ادامه از صفحه اول
مسووليت پدران در خلافهاي فرزندان
اگر وضع مالي فرزند من به صورت غيرمتعارف خوب شود، حتما از او ميپرسم كه اين پولها را از كجا آورده است؟ مگر ميشود فرزندان مسوولان كه اغلب از سطوح تحصيلي و كارآفريني متوسط يا پايينتر از متوسط برخوردارند، به لحاظ مالي در اوج باشند؟ آيا آقاي صديقي هيچ توصيهاي را به درخواست فرزندشان به نهادهاي مربوط نكردهاند؟ چه توصيه براي خودشان باشد و چه براي كساني كه معرفي كرده است؟ قطعا اغلب اين توصيهها نيز با پوشش خيرخواهي انجام ميشود. بايد از مردم خواست پروندههايي كه وكيل طرف مقابل آنان افراد منسوب به ايشان بودهاند، دوباره مورد رسيدگي قرار گيرند. درسهاي اخلاقي ايشان امروز چه معنايي دارد؟ مساله اصلي آقاي صديقي است و نه خانواده او.
دومينوي تظاهرات خیابانی از لسآنجلس تا تگزاس
اين اعتراض كه توسط شاخه حزب سوسياليسم و آزادي در آستين سازماندهي شده بود، حدود ساعت ۷ بعدازظهر در خارج از محوطه ساختمان كنگره ايالتي آغاز شد، درحالي كه چند صد معترض حملات انجام شده در هفتههاي اخير توسط گمرك و نيروي انتظامي مهاجرت ايالاتمتحده را محكوم كردند. اين گروه، راهپيمايي خود از مركز شهر را با شعارهايي آغاز كرده و به سمت يك ساختمان فدرال حركت كردند و سپس به سمت ساختمان كنگره برگشتند. درحالي كه برگزاركنندگان پايان تجمع خود را درست بعد از ساعت ۸ شب اعلام كردند، بيش از صد معترض به راهپيمايي ادامه دادند. برخي به سمت ساختمان فدرال تغيير مسير دادند، اما توسط نيروهاي انتظامي كه درنهايت به سمت جمعيت گاز اشكآور شليك كردند، از آنجا دور شدند. سخنرانان در جريان اين اعتراض و كساني كه در مركز شهر آستين راهپيمايي كردند، گفتند كه اداره مهاجرت و گمرك امريكا و نيروهاي انتظامي بدون طي مراحل قانوني با افرادي كه در حملات خود بازداشت كردهاند، برخورد ميكنند. همچنين بعدازظهر دوشنبه، دهها معترض امريكا در جريان تحصن در برج ترامپ در شهر نيويورك دستگير شدند و پس از آن، شهردار نيويورك براي معترضان خط و نشان كشيد. اريك آدامز، شهردار نيويورك در سخناني در مورد اعتراضات اخير در لسآنجلس عليه سياستهاي اداره مهاجرت و گمرك ايالاتمتحده، گفت كه خشونتهاي مشابه در نقاط مختلف اين شهر تحمل نخواهد شد. معترضان نيويوركي در لابي برج ترامپ نشستند و شعار «آنها را برگردانيد» سر دادند كه اشارهاي به اخراجهاي اداره مهاجرت و گمرك امريكا به السالوادور بود. همزمان ويديويي كه در رسانههاي اجتماعي منتشر شد، نشان ميداد كه ماموران پليس نيويورك، تظاهراتكنندگان را با بند پلاستيكي بسته و از ساختمان خارج ميكنند. يكي از معترضان گفت: «ما امروز در برج ترامپ بوديم تا به كار غيرقانوني و خلاف قانون اساسي اداره مهاجرت و گمرك امريكا (ICE) كه بدون هيچگونه روند قانوني افراد را دستگير و اخراج ميكند، اعتراض كنيم.» در همين حال خبرنگار سيبياس نيوز نيويورك، روز دوشنبه گزارش داد كه چندين نفر در اعتراض ديگري در ميدان فولي بازداشت شدهاند. با وجود تهديد مقامات، معترضان امريكايي همچنان شعار ميدهند و خواستار تغيير هستند. در بحبوحه اعتراضات، خبرنگاران هم از برخوردهاي نيروهاي امنيتي در امان نيستند. روز يكشنبه خبرنگار استراليايي حين پوشش زنده تحولات با اصابت گلوله پلاستيكي مواجه شد. همچنين جيسون كارول، خبرنگار ملي سيانان كه در چند روز گذشته ناآراميهاي لسآنجلس را گزارش ميكرد، دوشنبه خود را بخشي از ماجرا يافت و توسط پليس لسآنجلس بازداشت و براي مدت كوتاهي مورد بازجويي قرار گرفت. در يك گزارش زنده، صداي كارول شنيده ميشود كه نام خود را به پليس ميگويد و سپس ديده ميشود كه درحالي كه دستانش را پشت سرش قرار داده، از محل دور ميشود. سيانان بعدا گزارش داد، درحالي كه كارول آزاد شده، دو نفر از اعضاي گروه فيلمبرداري او دستگير شدند.
ترديد؛ صداي حقيقت در دنياي رسانهاي
خانوادهاي شريف و محترم و با عزتنفس كه استقبال بسيار گرمي از ما داشتند و از ابراز همدلي و شريك شدن در اين غم سنگين خوشحال شدند. پس از اين ديدار، حالا كمي قفل زبانم گشوده شده است و ميتوانم بخشي از ماجرا را بنويسم: پدر و مادر و پدربزرگ و برادر معلول الهه، عمهها و عموها و ديگر اعضاي خانواده دور تا دور نشستهايم. بيشتر تركي صحبت ميكنند. كامل متوجه نميشوم، اما درك عواطف انساني، اشتراك زباني نميخواهد. براي مادر الهه صدايي باقي نمانده و با وجود جواني بدنش خميده است، چشمهايش انگار در اين دنيا نيست. گويا حضور ما كمي از باري كه اين خانواده در اين چند روز تحمل كرده كمتر ميكند، اين را در شادي بيرمق چشمهاي عمههاي الهه به وضوح ميبينم. يكي از عمهها از راي دادن اعضاي خانواده به دكتر پزشكيان و ابراز علاقه به او به ويژه به دليل همشهري بودن ميگويد. وقتي ميگوييم الهه دختر ما نيز است، عمه ديگرش در جواب تشكر ميكند و ميگويد: «ايران خانه ماست.» عمهاي كه چهرهاي بسيار شبيه الهه دارد، ميگويد: در اين چند روز كه مادر الهه به لحاظ روحي امكان رسيدگي به آرش (برادر داراي معلوليت الهه) را نداشت، متوجه شديم چقدر رسيدگي به فرزند معلول سخت است. مادر الهه ميگويد: دخترم از ترحم متنفر بود، او ميخواست كار كند تا براي پدر و خانوادهاش رفاه و آسايش تامين كند. يكي از عموهاي الهه ميگويد: مراسم تدفين بسيار شلوغ بود، از رسانههاي خارجي براي گفتوگو با ما آمده بودند. او از تدبير خانواده براي اينكه مراسم مورد سوءاستفاده قرار نگيرد، ميگويد. همچنين از صفحات جعلي كه براي جمعآوري ديه و كمك به خانواده الهه شكل گرفته، گلهمند است. فرد ديگري از پايين سالن از شهيدان خانواده حسيننژاد نام ميبرد. ما ميگوييم الهه هم شهيد است در راه عفت. در هنگام خداحافظي عموي الهه از خبرنگاري گلايه داشت كه از روزهاي نخست پيگير ماجرا بود، اما حالا كه خانواده شاكي هستند كه چرا تصاوير و ويديوي جنازه الهه را در فضاي عمومي بازنشر كردهاند، گوشياش را خاموش كرده و ديگر پاسخگو نيست. عمه الهه ميگويد: گوشي مادر الهه را از او گرفتيم تا اين صحنهها را نبيند. به اين فكر ميكنم كه چقدر ما در شكل دادن به جريان اخبار و روايتهاي اجتماعي نقش داريم. سلبريتيها، رسانههاي زرد، خبرهاي سطحي همه اينها پديدههايي هستند كه در نهايت، ما آنها را مصرف ميكنيم و پرورش ميدهيم. بهتر است ياد بگيريم ترديد كنيم، پيش از آنكه واكنش نشان دهيم. ياد بگيريم كه عمق يك ماجرا، فراتر از تيترهاي پرزرقوبرق و تحليلهاي سريع است. ترديد، نشانه ضعف نيست، بلكه عاملي براي تامل بيشتر است. بايد از خود بپرسيم كه در كجاي اين چرخه اطلاعات ايستادهايم و چه تاثيري بر جريان آن داريم. رسانههاي اجتماعي با توجه به ويژگيهايشان در افزايش دسترسي، افزايش تعامل، افزايش سرعت انتشار، بايد به كمك روزنامهنگاري توسعه بيايند نه اينكه با رواج اطلاعات نادرست، فقدان عمق در گزارشدهي و فشار براي جنجالبرانگيزي بر سر محتواي واقعي براي خود شهرت و لايك و ديده شدن كسب كنند. روزنامهنگاري توسعهبخش مستلزم تحقيق عميق و تحليل دادهها و درك پيچيدگي مسائل اجتماعي است. مستلزم پيگيري و پاسخگويي است و مستلزم گزارشدهي اخلاقي.
علاوه بر اينها، پروتكلهاي انتشار اخبار قتل و جنايت در رسانهها معمولا شامل اصول اخلاقي و حرفهاي هستند كه هدف آنها حفظ كرامت انساني، جلوگيري از انتشار اطلاعات نادرست و مديريت تاثيرات رواني بر جامعه است. رسانههاي معتبر تاكيد دارند كه تصاوير و اطلاعات مربوط به قربانيان بايد با احترام منتشر شوند و از نمايش صحنههاي خشونتآميز خودداري شود. انتشار اطلاعات نادرست و شايعات در فضاي مجازي باعث ايجاد تنشهاي اجتماعي ميشود، از اين رو رسانهها بايد با پليس و دستگاه قضايي هماهنگ باشند تا اطلاعات دقيق و بهموقع منتشر و از سوءاستفادهها جلوگيري شود. انتشار اخبار جنايي بايد به گونهاي باشد كه باعث ايجاد ترس و ناامني در جامعه نشود و در عين حال، آگاهي عمومي را افزايش دهد. اين اصول در بسياري از كشورها رعايت ميشوند، اما در برخي موارد، رسانهها از اين دستورالعملها تخطي ميكنند. با توجه به اخبار قتلها و جنايتهايي كه چند وقت اخير دايما در رسانهها بازنشر ميشود، به منظور تقويت روزنامهنگاري توسعهبخش و جلوگيري از انتشار اطلاعات سطحي و نادرست، سياستگذاران ميتوانند چند توصيه كليدي را در نظر بگيرند مانند تقويت معيارهاي اخلاقي در روزنامهنگاري و وضع قوانين سختگيرانه براي انتشار تصاوير و اطلاعات قربانيان بدون رضايت خانوادهها؛ حمايت از روزنامهنگاري تحقيقي و توسعهبخش و ايجاد نهادهاي نظارتي براي بررسي گزارشهاي رسانهاي و جلوگيري از انتشار اخبار جنجالي و بدون عمق؛ كنترل انتشار اخبار جنايي و مديريت تاثيرات رواني از طريق تدوين پروتكلهاي مشخص براي پوشش اخبار قتل و جنايات بهگونهاي كه باعث اضطراب عمومي نشود و الزام رسانهها به استفاده از زبان محترمانه و غيرتحريكآميز در گزارشدهي حوادث؛ ترويج استفاده از فناوريهاي راستيآزمايي اخبار براي جلوگيري از انتشار اطلاعات نادرست و وضع مقررات براي پلتفرمهاي اجتماعي جهت حذف محتواهاي غيرمعتبر و تامين محيط امن اطلاعرساني؛ افزايش پاسخگويي و مسووليتپذيري رسانهها و ايجاد سازوكارهايي براي شكايات مردمي درباره پوشش نادرست رسانهاي. سياستگذاريهاي دقيق و مسوولانه در اين حوزه ميتواند به ارتقاي سطح آگاهي عمومي و كاهش آثار مخرب اطلاعات نادرست كمك كند. رسانهها و كاربران فضاي مجازي بايد ياد بگيرند كه مسووليت آنچه منتشر ميكنند، فقط لحظهاي نيست، بلكه تاثيرات بلندمدت بر جامعه دارد.
دانشآموخته دكتري علوم ارتباطات