• 1404 يکشنبه 5 مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6101 -
  • 1404 يکشنبه 5 مرداد

تأملي بر يك پيش‌بيني پساجنگ

علي ميرزامحمدي

پيش‌بيني وقوع اعتراض‌هاي اجتماعي به فرض وقوع آنها ممكن است اين شائبه را ايجاد كند كه سخن تحليلگر نوعي پيشگويي خود محقق شونده 
(Self-fulfilling Prophecy) است؛ به‌گونه‌اي كه طرح آن در جامعه، خود مي‌تواند به نوعي القاكننده يا تشويق‌كننده اين اعتراض‌ها تلقي شود. ازسوي ديگر، در صورت عدم وقوع چنين رويدادهايي، تحليلگر ممكن است به خطاي تحليلي متهم شود. در ميان اين دو شائبه، ارزيابي پيش‌بيني دكتر مهدي مطهرنيا (استاد دانشگاه و تحليلگر سياسي) درباره امكان بروز اعتراض‌هاي اجتماعي در ماه‌هاي آينده نيازمند دقت بيشتري است. مطهرنيا درباره تقابل جهان غرب، به‌ ويژه امريكا با ايران، «نظريه سه‌گام» (تحريم، جنگ اراده و جنگ ساختاري) را مطرح كرده است. تحليل‌هاي او راديكال، پيش‌نگر و هشداردهنده‌اند، اما لحن بيان‌شان گاهي به مرز پيشگويي نزديك مي‌شود. پرسش كليدي اين است كه حاكميت تا چه اندازه بايد چنين پيش‌بيني‌هايي را جدي بگيرد؟ پاسخ اين است كه احتمال شكل‌گيري اعتراض‌هاي اجتماعي پس از يك بحران مهم، به ميزان فشار اقتصادي، نحوه مديريت حكومتي، پيامدهاي جنگ و فضاي سياسي بستگي دارد. برخي كشورها پس از جنگ به سرعت به ثبات مي‌رسند و ناآرامي چنداني رخ نمي‌دهد، درحالي كه برخي ديگر دچار اعتراض‌هاي گسترده مي‌شوند. باتوجه به شرايط كشور ما، به نظر مي‌رسد بهتر است چنين پيش‌بيني‌هايي جدي تلقي شده و براي مواجهه با آن تمهيدات لازم انديشيده شود. چند پرسش اساسي نيز در اين زمينه مطرح است: ماهيت احتمالي اعتراض‌هاي پساجنگ چه مي‌تواند باشد و چه اقداماتي براي پيشگيري از وقوع آنها لازم است؟ نويسنده معتقد است كه اعتراض‌هاي جديد در ايران و شايد در ديگر كشورها، از نوع «اعتراض‌هاي سيال» هستند؛ اعتراض‌هايي بدون رهبري متمركز و با سازماندهي غيرشفاف. برخلاف اعتراض‌هاي سنتي كه با گفت‌وگو يا سركوب ليدرها قابل كنترل بودند، اين اعتراض‌ها چنين ويژگي‌اي ندارند و در مقام تشبيه «ويژگي كوه يخي» دارند؛ بخشي از آنها آشكار و بخش مهمي پنهان است (براي توضيح بيشتر، به يادداشت نويسنده با عنوان «نكاتي درباره اعتراض‌هاي سيال» در روزنامه اعتماد، ۱۰ آبان ۱۴۰۱ مراجعه شود). 

با اين حال، ماهيت اعتراض‌هاي پساجنگ، با اعتراض‌هاي سال ۱۴۰۱ مي‌تواند از نظر انگيزه، زمينه، دلايل، گروه‌هاي معترض و شكل سازماندهي متفاوت باشد. اين اعتراض‌ها احتمالا چندبعدي (اقتصادي-اجتماعي-سياسي) بوده و از نظر شكل سيال‌تر و پيش‌بيني‌ناپذيرتر خواهند بود و طبقات اجتماعي جديدي را مي‌توانند درگير كنند. اين ويژگي‌ها مديريت آنها را براي حاكميت دشوارتر مي‌سازد. در طول جنگ 12 روزه و پساجنگ، فضاي اجتماعي كشور در راستاي فهم دو طرفه بين مردم و حاكميت آماده شده است. اگر حاكميت از اين فضا براي انجام اصلاحات و برآورده كردن مطالبات مردم بهره بگيرد، بسياري از بسترهاي اعتراضي در نطفه خفه خواهد شد. با اين همه براي كاهش مخاطرات، مديريت رسانه‌ها براي كاهش التهاب، پاسخگويي شفاف به مطالبات فوري مردم (به ‌ويژه در حوزه معيشت) و تقويت نظم انتظامي هوشمندانه و بدون خشونت اهميت دارد.  عامل مهم ديگر ترميم اعتماد اجتماعي است. جامعه در دوره جنگ و پس از آن، تجربه‌اي از همبستگي ملي داشته كه مي‌تواند بستري براي گفت‌وگو با نخبگان، شنيدن مطالبات گروه‌هاي اجتماعي و اصلاح برخي رويه‌ها باشد. در اين فضا، استفاده از چهره‌هاي مورد اعتماد عمومي و بازنگري در عملكرد برخي مسوولان مي‌تواند گامي در جهت آرام‌سازي فضاي جامعه باشد. همچنين بهره‌گيري از رويكرد آشتي ملي و گشودن كانال‌هاي ارتباطي با منتقدان مي‌تواند به كاهش تنش كمك كند. از طرف ديگر، اصلاحات ساختاري در حوزه حكمراني، مقابله با فساد و شفافيت تصميم‌گيري‌ها مي‌تواند مانعي مهم براي شكل‌گيري اعتراض‌ها باشد. درنهايت، تقويت ديپلماسي فعال و توافق‌هاي اقتصادي و سياسي مي‌تواند فشارهاي خارجي را كاهش داده و بسترهاي بحران‌زا را محدود كند.
جامعه‌شناس

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون