نسل زِد به دنبال يك زندگي معمولي
مرجان يشايايي
شايد يكي از راههاي مهم شناختن نسلي كه به نسل زد معروف شده، بررسي دقيق فضاي مجازي و ويديوهايي است كه اين نسل ميسازند يا به اشتراك ميگذارند. اينها گروه جمعيتي جانشين نسل واي و به زبان عاميانه با عنوان زومرها نيز شناخته ميشوند. نسل زد معمولا شامل افرادي است كه بين سالهاي ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۲ متولد شده و با اينترنت بزرگ شدهاند و نسل واي نيز بهطور كلي شامل افرادي است كه بين سالهاي ۱۹۸۱ تا ۱۹۹۶ به دنيا آمدهاند. ويديوهاي متعدد آنها را كه در فضاي ديجيتال دنبال كنيد، به يك اصل تقريبا مشترك در همه آنها ميرسيد. نسل زد ديگر پرواي آرمانخواهي پدران و مادران خود را ندارد. براي آنها مهم «يك زندگي معمولي» است. زندگيای كه در آن درس بخواند براي آنكه رفاه داشته باشد. سفر برود براي آنكه از مناظر زيبا و يك اقامت امن و راحت لذت ببرد. كار كند براي آنكه خانه بزرگتر و راحتتري داشته باشد و ازدواج كند براي آنكه از ازدواجش لذت ببرد و اگر لذتي در كار نيست، ازدواجي كه همواره اصل بيبروبرگرد دهه بيست يا سي زندگي هر جواني بوده، ميرود پي كارش! استقلال و رشد فردي را با هيچ كليشه قديمي عوضش نميكند. اين نسل موسيقي را گوش نميكند تا شور و هيجان دگرگوني جهاني را در او برانگيزاند. موسيقي گوش ميكند تا حالش بهتر شود و سرحال بيايد. ضرباهنگ تند نغمههاي امريكاي لاتين برخلاف سي يا چهل سال قبل الهامبخش مبارزه و خاطرهاي از كودتا عليه آلنده[1] يا كشتار و ناپديد شدن مبارزان شيليايي نيست و صداي پرتواتر و رساي طبلهاي آفريقايي پيام پاتريس لومومبا[2] را در او زنده نميكند. او اين موسيقي را گوش ميكند، براي آنكه قشنگ است. چهگوارا[3] را از تصويرش روي تيشرتها و ليوانها ميشناسد. نسل زد معاشرينش را خودش انتخاب ميكند و به كليشهها گردن نميگذارد. براي اين نسل سلامت جسماني و رواني و تناسب اندام و زيبايي مهم است. رفتن به باشگاه و به قول خودشان جيم، جزو واجبات زندگياش شده. كالري غذاها را ميشمارد و هيكل از فرم افتاده را بعد از ازدواج و فرزندآوري نميپسندد. تعهد اجتماعي براي اين نسل، از جنس ديگري است. به محيط زيست اهميت ميدهد، آشغالهاي محلهاي طبيعي پررفت و آمد را جمع ميكند تا پيرامونش زشت نباشد و تلاش ميكند تا به بچههايي كه از رفاه محروم ماندهاند، لباس و غذا و امكان تحصيل برساند. گوش به زنگ هر پيشرفتي در عرصه فناوري و به خصوص ديجيتال است. طرفدار رعايت حريم فردي و خشونتپرهيز، اما قادر است به آنچه برخلاف ميلش به او تحميل ميشود، آشكارا «نه» بگويد. به جلساتي ميرود كه در آنها درباره فلسفه و ادبيات و تاريخ صحبت ميكنند. كافهها پاتوقهاي اين نسل هستند و به نوعي به دورهميهاي دوستانه يا دونفري يا خلوت فرديشان هويت ميدهند. اين نسل گوناگوني روشها و عقايد و سبك زندگي را تا جايي كه مزاحم ديگران نباشد، ميپذيرد و براساس ظاهر قضاوت نميكند و براي حل مسائل رواني يا ارتباطي خود پيش مشاور ميرود. نكته مهم آنكه در اين دگرگوني نسلي دخترها همپاي پسرها هستند. پيشرفت فناوري و مراقبتهاي فردي و گسترش امكانات تحصيلي و شغلي دخترها را از حوزه امني كه دههها و بلكه سدهها برايشان تعريف شده بود، بيرون آورده و خوب يا بد، بخواهيم يا نخواهيم، استقلالي بيسابقه به آنها بخشيده. همه آنچه گفته شد و حتما دهها معيار و روش زندگي ديگر وارد زندگي ما شده است. اگر اين نسل را درك نكنيم و با معيارهاي نسلهاي قبل قضاوت كنيم، راه خطا رفتهايم و فاصله نسلي را جديتر كردهايم. نسل زد يك زندگي معمولي خوب ميخواهد. همين!
[1] رييسجمهور شيلي كه در سال 1970 انتخاب و در سال 1973 با يك كودتاي نظامي به پشتيباني امريكا سرنگون شد.
[2] اولين نخست وزير جمهوري دموكراتيك كنگو كه ده هفته بعد از رسيدن به قدرت توسط عوامل نظامي بلژيك از قدرت خلع و جسد او در اسيد نابود شد.
[3] ژوئن ۱۹۲۸ - ۹ اكتبر ۱۹۶۷ پزشك، مولف، چريك، ديپلمات، نظريهپرداز جنگي و انقلابي ماركسيست اهل آرژانتين و يكي از شخصيتهاي اصلي انقلاب كوبا. چهره و ظاهر او بهطور فراگير به عنوان يكي از نمادهاي پادفرهنگ انقلابي و يك نشان حماسي جهاني شناختهشده در فرهنگ عامه تبديل شده است.