گروه سياسي | از منظر بسياري از فعالان سياسي و حتي مسوولان وزارت خارجه ايران، دور ششم مذاكرات ايران و امريكا حساسترين و پيچيدهترين بخش از ماراتن گفتوگوهاي دوجانبه ايران و امريكا خواهد بود. هر متغير به ظاهر كوچك و جزیي ميتواند سرنوشت مذاكرات را تغيير داده و شرايط تازهاي به نفع طرفهاي مختلف ايجاد كند. قبل از مشخص شدن زمان و مكان دور ششم مذاكرات، اما متغير تازهاي وارد اتمسفر مذاكرات شد كه برخي تحليلگران معتقدند ابتكار عمل را به نفع ايران بازميگرداند. انتشار خبر توفيق اطلاعاتي ايران در برابر اسراييل و انتقال دامنه وسيعي از اسناد، دادهها، تصاوير و موقعيتهاي راهبردي اسراييل به داخل كشور، متغير قابل توجهي است كه به اعتقاد برخي تحليلگران دست مذاكرهكنندگان ايراني در دور ششم را پر ميكند. مطابق اطلاعاتي كه وزارت اطلاعات منتشر كرده در اين اسناد جزييات همكاريهاي اروپاييها و امريكا با اسراييل براي سركوب مردم غزه و محل دقيق و لوكيشن ادوات نظامي و مراكز هستهاي اسراييل و... وجود دارد. كمتر از 24 ساعت پس از كشف اين اسناد بود كه زمان و مكان دور ششم مذاكرات تاييد شد تا برخي پيشبينيها در خصوص ارتباط اين اسناد با توافق احتمالي آينده تاييد شود. در شرايطي كه روز يكشنبه قرار است دور ششم مذاكرات ايران و اسراييل كليد بخورد، «اعتماد» سراغ سه تن از فعالان سياسي رفته تا درباره اين ارتباط متقابل ميان مذاكرات و دستاورد اخير اطلاعاتي و امنيتي ايران گفتوگو كند. اسماعيل گراميمقدم، حسين كنعانيمقدم و عباس سليمينمين هر كدام از زاويه ديد خود تلاش كردهاند درباره تاثير اين توفق اطلاعاتي در مذاكرات صحبت كنند.
اسماعيل گراميمقدم: ايران بايد پلن B مذاكرات را با تكيه بر اسناد كشف شده اجرايي كند
اسماعيل گراميمقدم، فعال سياسي اصلاحطلب و عضو شوراي مركزي حزب اعتماد ملي درباره دور ششم مذاكرات و مسيري كه ايران و امريكا براي دستيابي به توافق بايد بپيمايند ميگويد: «مذاكرات ايران و امريكا تا اين مرحله را ميتوان به سه بخش كلي تقسيم كرد. نخستين بخش مذاكرات دور اول تا دور چهارم است؛ طي اين بازه زمان دو طرف در بسياري از كليات توافق كردند. امريكاييها هم پذيرفته بودند كه سطح غنيسازي ايران در محدود 3.7 درصد باشد. به همين دليل دورهاي دوم و سوم و چهارم عينيت پيدا كرد. در آستانه دور پنجم اما بحثهاي تازهاي از سوي امريكاييها مطرح شد. امريكا اعلام كرد ايران حق غنيسازي در داخل خاكش را ندارد.»
گراميمقدم ادامه داد: «اين مهمترين چالش مذاكرات تا آن زمان بود. پيامهايي كه نمايندگان قطر و عمان هم منتقل كردند حاوي راهكارهايي براي عبور از اين چالش است. مطالبه امريكا اين بود كه غنيسازي در ايران صورت نگيرد و در حوزه مطالبات ايران هم اعلام شد، تحريمها به صورت گام به گام برداشته خواهد شد. اين نگاه يك سويه امريكا به مذاكرات، بازي برد - برد را به بازي برد - باخت تغيير ميداد. اگر قرار باشد ايران كل غنيسازياش را تعطيل كند و بعد هم تحريمهايش به صورت مرحله به مرحله لغو شود، اساسا چرا بايد تن به مذاكره بدهد؟»
او با اشاره به اينكه در يك چنين شرايطي پاي اروپاييها و آژانس هم به اين معادله باز شد، ميگويد: «اروپاييها با ابزار مكانيسم ماشه و آژانس هم با گزارشهاي يكطرفه تلاش كردند، فشار عليه ايران را گسترش بدهند. اما بعيد است حاكميت ايران تن به يك چنين موازنهاي بدهد. اساسا مشخص نيست انتهاي مطالبات طرف مقابل تا كجا امتداد خواهد يافت. امريكا كه زير ميز مذاكرات 4 دور اول زد، چه تضميني وجود دارد كه در صورت عقبنشيني ايران، دوباره مطالبات تازهاي را مطرح نكند؟ ايران با صرف هزينههاي دهها ميليارد دلاري توانسته دانش هستهاي و غنيسازي سطح بالا را در داخل شكل بدهد. هيچ عقل سليمي راي به ناديده گرفتن اين سطح از پيشرفت علمي نميدهد.» گراميمقدم درخصوص مطرح شدن بحث انتقال دامنه وسيعي از اطلاعات امنيتي از اسراييل و تغيير موازنه در مذاكرات ميگويد: «اگر بنا باشد امريكا اصرار به غنيسازي صفر درصدي در داخل داشته باشد، طبيعي است كه ايران بايد به فكر يك پلن B در مذاكرات باشد. پلن B از منظر ايران دو بخش دارد؛ ايران ابتدا بايد در برابر لجاجت و بدعهدي مقامات امريكايي واكنش نشان بدهد و رويكرد رو به جلويي داشته باشد و سپس برگهاي برنده خود را ارائه كند. در وهله نخست، ايران باید سطح مطالبات خود را بالا ببرد و مطالبه غنيسازي 20 درصدي داشته باشد. اساسا غنيسازي ذيل قواعد NPT پذيرفته شده است.»
او يادآور ميشود: « اگر امريكا اين مطالبه را نپذيرفت، ايران بايد بخش دوم پلن B را كه ايران را در بخش بازدارندگي ارتقا ميدهد، اجرايي كند. دستاوردهاي اخير كشور در انتقال دادههاي اطلاعاتي مراكز نظامي و هستهاي اسراييل و بخشهاي راهبردي اين رژيم به ايران كمك ميكند تا بازدارندگي لازم را ايجاد كند. معتقدم دستاوردهاي اخير در دستيابي به اطلاعات راهبردي اسراييل و انتقال اين اطلاعات به درون كشور، نوع خاصي از بازدارندگي را براي ايران شكل ميدهد. ايران ديگر به اطلاعات مراكز هستهاي و نظامي اسراييل و امريكا دسترسي دارد. حتي آدرس و نشاني مقامات نظامي بلندپايه اين رژيم و مسيرهاي رفت و آمد آنان در اختيار ايران است. اين اطلاعات به ايران كمك ميكند تا پلن B مدنظر خود را اجرايي سازد.»
گراميمقدم تاكيد ميكند: «البته بعيد ميدانم ترامپ به سمت اين نوع تنشزاييها حركت كند، اما ايران بايد براي هر سناريو و هر شرايطي آماده باشد. معتقدم ترامپ نهايتا به سمت افزايش فشارهاي اقتصادي حركت ميكند و به هيچ وجه به سمت تنازعات نظامي گام بر نميدارد. لازم است از همين امروز در زمينه تامين كالاهاي اساسي از يك طرف و مهار تورم در يك سطح قابل قبول و ذخيرهسازي ارز از سوي ديگر اقدامات لازم انجام شود. تا در صورت به بنبست رسيدن مذاكرات و افزايش فشار تحريمي امريكا و راهاندازي مكانيسم ماشه، ايران مشكلي در تامين نیازهاي ضرورياش نداشته باشد.»
حسين كنعانيمقدم: ايران آماده پاسخگويي به هر نوع ماجراجويي اسراييل است
حسين كنعانيمقدم، فعال سياسي اصولگرا و دبيركل حزب سبز چهره ديگري است كه در گفتوگو با «اعتماد» درباره نقش دستاوردهاي اخير امنيتي در دور ششم مذاكرات و منافعي كه ايران ميتواند از اين برتري امنيتي به دست بیاورد، صحبت ميكند. او ميگويد: « بر اساس دادههايي كه وزير اطلاعات در افكار عمومي ارائه كرده، اين اسناد كه نشاندهنده مراكز پنهان رژيم صهيونيستي در حوزه هستهاي، محل نگهداري موشكها و كلاهكهاي هستهاي، محل ابزارهاي جاسوسي و سيستمهاي اطلاعاتي اسراييل همچنين مجموعه كنشگريهاي تروريستي و جاسوسي اين رژيم است، ابعاد تازهاي را در تحولات ارتباطي منطقه و مذاكرات ايجاد ميكند.»
كنعانيمقدم با تاكيد بر اينكه اين اسناد ابتكار عمل تازهاي در اختيار ايران قرار ميدهد و نوع تازهاي بازدارندگي را به نفع ايران ايجاد ميكند، ميگويد: «اين دستاورد دست ايران را در خصوص هر نوع مقابله به مثلي در آينده باز ميكند تا در صورت هر نوع ماجراجويي رژيم صهيونيستي پاسخ مناسب به آن داده شود. اگر صهيونيستها دست از پا خطا كنند، ايران با اطلاعات تازهاي كه به دست آورده ميتواند پاسخ درخور و شديدي بدهد. از سوي ديگر اين اسناد شبكه جاسوسي اسراييل در سطح منطقه و جهان را نمايان ميكنند. اسراييل هم در سطح جهان و هم در سطح كشورهاي منطقه، دامنه وسيعي از فعاليتهاي جاسوسي را در دستور كار قرار داده، اين اطلاعات و مشخصات و مختصات جاسوسها و پروژههاي جاسوسي در اختيار ايران قرار گرفته است. ايران ميتواند با عملياتهاي ضدجاسوسي و نمايان ساختن اين شبكهها، بخش مهمي از برنامههاي رژيم صهيونيستي را بياثر سازد.»
اين فعال سياسي اصولگرا يادآور ميشود: «ايران با اين دستاوردها در حوزه جنگ نرم، فضايي تازه و بازدارندگي مناسبي در برابر هر نوع تهديدي شكل داده است. اهميت اين دستاوردها در حوزه مذاكرات هستهاي بسيار كليدي است. اگر قرار باشد، اقداماتي كه ايران در حوزه مسائل هستهاي به صورت صلحآميز ترتيب داده، زير ذرهبين شوراي حكام برود و مقامات اروپايي از آن سوءاستفاده كنند ايران هم ميتواند با افشاي اسنادي كه دارد، زمين بازي را تغيير بدهد. در واقع با تكيه بر اين اسناد، طرفي كه بايد مورد مواخذه قرار بگيرد، بازخواست شود و ذيل نظارتهاي دقيق قرار بگيرد، رژيم صهيونيستي است.»
كنعانيمقدم ميگويد: «امريكا به عنوان طرف مذاكرهكننده ايران همواره اميد داشت كه اسراييل با تهديدات خود بتواند، وزن مذاكرات را به نفع امريكا تغيير بدهد و باعث توقف برنامههاي هستهاي ايران شود. با برتري اطلاعاتي و امنيتي كه ايران پيدا كرده، آسيبپذيري اسراييل به اندازهاي بالا رفته كه هر گونه خطای محاسباتي اين رژيم در رابطه با اقدام نظامي عليه ايران به نابودي اين رژيم منتهي ميشود. اين واقعيتي است كه امريكا كاملا آن را درك كرده و پذيرفته است. اينكه امريكا در برخي خواستههاي حداكثري خود تغيير دادهاند، ناشي از اين تحولات است.»
عباس سليمينمين: معتقدم اهميت اين دستاوردهاي اطلاعاتي و امنيتي فراتر از بحث مذاكرات است
عباس سليمينمين، تحليلگر مسائل سياسي هم در گفتوگو با «اعتماد» پيرامون دستاوردهاي اخير ايران در انتقال اسناد امنيتي و اطلاعاتي اسراييل و تاثيري كه اين دستاوردها در مذاكرات به جاي ميگذارد، ميگويد: «معتقدم اهميت اين دستاوردهاي اطلاعاتي و امنيتي فراتر از بحث مذاكرات است. ايران امروز در ارتباط با نژادپرستي حاكم بر فلسطين اشغالي، نقاط حساسي را هدف قرار داده است. نه ايران بلكه همه بشريت به يك چنين مرحلهاي ورود كردهاند. انسان امروز با اوج نژادپرستي در فلسطين اشغالي مواجه شده و حمايت غرب از اين كشتار جمعي، كليت جامعه بشري را تحت تاثير قرار داده است. آنچه ايران به آن دست پيدا كرده، تاثير مستقيمي در كليت اين صحنه به جاي ميگذارد.»
او ميگويد: «غرب در حمايت از نژادپرستان با افكار عمومي خود دچار مشكل شده و شكاف عميقي در اين جوامع ايجاد شده است. ملتها براي اينكه جلوي دولتهاي خود در حمايت از نژادپرستان بايستند، حاضرند هزينه پرداخت كنند. در دانشگاههاي مختلف، محافل و محيطهاي گوناگون شاهد پرداخت اين هزينهها براي دفاع از شان انساني هستيم. در مورد اسنادي كه ايران به آن دست يافته، ابتدا رسانههاي عبري ضمن تاييد واقعيت موضوع، ادعا كردند اين اسناد از طريق هك كردن برخي مراكز در اختيار ايران قرار گرفته است! در واقع براي اينكه ابعاد اين دستاورد بزرگ را پنهان كنند، سناريوي هك را مطرح كردند.»
سليمينمين ادامه ميدهد: «اين ادعا اما زماني رد شد كه خبر دستگيري 19 نفر از شهروندان رژيم اسراييل در همكاري با ايران مطرح شد. اگر مساله هك بود، ديگر چرا بايد 19 نفر دستگير شوند؟ ايران امروز به مرجعي براي يهوديان ضدصهيونيست و ضدنژادپرست بدل شده است. اين دستاورد به مراتب مهمتر از ساير بخشهاي اين برتري است. در واقع ايران نقطه اميد بسياري از يهوديان در سرزمينهاي اشغالي بدل شده است. اين نقطه اتكا هم نژادپرستان و هم حاميان آنها را به لرزه مياندازد. كشورهاي غربي از طريق تشديد برخورد با افكار عمومي تلاش ميكنند موضوع را به حاشيه برانند.»
او يادآور ميشود: «قطعا اين اسناد همكاريهاي پنهان دولتهاي مدعي دموكراسي و حقوق بشر با جنايات صهيونيستها را نمايان ميكند. امروز بحراني شكل گرفته كه ملتها حقيقت را در خصوص مظلومنمايي صهيونيستها درك ميكنند. مردم جهان هولوكاست واقعي در سرزمينهاي اشغالي را نظارهگر هستند. تخريب خانهها، بيمارستانها، مدارس و... و كشتار عامدانه كودكان، پیر و جوان و... هولوكاست واقعي و مستندي است كه افكار عمومي جهاني در حال نظاره كردن آن هستند.» سليمينمين ميگويد: «صهونيستها آگاهانه به مردم غزه گرسنگي ميدهند تا اين منطقه را ترك كنند. اين افول اخلاق و پايينترین درجه رفتار انساني است. امروز اما فلسطين به نقطه عطفي رسيده كه بسيار مهم است. اينكه صهيونيستها مصمم شدهاند كه فلسطينيهای ساكن مناطق اشغالي را براي هميشه از روي نقشه پاك كنند. اين سناريو با اسنادي كه ايران ارائه ميدهد، مقابله ملتها را با اين رويكرد شكل ميدهد و اين مقابلهها را تشديد ميكند. اسناد و اطلاعاتي كه توسط خود يهوديان در اختيار ايران قرار گرفته از اين جهت براي جهانيان قابل توجه است. اين روند به نظرم در بخش رسانهاي يك تغيير جدي را ايجاد ميكند. فكر ميكنم بحث از مذاكرات بسيار فراتر است. ضمن اينكه دست ايران را در مذاكرات پر كرده و ابتكار عمل را در اختيار ايران قرار ميدهد. »