آسيبشناسي طرح ضيافت دستگاههاي اجرايي-علمي
امامعلي شعباني
بيش از دو دهه از طرح ضيافت دستگاههاي اجرايي-علمي كه عمدتا در مشهد مقدس و در فصل تابستان برگزار ميشود، ميگذرد. ما هماكنون در آستانه برگزاري اين طرح به سر ميبريم. طرحي با هزينههاي بسيار سنگين در ابعاد مادي و معنوي كه در يك رويكرد كلان كمتر جنسي از آسيبشناسي به خود ديده است. آسيبشناسيهاي موجود نيز عمدتا توسط نهادهاي متولي اين دورهها انجام شده كه متاسفانه واقفيم غالبا سعي بر خروجي و نتيجهاي همسو با خواسته كارفرما داشته و خود آسيبشناسي جداگانه و در عين حال مستقلي ميطلبد. مهمتر از آن ابعاد سياسي و اجتماعي اين طرح ملي- عليرغم اهميت- اساسا هيچگاه مورد مطالعه و بررسي قرار نگرفته است. لذا آسيبشناسي بيطرفانه و در عين حال علمي اين طرح و برنامههاي آن خود ضرورت دو چندان دارد. البته نويسنده اين سطور از همان آغاز معتقد است بازار نقد و نقادي، در تاريخ ايران همواره شرایط نامطلوب و در عين حال بسيار پرهزينهاي را به خود ديده است. متقابلا نيز يكي از دلایل مهم انحطاط و عقبماندگي جامعه ايراني در سدههاي اخير و از سوي ديگر رونق و شكوفايي جهان غرب در برخي از ابعاد و زمينهها نيز بدان باز ميگردد. بيترديد وجود روحيه نقد و نقادي را ميبايست به عنوان يكي از موتورهاي رشد و پيشرفت در هر جامعهاي مد نظر قرار داد. نويسنده خود در دورههاي متعدد طرح ضيافت انديشه شركت داشته و مهمتر از آن با توجه به صبغه و سابقه فرهنگي، رويكرد انتقادي حاصل از تجربه زيسته را چاشني نوشتار پيش رو قرار داده است. آسيبشناسي طرح مذكور در ابعاد و زمينههاي سياسي- اجتماعي قابل بررسي علمي است كه كمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. در رويكرد مثبت؛ در ضرورت اصل اين برنامهها با توجه به صبغه معنوي و مهمتر از آن لزوم به روزرساني سواد اداري-آموزشي-تربيتي اساتيد و كاركنان سازمانها و دستگاههاي اجرايي هيچ ترديدي نيست. اين امر ميتواند در اثربخشي سازماني و ارتقای كمي و كيفي سطح خدمات آنان در ابعاد و زمينههاي مختلف موثر باشد.
ضمن آنكه در جهت مثبت ديگر، ارايه خدمات رفاهي به كاركنان هر دستگاه جزو وظايف ذاتي آن سازمان محسوب ميشود. طرح مذكور در كنار فواید و چهره مثبت آن، البته از منظر آسيبشناسي قابل مطالعه است. اين آسيبشناسي ميتواند به لحاظ محتوايي-علمي و نيز سياسي-اجتماعي باشد كه در اين نوشتار تمركز بحث عمدتا بر آسيبهاي سياسي- اجتماعي خواهد بود. چنانچه ميدانيم شهر مقدس مشهد شهري با حاشيهنشيني بسيار بالاست و تحولات معاصر نشان داده است كه بخشي از تحولات سياسي ايران از اين شهر و به دلایل مختلف نشات گرفته است. نارضايتيها و ناآراميهاي چند دهه اخير خود از تبعيض و بيعدالتي يا روش نادرست حكمراني متاثر بوده است. مهمتر از آن تاثير تحولات اين كلانشهر بر شهرهاي ديگر - با توجه به حضور زائران از اقصينقاط كشور- بر كسي پوشيده نيست. ضمن آنكه حتي امروزه با توجه به حضور هزاران زائر و مهاجر خارجي، اثرگذاري خارجي آن نيز خود قابل مطالعه است. نويسنده سخت بر اين باور است بخشي از رويكرد انتقادي در بعد منفي اين شهر به اماكن و تفريحگاهها و هتلهاي لوكس متعلق به سازمانها و نهادهاي حاكميتي-دولتي يا استفاده آنان از اينگونه اماكن باز ميگردد؛ كه اين امر در درازمدت به پيوند بين ملت-دولت آسيب جدي زده است. گرچه استدلالها و در حقيقت توجيهات از سوي نهادهاي دولتي مطرح ميشود كه ميبايست كاركنانشان از بهترين خدمات بهرهمند شوند و شايد هم اقتدار حكومتي را همچون تلقي عصر پهلوي در اقتدار نهادهاي دولتي و كاركنان خود ميدانند؛ ليكن نتايج و پيامدهاي نامطلوب و بسيار مخرب آن را نيز نميبايست ناديده گرفت. متاسفانه در سالهاي اخير نوع رقابت ناسالم بين سازمانها و نهادهاي دولتي و ظاهرا از منظر چشم و همچشمي در اجراي برنامههاي تفريحي-مذهبي و در شهر مشهد شكل گرفته است كه خود خواسته و ناخواسته، مستقيم يا غير مستقيم به نارضايتي مردم مشهد در احساس تبعيض و بيعدالتي و بيتقوايي نهادهاي دولتي-آن هم با عناوين و ظاهر مقدس زيارت و اجرايي برنامههاي ضيافت انديشه- در هزينهكرد از بيتالمال منجر گرديده است كه در نهايت براي نظام خسارتبار خواهد بود. در اين ميان از دانشگاهها و مراكز آموزش عالي با توجه به حضور فرهيختگان جامعه بيترديد انتظار بسيار متفاوتي از سوي بدنه اجتماع وجود دارد و اجراي طرحهايي چون ضيافت انديشه اساتيد و كاركنان كه غالبا در هتلهاي لوكس مشهد برگزار ميشود، ميتواند رنگ و بويي از تجمل و اسراف، بيتقوايي در استفاده از بيتالمال و در نهايت بيگانگي دانشگاهيان با جامعه كه البته به باورم بزرگترين آسيب و خطر است تلقي شود؛ هر چند در سالهاي اخير بخشي از هزينههاي آن از شركتكنندگان دريافت ميشود كه معمولا با خانوادههايشان حضور مييابند. مشهد يكي از مهمترين شهرهاي با حاشيهنشيتي بالاست و كاركنان بخشهاي مختلف هتلها و مجتمعهاي اقامتي اين شهر عمدتا متعلق به بدنه كارگري و حاشيهنشيني آن هستند كه به لحاظ اقتصادي در وضعيت بسيار دشواري به سر ميبرند. در همين راستا اقامت قشر فرهيخته جامعه در هتلهاي لوكس و سرو دهها نوع صبحانه، شام و نهار و در حد بسيار اسرافآميز آن هم با دورريزهاي معصيتگونه، بيترديد كاركنان اداري و به ويژه خدماتي شاغل را با توجه به اينكه خانوادههاي آنان يا بستگانشان گاهي محتاج يك وعده غذاي آبرومند هستند، بيترديد نسبت به نهادهاي دولتي و در نهايت نظام بدبين ميسازد. نگاههاي معنادار كاركنان و پرسنل خدماتي كه آخر شب بر سر سفره خالي پدر و مادر يا خواهر و برادر خود ميروند، حرفهايي بسيار از تبعيضها، بيعدالتيهاي و نيز بيتقوايي نهادهاي دولتي دارد كه از بيتالمال ارتزاق و به هر نحو كه صلاح ميدانند، هزينه ميكنند. اين تجملگرايي به هر نحو كه نگريسته شود، كمتر رنگي از استدلال يا توجيه قابل قبول خواهد داشت. ضمن آنكه گاهي اساسا خودش ضد معنويت است و تاثير نامطلوب بر ميزان بهرهگيري از فضاي معنوي حرم مطهر ثامن الحجج عليبنموسيالرضا(ع) و عبادت و زيارت مخصوصه خواهد داشت. نويسنده به ياد ميآورد مدير دانشكدهاي در كنار سبقه دانشگاهي با تحصيلات عالي حوزوي، در خاطرات خود آورده است كه به هنگام حج دانشگاهيان و در هتلي كه صرفا چند صد متر با خانه خدا فاصله داشت، نماز صبح سه روزش قضا شده است. علتش را نيز هتل لوكس و غذاهاي چرب و شيرين و متنوع و وسوسهكننده آن ميدانست[البته نوشتار پيش رو منكر محاكمه نفس اماره و ضعف در ارادهها نيست]. شهر مشهد امروزه نماد تبعيض و بيعدالتي آن هم از سوي نهادهاي حكومتي-دولتي و منتسبين آن گرديده است. اسرافها و ريخت و پاشهاي فراوان آن هم با عنوان و بهانه و در حقيقت مستمسك برنامههاي ديني-مذهبي هر ساله به وقوع ميپيوندد. اين مساله اين شهر و قشر تهيدست آن را نسبت به نهادهاي حكومتي و حتي قشر متدينين دچار ترديدهاي جدي ساخته است كه خود ميتواند منشأ آسيبها و خطرات بسيار از منظر سياسي-اجتماعي باشد. ضمن آنكه بر نگرش ديني جامعه اثر نامطلوب بگذارد؛ كه البته آمارها از وضعيت آسيبهاي اجتماعي-مذهبي كلانشهر مشهد گواه آن خواهد بود. در همين راستا آسيب به باورهاي ديني مردم اين شهر و به ويژه جوانان قابل تعمق مينمايد. اميد است از اين نوشته حمل بر تحجر نشود، ليكن اگر اين هزينهها صرفا و واقعا از كيسه زائران باشد، شايد كمتر نگرش انتقادي- اعتقادي در پي داشته باشد. گرچه امروزه برخي از بزرگان و برخلاف دهههاي گذشته، روايتهايی از زندگي اشرافي ائمه اطهار(ع) و براي توجيه زندگي خود ارايه مينمايند كه البته خود با تاريخ و سادهزيستي پيشوايان ديني-شيعي ما فاصله بسيار دارد. تحولات سياسي-اجتماعي مشهد حتي در دوره جمهوري اسلامي خود درسها و حكايات بسياري از اعتراضات و ناآراميها به خود دارد كه بيترديد با نوع رفتارها و عملكردهاي نهادهاي دولتي- حاكميتي در ابعاد و زمينههاي مختلف بيارتباط نيست. فراموش نكنيم كه همينگونه عملكردهاي غير قابل توجيه بخشهاي حاكميتي در عصر پهلوي بخشي از پاسخي است كه چرا جامعه، مسير اعتراض و انقلاب را به ويژه در شهرهاي اثرگذاري چون مشهد برگزيد. هزينههاي گزاف طرحهايي چون ضيافت كاركنان دولتي از جمله دانشگاهها و مراكز آموزش عالي در حالي در مشهد مقدس برگزار ميشود كه سازمانها و نهادهاي متولي همواره از كمبود بودجه براي امور ضروري سازماني خود و در قبال مطالبهگري بدنه جامعه خبر ميدهند. حال جامعه چگونه هزينههاي اينگونه و آنگونه توجيهات را در كنار هم قرار دهد؟
البته گزارشها حكايت از آن دارد كه در سالهاي گذشته اجراي طرحهايي چون ضيافت انديشه اعتراضاتي را حتي از سوي برخي روساي نهادهاي نمايندگي رهبري در دانشگاهها و مراكز آموزش عالي شاهد بوده است كه هر چند بهطور مختصر موجب رعايت بيتالمال در هزينهكرد مربوط به آن گرديده است؛ كه خود جاي اميد دارد. در خاتمه نيز توصيه مينمايد نهادهاي متولي به ويژه نهاد نمايندگي رهبري در دانشگاهها و نيز بخشهاي مسوول در خصوص شيوه اجرايي آن و البته در كنار نقد و آسيبشناسي جدي در اجراي اينگونه برنامهها، تجديد نظر جدي به عمل آورند.
(عضو هيات علمي دانشگاه مازندران)