• 1404 پنج‌شنبه 12 تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6084 -
  • 1404 پنج‌شنبه 12 تير

جنگ 12 روزه و بازي رقابت قدرت‌هاي بزرگ

غلامرضا كريمي

هيچ زماني در طول چهار دهه گذشته اينقدر فشار، فوريت و ضرورت براي پيوستن و ادغام ايران در بلوك غرب برجسته نشده بود. اين واقعيت تلخي است كه ايران در طول 200 سال گذشته همواره در نوسان بين قدرت‌هاي بزرگ آسيب‌هاي فراواني ديده، در مقطعي سياست «موازنه منفي» كه به معناي پرهيز از پيوستن به ائتلاف‌هاي بين‌المللي و تعهدات نظامي و همچنين ممنوعيت واگذاري امتيازات اقتصادي به قدرت‌هاي خارجي بود در پيش گرفته شده، در مقطعي براي جبران مافات سياست «ناسيوناليسم مثبت» و وابستگي به يك ابرقدرت در قالب اتحاد و ائتلاف و ژاندارمي منطقه پذيرفته شده و تا وضعيت «تكامل يافته دست‌نشاندگي سياست مستقل ملي» پيش رفته ولي به‌دليل مخالفت‌هاي داخلي نتوانسته امنيت پايدار را براي كشور تامين كند و انقلاب عظيم مردمي اين سياست از دستور كار خارج شده است. با استقرار نظام جمهوري اسلامي، ايران «سياست نه شرقي و نه غربي» را در پيش گرفته كه فشارها و لطمات فراواني از سوي قدرت‌هاي بزرگ متحمل شده اما با فروپاشي نظام دوقطبي و عدم تعيين و تثبيت نظام بين‌الملل، بستر لازم براي تداوم سياست‌هاي اصولي نظام جمهوري اسلامي در عرصه سياست خارجي به‌رغم تحريم‌ها و كارشكني‌هاي منطقه‌اي و بين‌المللي فراهم بوده و ايران توانسته درجات موثري از قدرت استراتژيك و دفاعي خود را مبتني بر سه ركن تقويت نيروهاي مقاومت در منطقه، تداوم ابهام در برنامه هسته‌اي و توسعه برنامه موشكي گسترش دهد و در عين حال حساسيت قدرت‌هاي بزرگ به قدرت‌يابي خود را مديريت كند اما با وقوع حادثه 7 اكتبر، روند تحولات در محيط بين‌المللي و منطقه‌اي ايران تعيير يافت و به مرور با قدرت‌يابي مشهود چين، ضرورت تعيين و تكليف برخي از نقاط استراتژيك و ژئواستراتژيك جهان، بيش از گذشته براي قدرت‌هاي جهاني مشهود گرديد. با قدرت‌يابي فوق‌العاده‌اي كه محور مقاومت تا قبل از 7 اكتبر پيدا كرده بود هرگونه چشم‌انداز شكل‌گيري نظام امنيتي در خاورميانه، بدون تعيين جايگاه و نقش ايران  كاملا مبهم بود اما با ضرباتي كه در طول يك سال گذشته به مهم‌ترين ركن قدرت بازدارندگي ايران در محيط منطقه‌اي يعني محور مقاومت به ويژه در لبنان و سوريه وارد شد و همچنين با حمله مستقيم 12 روزه اسراييل و سپس امريكا به ايران، ضرورت تعيين و تكليف جايگاه ايران در ذيل بلوك غرب به رهبري امريكا يا بلوك شرق به رهبري چين افزايش يافته است. اين يك واقعيت پذيرفته شده است كه ايران همواره در طول تاريخ دچار «تنهايي استراتژيك» يعني وضعيت فاقد هرگونه اتحاد طبيعي با ابرقدرت جهاني يا قدرت بزرگ بوده و شايد به‌روزترين مصداق تنهايي ايران، همين جنگ 12‌روزه بوده و مصداق متاخر آن، جنگ تحميلي هشت‌ساله بود كه هردو ابرقدرت دوران جنگ سرد از كشور متجاوز به ايران حمايت مي‌كردند. اين تنهايي استراتژيك هميشه آگاهانه و خودخواسته نبوده و در دوره‌هايي ناخواسته و از روي ناچاري به گونه‌اي استراتژيك تنها و محروم از هرگونه اتحاد معنادار و متصل به قدرت‌هاي بزرگ بوده است. در شرايط حاضر وضعيت به گونه‌اي است كه امريكا و متحد استراتژيكش اسراييل به ايران حمله مي‌كنند تا بتوانند با تجزيه يا فروپاشي نظام سياسي مستقر، آن را در ذيل قطب غرب سازماندهي كنند،  بنابراين امروز با شرايطي كه پيش آمده فارغ از اينكه جمهوري اسلامي ايران بخواهد يا نخواهد، قدرت‌هاي بزرگ بين‌المللي مي‌خواهند وضعيت ايران را در هندسه قدرت جهاني آينده مشخص كنند. ترامپ به‌دنبال مهار ايران براي تضعيف و شكستن محور پكن-مسكو-تهران است. امريكا ديگر ايران را فقط يك تهديد منطقه‌اي براي نظم امنيتي مطلوب خود در خاورميانه نمي‌بيند بلكه ايران را گره‌اي ژئوپليتيكي و ژئواكونوميكي مي‌بيند كه اگر گشوده شود، بازي بزرگ تغيير در سطح جهاني انجام مي‌شود. جنگ تحميلي 12‌روزه، اقدامي براي بازتعريف توازن قوا و آزمايش ظرفيت واكنش تهران بود كه به‌نوعي بازنده اصلي در اين بازي بزرگ چين و روسيه بودند كه ايران را تنها گذاشتند و واكنش موثري براي تقويت بازدارندگي ايران انجام ندادند. براي ترامپ، ايران يك حوزه جغرافيايي راهبردي در زنجيره مهار چين و روسيه است لذا ايران ناخواسته وارد اين مرحله پيچيده و خطرناك شده است. اگر جمهوري اسلامي خواهان جلوگيري از ورود به چرخه جنگ تمام‌عيار است، بايد اين خصومت و تقابل پيچيده بين‌المللي را دقيق‌تر مورد توجه قرار دهد و در وضعيت آتش‌بس شكننده موجود، به جاي واكنش‌هاي صرفا استقلال‌طلبانه و نمادين، راهبردي چندبُعدي، پيچيده و منعطف طراحي و اجرا كند. براي امريكا، ايران پروژه‌اي است كه نهايتا در هندسه آينده قدرت جهاني، بايد در ذيل بلوك غرب قرار گيرد و حتي امريكا حاضر است براي حصول به اين هدف دست به اقدامات تهاجمي خطرناك بزند. اما با توجه به سياست‌هاي اعلامي و اعمالي جمهوري اسلامي در طول 46 سال گذشته، امكان اجرايي شدن اين سناريو با توانمندي‌هاي موجود ايران امكان‌پذير نيست لذا امريكا و اسراييل به دنبال تخليه قدرت استراتژيك ايران هستند تا با تضعيف ناگهاني ايران، ايده خود را تحميل كنند كه حمله 12 روزه اسراييل و تهاجم امريكا به تاسيسات هسته‌اي ايران در جهت فشار بر ايران براي پذيرش اين رويكرد بوده است. 

بلوك مقابل غرب يعني چين اين شانس را دارد كه ايران به دليل سوابق جهت‌گيري‌هاي سياست خارجي خود، گرايش بيشتري براي قرار گرفتن در سمت آن بلوك دارد اما جنگ 12‌روزه و عدم حمايت جدي روسيه و چين از ايران نشان داد كه با تمركز بر بلوك شرق، امكان تامين امنيت پايدار ايران وجود ندارد. به لحاظ تاريخي چندين‌بار ايران در دوره‌هاي قاجاريه و پهلوي بر سر دوراهي چنين انتخاب‌هايي قرار گرفته و حتي به سمت «قدرت سوم» متمايل شده اما به دليل ترجيح علائق و اولويت‌هاي حاكمان، كشور اشغال نظامي شده است. اما وضعيت امروز ايران، مشابه تحولات تاريخي گذشته نيست منتها نياز به تصميم‌گيري‌هاي صريح، شفاف و فوري تصميم‌گيرندگان كشور براي تعيين وضعيت دكترين دفاعي كشور است.  غرب به راحتي نمي‌تواند از نقش و اهميت جايگاه ايران در منطقه خاورميانه و حتي معادلات آسيا و اروپا چشم‌پوشي كند و با سرسختي به دنبال جذب ايران در بلوك غرب است و شايد با توسل به زور و تضعيف نظام جمهوري اسلامي درصدد محقق كردن اين سناريو برآيد اما اگر ايران تمايل به مقابله با استكبار جهاني و در راس آن امريكا داشته باشد و گرايش مالوف خود به بلوك شرق را داشته باشد بايد در اين مرحله بسيار حساس روي الزامات و توابع اين تصميم تمركز بيشتري نموده و افكار عمومي داخلي را براي پذيرش چنين تصميم مهمي آماده نمايد. آنچه اكنون در اتخاذ چنين تصميم مهمي در عرصه سياست‌گذاري كلان خارجي كشور ضروري به نظر مي‌رسد توجه به قدرت نرم كشور و لحاظ كردن نظرات و ديدگاه‌هاي آحاد مردم در اين خصوص است. تصميم‌گيري درخصوص اين تصميم مهم، ديگر نمي‌تواند مشابه وضعيتي باشد كه در مورد گسترش محور مقاومت صورت گرفت كه بدون توجيه مناسب افكار عمومي داخلي، جهت‌گيري كشور به آن سمت معطوف شود و ادعا شود كه پس از موفقيت‌هاي چشمگير، مردم خودشان متوجه مي‌شوند كه تصميم‌گيرندگان درست عمل كرده‌اند.
در طول دو دهه گذشته به دليل ناكارآمدي‌هاي موجود در عرصه حكمراني و همچنين شكل‌گيري ناترازي‌هاي بزرگ در عرصه‌هاي مختلف، ايجاد اجماع روي مسائل كلان داخلي و خارجي به‌سختي صورت مي‌گيرد و طيف قابل‌توجهي از مردم، همواره ديدگاه‌ها و نقطه‎‌نظرات مخالف خود را با عدم مشاركت در انتخابات‌ها بيان كرده‌اند اما با مشاركت معنادار مردم در انتخابات 16 تير 1403 و همچنين شكل‌گيري انسجام و وحدت آحاد مردم حول محور «وطن‌دوستي و ايران» در طول جنگ 12‌روزه مشخص شده كه پس از اين، امكان تصميم‌گيري‌هاي بزرگ در قبال جهت‌گيري‌هاي كلان سياست خارجي، بدون كسب نظر اكثريت مردم بسيار سخت شده و چه بسا به صرف تمايلات و گرايش‌هاي ايدئولوژيك به يك جنبه خاص از تصميم‌گيري، امكان ائتلاف و اجماع داخلي پيرامون تعيين دكترين دفاعي جديد ايران وجود ندارد. لذا ضرورت دارد ايران ضمن تلاش براي تقويت قدرت دفاعي، تمركز اصلي خود را براي حفظ انسجام و همدلي و فراهم نمودن بستر گفت‌وگو و مشاركت آحاد مردم در‌خصوص تعيين جهت‌گيري كلان سياست خارجي كشور اتخاذ نمايد و نبايد در شرايط فشارهاي گسترده بين‌المللي، در وضعيت تعليق و طولاني كردن زمان تصميم‌گيري قرار گرفته و بستر تضعيف بيشتر ايران يا تخليه قدرت استراتژيك كشور فراهم شود كه در آينده تبعات منفي براي تماميت ارضي كشور در پي داشته باشد.  اين يك واقعيت است تا زماني كه يك كشور به عنوان يك بازيگر منطقه‌اي به نقش‌آفريني بپردازد حتي اگر رويه‌هاي مستقلانه در استراتژي نظامي و بازدارندگي داشته باشد شايد قدرت‌هاي بزرگ خطر جدي از ناحيه آن احساس نكنند اما اگر كشوري بازي خود را در سطح قدرت منطقه‌اي موثر بدون وابستگي و ائتلاف با يك بلوك قدرت جهاني تعريف كرد و توان موشكي آن بالاي 2000 كيلومتر رفت كه بتواند حتي امنيت اروپا را تحت تاثير قرار دهد و برنامه هسته‌اي آن به عنوان يك موضوع امنيتي شده جهاني تعريف شد حتي اگر موقعيت ژئوپليتيك و ژئواكونوميك هم نداشته باشد در محيط آنارشيك بين‌المللي پيرامون آن تصميم‌گيري تعيين وضعيت صورت مي‌گيرد. حال اگر كشوري در موقعيت حساس استراتژيكي مشابه ايران باشد اين تصميم‌گيري و مداخله، خيلي سريع‌تر و جدي‌تر صورت مي‌گيرد. بنابراين تصميم‌گيرندگان نظام جمهوري اسلامي مي‌بايست نوع شروع و پايان جنگ 12‌روزه و تحولات پس از آن را در قالب اين صفحه گسترده شطرنج قدرت جهاني تجزيه و تحليل نموده و پيرامون آن تصميم‌گيري منطقي و سنجيده با بهره‌گيري از ظرفيت انسجام و همدلي حول «ايران‌دوستي» نمايند.
دانشيار روابط بين‌الملل دانشگاه خوارزمي

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون