انحلال پكك و چشمانداز سياسي كردهاي سوريه
محمدرضا بابايي
ماجراي ورود شبه نظاميان مسلح كرد به معادله درگيريهاي سوريه به جولاي 2012 بازميگردد. زماني كه آتش جنگ داخلي به طور فزايندهاي در حال شعلهور شدن بود و دولت اسد در چندين جبهه اصلي و فرعي با اپوزيسيون مسلح در اغلب مناطق كشور درگير بود. در اين شرايط، نيروهاي دولتي سوريه از مناطق با اكثريت جمعيت كرد در بخشهايي از استانهاي الحسكه و حلب عقبنشيني كردند يا حضور نظامي خود را به طور قابلتوجهي كاهش دادند. نيروهاي يگانهاي مدافع خلق (PYD) شاخه سوري ژكك به سرعت خلأ دولت مركزي را در اين مناطق پر كردند. در خلال جنگ داخلي سوريه، رابطه شبه نظاميان كرد با اپوزيسيون سوري و دولت مركزي، آميختهاي از جنگ و توافق بود. در برههاي، شبه نظاميان كرد به ويژه در استان الحسكه با نيروهاي دولتي سوري در يك جبهه عليه اپوزيسيون سوري وارد جنگ شدند و در جريان محاصره شهر عين العرب (كوباني) توسط داعش در سپتامبر 2014 با نيروهاي مخالف دولت اسد عليه داعش ائتلاف كردند. ائتلاف و منازعه شبه نظاميان كرد با اپوزيسيون و دولت مركزي مستدام نبود و امري مستعجل بود. اين رويكرد كردها بيشتر متاثر از شرايط و مقتضيات سياسي و اجتماعي جامعه موزاييكي سوري است كه ثمره يك دگرديسي ناقص از مفهوم دولت-ملت است. از سال 2012 تا لحظه نگارش اين يادداشت، كردهاي سوريه سه مرحله مهم سياسي را تجربه كردند:
1- آغاز مبارزه مسلحانه و روياي تشكيل يك دولت كردي:از جولاي 2012 تا نوامبر 2015، يك رشته تحولات سياسي-نظامي رخ داد كه در نتيجه آن كردها در مرحله بعد از آن يك چرخش ايدئولوژيك يا به تعبير ديگر يك عقبگرد سياسي را تجربه كردند. در اين برهه، شبه نظاميان كرد درصدد بودند تا از طريق آتشبس و ائتلافهاي ناپايدار و مستعجل در برابر رقباي محلي خود، گامي در راستاي تحقق دولت كردي بردارند كه از استان الحسكه تا بخشهايي از استان الرقه و حلب امتداد دارد. از نظر ژئوپليتيكي، كردها درصدد بودند تا مناطق با اكثريت كردنشين استان الحسكه را به شهرهاي كردنشين شمال حلب متصل كنند.
در وهله نخست، عقبنشيني نيروهاي دولتي سوريه از مناطق كردنشين بيشتر يك حركت حساب شده از سوي دولت سابق دمشق براي تضعيف دشمنان با ايجاد اختلافات و جنگهاي قومي بود كه تا حدودي اين سياست موفقيتآميز بود و حداقل براي بيش از يك دهه بقاي دولت اسد را تضمين كرد. پيشروي فزاينده مخالفان سوري و به حاشيه رفتن طيف سكولار اپوزيسيون مسلح و قدرت گرفتن جريانهاي سلفي، انگيزههاي ايدئولوژي لازم را براي حمله به مناطق تحت سيطره شبه نظاميان كرد فراهم كرد. كردها نيز در مواجهه با اپوزيسيون سوري، با نيروهاي دولتي سوري در بازههاي زماني خاص و مشخصي ائتلاف كردند. تنها چند هفته از سقوط موصل به دست داعش نگذشته بود كه اين گروه توانست اغلب مناطق شرق و شمال شرق سوريه را تصرف كند و مخالفان مسلح چارهاي جز پذيرش شكست نداشتند. از تابستان 2014، داعش به عنوان يك كنشگر كليدي در عرصه نظامي سوري مطرح شد كه در آن واحد عليه شبه نظاميان كرد، مخالفان سوري و دولت اسد در حال جنگ بود. عمليات نظامي داعش براي تصرف شهر عينالعرب (كوباني) بعد از عقب راندن شبه نظاميان كرد از صدها روستا و شهرك رخ داد. اگر چه نقش غير قابل انكار نيروهاي ائتلاف مبارزه با تروريسم به طور عام و ايالاتمتحده به طور خاص، معادلات منازعات در سوريه را به سود شبه نظاميان كرد تغيير داد و اين نيروها را به عنوان يكي از متحدان محلي مهم ائتلاف در مبارزه با تروريسم تبديل كرد؛ اما جنگهاي كر و فر ميان نيروهاي داعش و كردها هر دو طرف را دچار فرسايش نظامي كرد. نيروهاي ائتلاف براي حفظ نقش و كاركرد شبه نظاميان كرد چارهاي جز ترغيب عشاير عرب شرق و شمال شرق سوريه براي پيوستن به اين گروه نداشتند. اين مساله علاوه بر اينكه ساختار و سلسله مراتب رايج كردها را تغيير داد، از بطن شاخه سوري پكك يك نيروي جديد به نام نيروهاي دموكراتيك سوريه در اكتبر 2015 متولد شد كه تقريبا دوسوم كادر اعضاي آن از عشاير عرب بودند. اگرچه عربها به سواد اعظم اين گروه جديدالتاسيس تبديل شدند، اما همچنان كردها در راس هرم فرماندهي بودند و از اين نقطه بود كه اختلافات بين كادر سوري و غيرسوري كردها آغاز شد.
2- دگرديسي ايدئولوژيك:از نوامبر 2015 تا 8 دسامبر 2024 كه دولت اسد سقوط كرد؛ رهبران نظامي و نخبگان سياسي كرد به تدريج از خواستههاي سياسي بزرگ خود كه شامل تاسيس يك دولت كردي در شمال سوريه بود به ايده كانتونهاي سهگانه و خودمختاري مناطق كردنشين در غالب فدراليسم حداقل در ظاهر تن دادند. در اين برهه نقش داعش در حال كمرنگتر شدن بود و تركيه اهداف سياسي خود در سوريه را با جديت بيشتري دنبال ميكرد و از طرف ديگر، روسيه نيز به يكي از طرفهاي درگير در جنگ تبديل شد. رايزنيها و مذاكرات آشكار و نهان و در عين حال مجزاي آنكارا با مسكو و واشنگتن در رابطه با آينده سياسي كردها در سوريه، نتايج چندان خوشايندي را براي كردها رقم نزد. سقوط كانتون خودخوانده عفرين در مارس 2018 در جريان عمليات نظامي شاخه زيتون و به تبع آن از دست رفتن صدها روستا و شهرك تحت سيطره اين گروه در خلال عمليات چشمه صلح در پاييز 2019، بر اين اصل كه آينده سياسي كردها در سوريه در سايه ابهام قرار دارد؛ صحه نهاد. با اين وجود و بهرغم اين شكستها و چالشها، ايالاتمتحده همچنان نيروهاي كرد را يك شريك استراتژيك محلي در مبارزه با داعش ميداند؛ اما تشديد اختلافات بين طيف عربي و كردي و اختلافات دروني ميان كادر رهبري كردها يك چالش جدي به شمار ميرود كه اگرچه با ميانجيگري نيروهاي امريكايي سريع حل و فصل ميشود، اما به همان سرعت هم قابل بازتوليد بود. قيام عشاير شرق سوريه در آگوست 2023 و پيوستن بخشي از بدنه عربي نيروهاي دموكراتيك سوريه به اين قيام، بيش از پيش ساختار سازماني شكننده و ضعيف اين گروه را نشان داد كه مراحل ضعف و چه بسا اضمحلال آن در حال عيان شدن بود. در اين بازه زماني رهبران كرد در تلاش بودند تا با مشاركت دادن و اعطاي نقس سياسي به عربها بتوانند حداقل بخشي از آنان را با خود همسو كنند. از نظر دموگرافي بيش از دوسوم مناطق تحت سيطره نيروهاي دموكراتيك سوريه، مناطقي با اكثريت عربنشين است و اداره اين مناطق، مستلزم تغيير استراتژي سياسي و چرخشهاي ايدئولوژيكي بود.
3- صلح و سازش: سقوط دولت بشار اسد و سپس بيانيه عبدالله اوجالان در مارس 2025 و درنهايت اعلان انحلال حزب كارگران كردستان توسط شوراي رهبري اين حزب، فصل جديدي را براي كردهاي سوريه رقم خواهد زد. بعد از روي كار آمدن حكومت موقت در سوريه، مطالبه اغلب نخبگان كرد از فدراليسم به رسميت يافتن زبان كردي در كنار زبان عربي و لحاظ كردن برخي اصلاحات سياسي تقليل پيدا كرد. چه بسا رهبران سياسي كردها در سوريه، بيانيه اوجالان و انحلال سازمان مادر خود را دور از انتظار نميديدند كه قبل از وقوع اين دو رخداد مهم، مبادرت به صدور چنين بيانيههايي كردند. به طور كلي، انحلال سازمان حزب كارگران كردستان كه سابقه پنج دهه مبارزه مسلحانه عليه دولت مركزي تركيه را در كارنامه خود دارد؛ دو پيام مهم را براي كردهاي سوريه به همراه دارد كه عبارتند از: 1- مبارزه مسلحانه با تاثير و تاثر از ايدئولوژيهاي راديكال و در عين حال كلاسيك نه تنها هيچ ارمغان سياسي به همراه نخواهد داشت، بلكه به تشديد منازعات قومي نيز دامن خواهد زد. 2- فعاليتهاي سياسي سازمان يافته و رايزني با حكومت مركزي دمشق با ميانجيگري تركيه و برخي كشورهاي عربي منطقه و حتي فرامنطقهاي، ممكن است حكومت جديد دمشق را مجبور سازد تا دست به يكسري اصلاحات سياسي و اجتماعي و لو در سطح محدود بزند تا از اين طريق دستكم به بخشي از مطالبه كردهاي سوري جامه عمل پوشانده شوند. حكومت جديد سوريه به رياست احمد الشرع درصدد كسب مشروعيت سياسي در عرصه منطقه و بينالمللي است؛ از اين رو، بازيگران تاثيرگذار در سوريه ميتوانند الشرع را وادار كنند تا حقوق سياسي و اجتماعي كردها را تضمين كند و آنان را در آينده سياسي كشور مشاركت دهد. بيانيه انحلال حزب كارگران كردستان، آخرين تير خلاص به انگيزه مبارزه مسلحانه كردها در سوريه بود. عقبنشيني تدريجي و در عين حال محدود نيروهاي امريكايي از برخي پايگاههاي خود در سوريه، بيانگر اين مساله است كه دونالد ترامپ و تيم او در وزارت خارجه ترجيح ميدهند تا در مساله مبارزه با تروريست و ديگر مسائل سياسي و امنيتي با يك دولت همكاري كنند تا يك گروه شبه نظامي گريز از مركز كه سالهاست از اختلافات سازماني رنج ميبرد و بدون حمايت ائتلاف نميتواند دوام چنداني بياورد.
كارشناس ارشد جهان عرب