• 1404 پنج‌شنبه 25 ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6044 -
  • 1404 پنج‌شنبه 25 ارديبهشت

چند نماي بسته از نمايشگاه به همراه بهروز غريب‌پور

ماهرخ ابراهيم‌پور

ديروز عصر رفتم غرفه دايره‌المعارف بزرگ اسلامي تا حالي از دوستم جمعه بپرسم، كيانوش كياني هفت‌لنگ و علي همداني را ديدم. چند جمله درباره نمايشگاه كتاب گفتند و نظراتي داشتند. از آنجا به سمت غرفه كتابخانه مجلس شوراي اسلامي رفتم. احسان شكراللهي، مدير انتشارات كتابخانه نكاتي را درباره يك يادداشت نمايشگاه متذكر شدند و اطلاعاتم را افزايش دادند. سوالي درباره تعداد كتاب‌هاي جديد پرسيدم كه براي نمايشگاه عرضه شده بود و متناسب با غرفه‌اي نبود كه در نمايشگاه خودنمايي مي‌كرد. به نظرم امسال بسياري از ناشران دولتي غرفه‌هاي شيك و مجللي داشتند، اما كتاب‌هاي ارايه شده در غرفه‌هايشان چنگي به دل نمي‌زد. در عوض برخي غرفه‌هاي نشرهاي غيرتهراني آثار خوبي با خود به نمايشگاه آورده بودند، اما طرح جلد خوبي نداشتند و مخاطب را جذب نمي‌كردند. بعضي آثار هم فقط مشتري و طالبشان پژوهشگران و محققان هستند و براي همين فروش اندكي دارند. يكي از استادان دانشگاه كه اتفاقا كتاب‌شناس خوبي است بر اين باور بود كه بايد هر ناشر ابتدا نيازسنجي كرده و بر اساس نياز جامعه كتاب توليد كند و براي هر اثري هزينه نكند. شايد خاصيت روزهاي پاياني نمايشگاه است كه توجه به ناشران غيرتهراني بيشتر شده است. يك نشر كه آثار هموطنان سني را عرضه مي‌كرد، در راهروهاي پاياني شبستان محل گپ و گفت مخاطباني است كه سوالات درباره برخي از آثار ارايه شده در غرفه داشتند و مسوولان غرفه با روي باز پاسخگوي سوالات مخاطبان بود، شايد فروش چنداني نداشت، اما اغلب اوقات افرادي در حال ورق زدن كتاب‌ها يا طرح سوالي بودند. فكر مي‌كنم اين ارتباط و رد و بدل شدن پرسش و پاسخ و آشنا شدن با ناشر و آثارش بخش خوب نمايشگاه است. از گشت و گذار در نمايشگاه به سمت نيم طبقه شبستان مي‌روم كه با بهروز غريب‌پور، نويسنده و كارگردان تئاتر روبه‌رو مي‌شوم، از او سوال مي‌كنم آخرين بار كي به نمايشگاه كتاب آمده است؟ او كمي درنگ مي‌كند و مي‌گويد 10 سال پيش. من لبخند مي‌زنم و مي‌گويم حدس مي‌زدم. بعد از چند لحظه مكث مي‌گويد با من بيا تا چند تكه ناديده نمايشگاه را به تو نشان بدهم. اين لحظه را از دست نمي‌دهم و با او همراه مي‌شوم. در نيم طبقه شبستان از كنار چند استوديو راديو و تلويزيون مي‌گذريم، كنار يك استوديو انبوه كفش‌هاي رها شده را نشان مي‌دهد. يك طرف كارتن‌هايي كه در پستو چپانده شده و بعد پارتيشن‌هايي كه بايد روي يك خط راست نصب شوند، اما در عوض خط كج و كوله است و پس از آن كنار غرفه عراق و عمان سطح كثيفي كه تميز نشده است و در نهايت نمازخانه را نشانم مي‌دهد كه از بيرون پيداست و برخي دراز كشيدند و برخي در حال عبادت و بعضي در حال ورق زدن كتاب. استاد غريب‌پور مي‌گويد مي‌شد نمازخانه قشنگ‌تري طراحي كرد و بخشي از دين و آيين ما را به شكل بهتري نشان داد. در اين نمايشگاه مهمانان خارجي هستند و اين صحنه‌ها اصلا زيبا نيست.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون