دستاورد مهم فدراسيون فوتبال
آيدي كارت خبرنگار روزنامه منتقد صادر نشد!
علي ولياللهي
«توي جلسات ميگويند باز روزنامه اعتماد از ما انتقاد كرده... بايد كاري كنيم... مثلا آيدي كارت براي خبرنگارش صادر نكنيم... ولي من كاملا مخالفت ميكنم.» اينها جملات اميرمهدي علوي، رييس روابط عمومي فدراسيون فوتبال است يك روز قبل از بازي پرسپوليس- النصر كه قرار بود رونالدو به ايران بيايد. وقتي من را توي فدراسيون ديد كه دنبال آيدي كارت خودم و همكارم رفته بودم نشست به صحبت كردن و دقيقا دو تا موضوع «انتقاد در روزنامه» و «صدور آيدي كارت پوشش مسابقات» را كنار هم گذاشت و طوري مساله را بيان كرد كه من بفهمم هر موقع بخواهند ميتوانند جلوي حضور خبرنگار روزنامه اعتماد در رويدادها را بگيرند. آن روز فكر كردم مگر بچه بازي است يا فدراسيون مهدكودك است؟ اصلا چطور چنين چيزي به ذهن مديران فدراسيون خطور كرده كه اين دو موضوع را كنار هم ببينند؟ اما بعد فهميدم ما نه با يك فدراسيون كه قرار است فوتبال مملكت را اداره كند كه با يك سازمان كوچك با دغدغههاي کوچک طرفيم. سازماني كه فكر ميكند وظيفهاش يعني صدور آيدي كارت اصحاب رسانه لطف يا امتياز است.
در دو سال گذشته در اكثر رويدادهايي كه حضور در آنها نياز به صدور آيدي كارت توسط فدراسيون فوتبال داشت همه تلاششان را براي اذيت كردن يا ناديده گرفتن خبرنگار روزنامه اعتماد به كار گرفتند. مثلا براي جشن روز خبرنگار همه رسانههاي ايران را دعوت كردند الا روزنامه اعتماد! اذيت كردنشان هم اين بود كه گاهي آيدي كارت صادر نميكردند (مثل رويداد انتخابات فدراسيون) و گاهي دير صادر ميكردند؛ درست دقيقه 90! گاهي ميگفتند بياييد كارت صادر شده و ما اين همه راه ميرفتيم تا فدراسيون و بعد ميگفتند ببخشيد اشتباه شده! چند ساعت بعد يا فردا بيا! ولي ما در مجموعه اعتماد همه اينها را با سادهدلي همراه با لبخند پشت سر ميگذاشتيم. احتمالا به اين خاطر كه نميخواستيم باور كنيم فدراسيون تا اين حد كوچك شده كه به چنين كارهايي رو آورده. حتي وقتي اوايل امسال مدير روابط عمومي فدراسيون مرا پشت در اتاقش ديد و آمد در را بست توي صورتم و لحظاتي بعد خبرنگار ديگري را در آغوش كشيد كه يعني ببين، اينها با ما رفيق هستند ولي شما دوست ما نيستي هم فقط خنديدم و فكر كردم چه خوب! حالا هم گله و شكايتي نيست. بحث اطلاعرساني است. كه بله! واقعا فدراسيون فوتبال ايران با اين همه مشكل و گرفتاري و پرونده فساد و تخلف بالاخره يكي از اهدافش را تيك زد و آيدي كارت خبرنگار روزنامه اعتماد را براي بازي آخر تيم ملي مقابل كرهشمالي صادر نكرد.
گفتند براي تعداد كمي ميتوانستيم كارت صادر كنيم و شما جزو آن نبودي! انشاءالله بازي بعد! منظورشان دوره بعدي انتخابي جام جهاني است! حدس ميزنم توي دو، سه ماه گذشته به اين نتيجه رسيدهاند كه بالاخره بايد ضرب شستي به رسانه منتقد نشان بدهند و چه زماني بهتر از آخرين مسابقه رسمي سال فوتبالي؟ (و ما هم درست به همين دليل امروز تصميم گرفتيم در مورد اين ماجرا بنويسيم). پس احتمالا به اتفاق آرا تصويب كردند آيدي كارت بازي آخر براي خبرنگار اعتماد صادر نشود! بعد همه خوشحال و راضي مشت كوبيدند روي ميز و جشن گرفتند! به هر حال اين هم دستاوردي است براي خودش.
چرا فوتبال ما به اين روز افتاده؟ از همين اتفاق ساده ميشود فهميد! نه اينكه من خيلي مهم باشم كه البته روزنامه اعتماد بسيار مهم است و عدم حضور خبرنگارش در پوشش خبري بازي ايران - كرهشمالي حتما به ضرر بخش رسانهاي تيم ملي است. ولي همين موضوع ثابت ميكند در راهروهاي ساختمان خيابان سوم سئول چه ميگذرد و چه تفكري حاكم است.
تيمهاي ملي يكي پس از ديگري حذف ميشوند، پرونده فساد تا پشت در اتاق آقاي رييس رسيده و براي نزديكترين آدمها به او كيفرخواست صادر شده، صداي اعتراض همه بابت برگزاري ليگ و اتفاقاتش درآمده، اركان قضايي فدراسيون يك سال است در صدور يك راي گير كردهاند و هزار داستان ديگر داريم، آنوقت بچههاي اين سازمان سرگردان و پرخرج چه تدبيري انديشيده باشند خوب است؟ بگذاريد آيدي كارت خبرنگار روزنامه منتقد را صادر نكنيم تا حالش را بگيريم!