• 1404 يکشنبه 28 ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6046 -
  • 1404 يکشنبه 28 ارديبهشت

جنگ و صلح

بيژن همدرسي

دكترين صبر راهبردي ايران يا دكترين سرعت‌گراي امريكايي

در سال‌هاي اخير، صحنه سياست بين‌الملل شاهد مواجهه آشكاري ميان دو رويكرد كاملا متفاوت در ديپلماسي بوده است. از يك‌سو، ديپلماسي «سرعت‌گرا»، قطبي و رسانه‌محور دولت دونالد ترامپ در ايالات متحده و از سوي ديگر، سياست خارجي آهسته، تدريجي و متكي به عمق راهبردي جمهوري اسلامي ايران. اين دو رويكرد نه تنها بازتاب‌‌دهنده اختلاف در شيوه‌هاي سياست خارجي هستند، بلكه نمادين از دو فرهنگ سياسي متفاوت در درك از قدرت، تعامل بين‌المللي و مديريت تنش هستند. رويكرد ترامپ در سياست خارجي بر پايه سرعت عمل، تصميم‌گيري‌هاي فوري و تبليغ‌هاي رسانه‌اي قرار داشت. او با اتكا به ذهنيت تجاري و انتظارات انتخاباتي، سياست خارجي را شبيه يك معامله تصور مي‌كرد؛ معامله‌اي كه بايد سريعا منجر به نتيجه شود و در صورت عدم موفقيت، به تهديد، فشار و انزواي ديپلماتيك روي مي‌آورد. اين منطق در قبال ايران به‌ويژه در قالب سياست «فشار حداكثري» (Maximum Pressure) ظاهر شد. اين استراتژي شامل تحريم‌هاي گسترده اقتصادي، تهديدهاي نظامي مستمر و تلاش براي انزواي ديپلماتيك ايران بود، با هدف اينكه ايران تحت فشارهاي شديد، به خواسته‌هاي واشنگتن تن بدهد. اين نوع ديپلماسي، علاوه بر اينكه اغلب غيرقابل پيش‌بيني بود، ضربه زيادي به نهادهاي بين‌المللي و اعتماد به ديپلماسي چندجانبه وارد كرد. در مقابل، سياست خارجي ايران، به‌ويژه پس از خروج يك‌جانبه امريكا از توافق هسته‌اي (برجام)، بر پايه منطقي آهسته، هوشمندانه و مقاومت‌پذير شكل گرفت. ايران با درك از اينكه وارد يك رقابت بلندمدت ژئوپليتيكي شده است، به جاي واكنش‌هاي احساسي يا سطحي، به استراتژي‌هاي تدريجي و عميق روي آورد. مقاومت فعال، حفظ ظرفيت چانه‌زني و گسترش عمق راهبردي در منطقه، از جمله محورهاي اصلي اين سياست بودند. ايران با حفظ خطوط ارتباطي با اروپا، روسيه و چين و همزمان تقويت پيوندهاي منطقه‌اي با بازيگران غيردولتي، توانست در شرايط فشار حداكثري، از فروپاشي ديپلماتيك و اقتصادي جلوگيري كند و فضاي مانور خود را گسترش دهد. نقش رهبري در اين ماجرا، برجسته و تعيين‌‌كننده بود. حضرت آيت‌الله خامنه‌اي در طول اين دوره، با اتخاذ رويكردي هوشيارانه، مانع از ورود كشور به جنگ تمام‌ عيار يا وابستگي كامل به نتايج مذاكره شد. ايشان ضمن هشدار نسبت به فريب ديپلماتيك غرب و وعده‌هاي ناپايدار امريكا، اقداماتي را در جهت كاهش گام‌ به‌گام تعهدات برجامي هدايت كردند، البته با حفظ امكان بازگشت‌‌پذيري در صورت تحقق شرايط لازم. همچنين، تأكيد بر تقويت اقتصاد داخلي و كاهش وابستگي به روابط بين‌المللي، از جمله سياست‌هاي مهمي بود كه نقش كليدي در مقاومت داخلي ايفا كرد. تجربه سال‌هاي اخير نشان داده است كه در رقابت‌هاي بين‌المللي، برنده همواره كسي نيست كه سريع‌تر حركت كند، بلكه كسي است كه دقيق‌تر، عاقلانه‌تر و با ديد بلندمدت عمل كند. اين موضوع به وضوح در تقابل ايران و امريكا مشهود بود. در حالي كه سياست ترامپي به دنبال نتيجه‌گيري سريع بود، اما غالبا بدون انسجام و پايداري، سياست ايران با تمامي نقاط ضعف و چالش‌هايش، توانست در برابر فشارهاي سنگين مقاومت كند و فضاي مانور خود را حفظ كند. با توجه به تحولات فعلي در صحنه بين‌المللي و افول نسبي سياست‌هاي يك‌جانبه امريكا، آينده را مي‌توان در چند سناريو ترسيم كرد. اول، بازگشت به ديپلماسي چندجانبه در دوره جو بايدن، اگرچه با شكاف‌هاي موجود در داخل امريكا و بين متحدان اروپايي، اما هنوز هم امكان احياي برجام با اصلاحاتي جديد را فراهم مي‌كند. دوم، ادامه تقابل غيرمستقيم ميان دو طرف از طريق جنگ‌هاي نيابتي، تشديد تنش در مناطق حساس مانند تنگه‌ها و ادامه فشارهاي اقتصادي، با اين هدف كه از درگيري مستقيم جلوگيري شود. و سوم، چرخش جهان به سمت چند قطبي‌گرايي كه فرصتي استثنايي براي ايران براي گسترش روابط استراتژيك با قدرت‌هاي جديد مثل چين و روسيه است. براي ايران، اين لحظه تاريخي نيازمند ديپلماسي هوشمندانه و متوازني است كه هم مقاومت را حفظ كند و هم درب مذاكره را بدون تسليم شدن به خواسته‌هاي غيرواقع‌بينانه باز نگه دارد. در موازات اين مسير، تقويت بنيان‌هاي داخلي، به ويژه اقتصادي، بايد در اولويت قرار گيرد تا ديپلماسي ايران اسير شرايط بين‌المللي يا چرخه انتخابات امريكا نباشد. همچنين، تكميل گام‌هاي بازدارندگي در منطقه، نه براي تحريك جنگ، بلكه براي تثبيت موازنه قدرت، امري ضروري است. در نهايت، ايران بايد با استفاده از ديپلماسي عمومي و ارايه روايت واقعي از خود، بتواند افكار عمومي جهاني را از دريچه‌اي غير از رسانه‌هاي غربي آگاه كند. 

در مجموع، مواجهه ميان ايران و امريكا، تنها يك تعارض نظامي يا ايدئولوژيك نيست، بلكه نمادي از دو منطق كاملا متفاوت در درك از ديپلماسي، قدرت و روابط بين‌الملل است. سرعت بدون ثبات در سياست خارجي ترامپ در برابر صبر، حساب‌وار و راهبردي ايران. تجربه نشان داده كه در بازي‌هاي ژئوپليتيكي، برنده كسي است كه با دقت بيشتري حركت كند، نه الزاما سريع‌تر. جنگ يا صلح، بين ايران و امريكا و متحدانش مستلزم دقت در اين بازي مهم سياسي خواهد بود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون