عامل پنهان در بحران برق
مجيد اعزازي
1- هنوز به اوج روزهاي گرم سال نرسيدهايم كه موج تازه خاموشيها و قطعيهاي برق آغاز شده و خانوارها و بنگاههاي اقتصادي را متاثر كرده است. در اين پديده، اگر از «خطاي تثبيت» ساعت در فصول گرم و سرد سال با پاي فشاري گروهي از نمايندگان مجلس بگذريم (به گفته مسوولان دولتي با تغيير ساعت در نيمه اول و دوم سال، دستكم به اندازه توليد يك نيروگاه برق، الكتريسيته صرفهجويي ميشود)، اما از خطاي آن دسته از نمايندگاني كه در سالهاي نه چندان دور به «تثبيت قيمت »ها راي دادند و بنيان اقتصاد توليد برق و ساير صنايع و خدمات را متزلزل كردند، نميتوان گذشت. در اين روزها، كارشناسان و تحليلگران تلاش دارند تا ابعاد بحران برق را واكاوي كنند، از همين رو، برخي انگشت اتهام را به سوي مردم نشانه ميروند كه نسبت به ساير كشورها برق بيشتري مصرف ميكنند، اين دسته به نوعي به مسائل فرهنگي و سليقهاي نظر دارند. برخي نيز انگشت اتهام را به سوي استخراجكنندگان رمزارز نشانه ميروند و آنها را عامل خاموشيها ميدانند، چه آنكه 24 ساعته از ماينرهاي پرمصرف خود كار ميكشند تا بلكه به سود بيشتري دست يابند. اقتصاددانان اما همواره مساله «قيمت» را پيش ميكشند و بر اين باورند كه ارزان بودن برق در ايران منجر به افزايش تقاضا و مصرف بيشتر آن شده است. در اين ميان اما نكتهاي مغفول مانده كه در اين مطلب تلاش ميشود ضمن راستيآزمايي هر يك از اين پاسخها، تبيين شود.
2- آيا ايران پرمصرفترين كشور در حوزه استفاده از انرژي الكتريسيته است؟ متاسفانه طي روزهاي اخير برخي افراد با انگيزههاي مختلف تلاش كردند از طريق ارايه آمارهاي مجعول يا آمارهاي تركيبي (مثلا ميزان مصرف برق، گاز، بنزين و كلا انرژي) ايرانيان را در حوزه استفاده از الكتريسيته، پرمصرفترين شهروندان جهان معرفي كنند. اما آمارها نكته ديگري ميگويند. بر اساس دادههاي منتشره از سوي «وورلد پاپيوليشن ريويو»، ايران از نظر مصرف برق در رتبه دوازدهم جهان قرار دارد و اين در حالي است كه از نظر جمعيت، در جايگاه هفدهم ايستاده است. اين اختلاف رتبه مصرف و تعداد جمعيت حاكي از اين است كه ايران از كشورهاي مشابهي همچون تركيه (كه از نظر جمعيت در رده هجدهم و از نظر مصرف برق در جايگاه هفدهم قرار دارد) كمي پرمصرفتر باشد، اما «پرمصرفترين» كشور جهان نيست، چه آنكه چين با مصرف سالانه 8540 تريليون وات ساعت برق در صدر فهرست جهاني و پس از آن، امريكا (4128 تريليون وات ساعت)، هند (1463 تريليون وات ساعت)، روسيه (1026 تريليون وات ساعت) و ژاپن (939 تريليون وات ساعت) قرار دارند و مصرف برق سالانه ايران حدود 316 تريليون وات ساعت است.
3- اثر مزارع استخراج بيت كوين روي مصرف برق در كشور به چه ميزان است؟ بعضا شنيده ميشود كه حدود 20 درصد از برق توليدي در كشور از سوي ماينرها بلعيده ميشود، اما كارشناسان اين مساله را رد ميكنند و آن را با توجه به برآوردهاي رسمي «مصرف 1700مگاواتي برق ماينرها» تا حدود 2 درصد كاهش ميدهند. در همين رابطه، آمارهاي ارايه شده از سوي «وورلد پاپيوليشن ريويو» حاكي از اين است كه ايران با در اختيار داشتن حدود 3 درصد از استخراج بيتكوين در جهان، پس از ايالات متحده، قزاقستان، روسيه، كانادا، ايرلند، مالزي و آلمان در رده هشتم جهان قرار دارد. همين مساله نشان ميدهد كه ايران بهرغم داشتن برق ارزان، محل مناسبي براي استخراج رمز ارز نيست، چه آنكه آب و هواي سرد و مناسبي براي استخراج ندارد و از آن مهمتر، از اينترنت پرسرعت و تكنولوژيهاي روز استخراج نيز بيبهره است.
4-اين گزاره درست است كه «اگر قيمت برق واقعي بود و متناسب با تغيير قيمت نهادههاي توليد آن، افزايش مييافت، مصرف الكتريسيته نيز در كشور به بحران تبديل نميشد» اما به نظر ميرسد، به علت ركود حاكم بر اقتصاد و صنعت و همچنين نبود فناوريهاي روز استخراج رمز ارز در كشور، هم اينك نيز از اين مزيت نامبارك در حد غايي خود استفاده يا به عبارت دقيقتر، سوءاستفاده نميشود. در اين حال، ميتوان به عينه مشاهده كرد كه ارزان بودن الكتريسيته بيش از اينكه اقتصاد برق را از سمت تقاضا و مصرف متاثر كند، توليد و عرضه آن را به مخاطره انداخته است، چه آنكه از سويي، توليدكنندگان تقريبا طي دو دهه اخير، مجبور به عرضه برق با نرخهاي تثبيت شده دولتي شدهاند و از سوي ديگر، پيامدهاي تحريم و تورم، پيكره اين صنعت را مورد هجوم قرار داده است. در واقع، در دوراني كه تحريم و تورم، راههاي توسعه و به روزرساني نيروگاهها و شبكه توزيع برق را سد كرده، ضعف مالي ناشي از قيمتگذاري دولتي و همچنين مطالبات انباشته صنعت برق از دولت بر هيزم اين آتش افزوده و توليد و عرضه الكتريسيته را با مخاطره مواجه كرده است. در اين ميان، كمبود آب كه از سويي در حكم قوه محركه توربينهاي آبي است و از سوي ديگر، خنككننده نيروگاههاي حرارتي به شمار ميرود نيز مزيد بر علت شده است، به گونهاي كه بخشي از كمبود برق طي يكي، دو سال اخير را ميتوان به كمبود شديد آب نسبت داد.