند روز پيش كه توي صف نانوايي آزادپز ايستاده بودم يكي وقت گرفتن نان از كارگر نانوايي پرسيد ته خمير است؟ مرد بدون آنكه به او نگاه كند نان سوخته را انداخت جلوش و گفت چه فرقي مي‌كنه آقا، نون نونه! حرف مرد برايم درست نبود. ناني كه او از تنور ماشيني بيرون كشيده بود نان سنگكي كنار بازار نبود. طعمش، اندازه‌اش، به دست مشتري دادنش خيلي توفير كرده است. قصدم دست مهر سر گذشته كشيدن نيست. حواسم پي آينده است. آينده‌اي كه شاطر و خميرگير و كارگر نانوايش بايد نان را با عشق بپزد. مامور و ناظر هم باشد كه نان باهول و با عجله از تنور بيرون نيايد. كيفيت نان براي نانوا مهم باشد. اگر نبود توي تنورش نيندازند، اما حالي‌اش كنند كه نانوا براي مردم نان پخت مي‌كند. نان و غذا اگر با مهر پخت شود طعم بهتري پيدا مي‌كند. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون