فيلترينگ و بازتعريف هويت اجتماعي در ايران امروز
سيد محيالدين حسينيمقدم
در سپهر رسانهاي ايران، اينستاگرام را نبايد در ظاهر يك شبكه اجتماعي دانست؛ اين پلتفرم به صحنهاي براي بازنمايي هويت، خلق سرمايه اجتماعي و حتي ميدان رقابت براي كسب قدرت نمادين بدل شده است. رشد چشمگير اينفلوئنسرهاي ايراني در اينستاگرام ـ آنهم در شرايطي كه سد فيلترينگ و محدوديتهاي زيرساختي بر سر راه كاربران قرار داردـ پديدهاي است كه نميتوان صرفا با معيارهاي فني يا آماري آن را تفسير كرد. اين رشد، نشانهاي از تابآوري فرهنگي و اجتماعي جامعهاي است كه بهرغم فشارها، راههاي خلاقانهاي براي تداوم ارتباط و ديدهشدن مييابد. از منظر جامعهشناسي، اينستاگرام در ايران به ابزاري براي بازتعريف مرزهاي فرديت و جمعيت بدل شده است. در شرايطي كه حوزه عمومي با انواع محدوديتها مواجه است، كاربران ايراني اين فضا را به نوعي «پناهگاه ارتباطي» و عرصهاي براي بيان خود تبديل كردهاند. شبكههاي اجتماعي، بهويژه اينستاگرام، بستر شكلگيري روابط جديد، بازسازي هويتهاي فردي و جمعي و حتي بازتعريف مفاهيم سنتي قدرت و شهرت شدهاند. در اين ميدان، اينفلوئنسرها چهرههايي سرگرمكننده و حاملان ارزشهاي نوين و واسطههاي فرهنگي هستند كه الگوهاي مصرف، سبك زندگي و حتي زبان روزمره را تحت تأثير قرار ميدهند. از منظر مطالعات فرهنگي و رسانه، اصرار كاربران بر ماندن در اينستاگرام- حتي به قيمت عبور از فيلترينگ و كندي اينترنت- نشاندهنده نوعي «مقاومت فرهنگي» است؛ مقاومتي كه با منطق قدرت نرم و بازيهاي نمادين معنا مييابد. در واقع، كاربران ايراني با انتخاب اين پلتفرم، به بازتوليد نوعي هويت ديجيتال مشترك دست ميزنند؛ هويتي كه نهتنها عرصه ديدن و ديده شدن را بازتعريف ميكند، بلكه نشان ميدهد چگونه رسانهها ميتوانند فراتر از ابزارهاي ارتباطي، به ميدانهاي نبرد فرهنگي بدل شوند. همچنين، ورود چهرههاي جديد و رشد تصاعدي دنبالكنندگان، حكايت از پويايي ميدان رسانهاي ايران دارد؛ ميداني كه حتي در شرايط انحصار و محدوديت، اجازه ظهور و صعود نسلهاي تازهاي از كنشگران را ميدهد. اين پويايي، تنها محصول الگوريتمهاي شبكههاي اجتماعي نيست؛ بلكه بازتابي از ميل جمعي به ديده شدن، شنيده شدن و مشاركت در گفتمان عمومي است. در نهايت آنچه بايد مورد توجه قرار گيرد، ابعاد فرهنگي و اجتماعي اين پديده است. اينستاگرام در ايران امروز به مثابه جامعهاي است كه ميكوشد با وجود همه موانع، صداي خود را حفظ كند، هويت خود را بازسازي نمايد و مرزهاي محدوديت را با خلاقيت و تابآوري، درنوردد. آينده اين ميدان، بيترديد به ميزان توانايي بازيگران آن در فهم عميقتر رفتار كاربران و سازگاري با تحولات اجتماعي و فناورانه وابسته خواهد بود.
كارشناس ارشد مطالعات فرهنگي و رسانه