هنر ايراني مهمان ويژه تئاتر چخوف شد
بازگشت «مولوي» به مسكو
عليرضا قزويني
وقتي نام آنتون چخوف، نمايشنامهنويس و پزشك شهير روسي، بر پيشاني يك جشنواره تئاتري مينشيند، پيداست كه با يكي از جديترين، حرفهايترين و در عين حال پراحساسترين رويدادهاي نمايشي جهان طرف هستيم. جشنواره بينالمللي تئاتر چخوف، از سال ۱۹۹۲ در مسكو آغاز به كار كرده و امروز، با بيش از سهدهه سابقه، نه تنها يكي از مهمترين گردهماييهاي هنرمندان تئاتر از سراسر دنياست، بلكه به صحنهاي بينالمللي براي گفتوگوي فرهنگي و هنري بدل شده است.
اين جشنواره الزما به اجراي آثار چخوف نميپردازد، اما «روح چخوف» يعني توجه به كيفيت هنري، دغدغههاي انساني و جهانبيني چندلايه، همچنان در انتخاب آثار، كارگردانها و سبكها ديده ميشود. اين جشنواره از سال 1992 آغاز شده و طيف گستردهاي از گروههاي نمايشي با سبكهاي گوناگون، از تئاتر سنتي شرقي گرفته تا نوآوريهاي اروپاي غربي، در آن شركت ميكنند.
اين فستيوال كه هر دو سال يك بار در پايتخت روسيه برگزار ميشود، ميزبان گروههايي از اروپا، آسيا، آفريقا و امريكاي لاتين است و به قول برگزاركنندگانش، «تئاتر براي همه» شعارش نيست، بلكه هويت آن است. هدف اين جشنواره از ابتدا تا امروز، ارايه آثاري با سطح كيفي بالا، ترويج تئاتر معاصر و سنتي از فرهنگهاي مختلف و ايجاد بستري براي درك متقابل فرهنگي بوده است.
دبيري هفدهمين دوره جشنواره بينالمللي تئاتر چخوف را همچون سالهاي گذشته والري شادرين، مدير فرهنگي سرشناس روس و بنيانگذار اصلي اين رويداد، برعهده دارد. شادرين از سال ۱۹۹۲ تاكنون سكاندار اين جشنواره بوده و با هدايت او، فستيوال چخوف به يكي از معتبرترين جشنوارههاي تئاتري جهان تبديل شده است. در كنار او، ولاديمير پانكوف، كارگردان نوگراي روس، نقش مشاور هنري و چهره محوري در انتخاب و هدايت آثار را ايفا ميكند.
در اين ميان، حضور ايران در اين فستيوال معتبر، نماد روشني از ظرفيتهاي بالاي هنرهاي نمايشي كشورمان و پذيرش بينالمللي آن است. يكي از برجستهترين نمونههاي اين حضور، اپراي عروسكي «مولوي» اثر ماندگار بهروز غريبپور است؛ نمايشي كه نه فقط نمايندهاي از ايران، بلكه نمايندهاي از خلاقيت شرقي، حكمت ايراني و نوآوري در زبان هنري جهاني است.
بهروز غريبپور، كارگردان، نويسنده و پژوهشگر برجسته تئاتر ايران، سالهاست كه با خلق آثار منحصربه فردي در حوزه تئاتر عروسكي، نام خود را به عنوان چهرهاي پيشرو در تئاتر خلاقانه ثبت كرده است. او بنيانگذار اولين تئاتر اپراي عروسكي در ايران و خالق آثاري چون «رستم و سهراب»، «حافظ»، «سعدي»، «مكبث»، «خيام» و «مولوي» است.
آثار بسياري در رابطه با زندگي و ديدگاه جلالالدين محمد بلخي در قالبهاي مختلف ارايه شده است. اما اپراي «مولوي» بيش از ديگر آثار بازتابدهنده عمق عرفان در زيست مولوي و بيانگر پيوند ظريف بين حكمت و هنر در اشعار مولوي است.
اپراي عروسكي «مولوي»، با بهرهگيري از تكنيكهاي پيشرفته نمايش عروسكي، موسيقي دستگاهي ايراني، آوازهاي كلاسيك و طراحي صحنهاي چشمنواز، روايتي فاخر و شاعرانه از زندگي جلالالدين محمد بلخي، ملقب به مولانا ارايه ميدهد. اين اثر، از تولد مولانا در بلخ تا مهاجرتش به قونيه و سرانجام ديدار سرنوشتساز با شمس تبريزي، قصهاي است از عشق، تحول و رهايي.
پيش از اين در سال ۲۰۲۳، اين اپرا براي نخستينبار در جشنواره بينالمللي چخوف مسكو اجرا شد و تحسين تماشاگران و منتقدان روسي و خارجي را برانگيخت. اينك در سال ۲۰۲۵، اپراي «مولوي» بار ديگر به دعوت جشنواره، در صحنه تئاتر «ات سترا » (Et Cetera) مسكو اجرا خواهد شد؛ اتفاقي كه نهتنها نشان از موفقيت اجراي پيشين دارد، بلكه گواهي است بر ماندگاري و قدرت نفوذ هنري اين اثر در جهان.
اما چه چيزي اين نمايش را براي مخاطبان خارجي تا اين اندازه جذاب كرده است؟
پاسخ را ميتوان در چند بعد جستوجو كرد: نخست، موضوع نمايش است؛ مولوي، شاعري جهاني كه آثارش قرنهاست به زبانهاي مختلف ترجمه شده و مفاهيم معنوي او، از عشق الهي تا جستوجوي درون، براي مخاطباني از هر فرهنگ و ديني قابل درك و ستايش است. «رومي»، همانطور كه در غرب شناخته ميشود، پلي است ميان شرق و غرب، سنت و مدرنيته، عرفان و واقعيت. اجراي زندگي چنين چهرهاي، از سوي يك گروه ايراني و با زباني هنري همچون اپراي عروسكي، به خودي خود جذاب و منحصربهفرد است.
دوم، فرم اجراي نمايش است. اپراي عروسكي، تركيبي از موسيقي، حركت، طراحي و تكنولوژي است. استفاده از عروسكهايي با طراحي چشمگير، نورپردازي خلاقانه، تلفيق سازهاي ايراني با سازهاي كلاسيك غربي و روايتگري تصويري، نمايشي ارايه ميدهد كه براي مخاطب خارجي، هم بومي است و هم بينالمللي. اين توازن در فرم، همان چيزي است كه جشنوارههايي چون چخوف دقيقا به دنبال آن هستند.
سوم، كيفيت اجراست. گروه تئاتر آران با بيش از دو دهه تجربه، دقت در جزييات، وفاداري به اصالت فرهنگي و در عين حال نگاه نو به هنرهاي نمايشي، نمايشي خلق كرده كه نه صرفا براي ايرانيان، بلكه براي جهانيان قابل لمس و باورپذير است. هيچجاي اين اثر نشاني از شعارزدگي يا اغراق نيست؛ همهچيز در خدمت بيان يك روايت انساني و شاعرانه است.
بازگشت اپراي «مولوي» به جشنواره چخوف، صرفا اجراي مجدد يك نمايش نيست؛ اين يك بازگشت افتخارآميز به صحنهاي جهاني است كه در آن، هنر ايران بار ديگر درخششي بيمرز خواهد داشت. اين حضور، فرصتي است براي آنكه مخاطبان جهاني، نه از طريق رسانههاي خبري، بلكه از دل نمايش، با چهرهاي از ايران آشنا شوند كه فرهنگي، خلاق، عميق و جهاني است.
در روزهايي كه گفتوگوهاي فرهنگي بيش از هر زمان ديگري ضروري به نظر ميرسد، اينگونه رويدادها و حضور آثاري چون «مولوي»، نه فقط براي نمايش هنري، بلكه براي نمايش چهرهاي از هويت ملي است. نمايشي كه بايد ديد، شنيد و به آن افتخار كرد.