آينتراخت يك الگوي ساده و دقيق را پيش ميبرد
درآمد سيوچهار همتي از فروش بازيكن
گروه ورزش
باشگاههاي فوتبال در ايران به باشگاههاي هزينه معروف شدهاند. هيچ كدام از باشگاههاي فوتبال در ايران را نميشود يافت كه تراز مالي مثبت داشته باشند. همه پول خرج ميكنند و در نهايت درآمدي هم ندارند. در فوتبال ايران بيشتر مسيرهاي كسب درآمد مسدود است از جمله حق پخش و فروش پيراهن و لوازم هواداري. مسالهاي كه مربوط به رفتار غيرقانوني صداوسيما و نبودن حق كپي رايت ميشود. اما اين تنها مساله نيست. باشگاههاي ايران در زمينه توليد و پرورش استعداد كاملا عقبافتاده هستند. استعدادها شناسايي نميشوند يا اگر شناسايي شوند به راحتي از دست ميروند و فرآيند درآمدزايي از آنها عقيم ميماند. حتما اين جمله را بارها شنيدهايد كه فوتبال ايران در سالهاي گذشته استعدادي معرفي نكرده و تنها به مصرفكننده تبديل شده است.
اين در حالي است كه بخش بزرگي از باشگاههاي اروپا از طريق توليد و فروش بازيكن به درآمدهاي افسانهاي رسيدهاند. به عنوان مثال آينتراخت فرانكفورت كه در ادامه به داستان آنها ميپردازيم. باشگاه آينتراخت فرانكفورت به زودي به سودي معادل ۳۴۵ ميليون يورو (سيوچهار و نيم همت) تنها از محل فروش مهاجمان طي 6 سال اخير دست مييابد. ما در اين گزارش توضيح ميدهيم كه آنها چگونه به آن رسيدهاند. به گزارش روزنامه اعتماد و به نقل از رسانههاي انگليسي زبان، در حالي كه بيشتر باشگاهها با اضطراب يا مقاومت در برابر فروش بهترين مهاجم خود در پايان هر فصل روبهرو ميشوند، آينتراخت فرانكفورت با مديريت ماركوس كروشه (مدير ورزشي باشگاه)، با آرامش و به شكل هدفمندانه ستارههاي خط حملهاش را ميفروشد. اين فرآيند اكنون به بخشي ضروري از مدل اقتصادي پايدار و خوداتكاي باشگاه تبديل شده است.
كروشه در مصاحبهاي در آگوست ۲۰۲۴ با اسكاي اسپورتس گفت: «باشگاههايي مثل پاريسنژرمن، منچسترسيتي و ليورپول را «باشگاههاي مقصد نهايي» مينامم. ما باشگاهي در ميانه راه هستيم كه به اين باشگاههاي نهايي بازيكن ميفروشيم. به بازيكنانمان ميگويم: اگر سرعت پيشرفتت از سرعت رشد باشگاه بيشتر بود و ما مبلغ مناسبي دريافت كنيم، ميتواني بروي.»
او اضافه ميكند كه اين شفافيت، دليل علاقه بازيكنان جوان براي پيوستن به فرانكفورت است؛ زيرا ميدانند اينجا جايي براي رشد و رسيدن به سطح بالاتر است. كروشه ميگويد: «فروش بازيكن بخشي از وظيفه من است. به آن احساسي نگاه نميكنم. اين يك تجارت است.» با وجود اين نگاه تجاري، فرانكفورت در سالهاي اخير بهطور جدي روي امكانات تمريني، كادر فني، روانشناسان و متخصصان تغذيه سرمايهگذاري كرده است. اين ساختار كمك ميكند تا بازيكنان جوان با آموزشهاي انفرادي در مسير پيشرفت و انتقال به باشگاههاي بزرگتر قرار بگيرند.
نمونههاي موفق
با فروش قريبالوقوع هوگو اكيتيكه به ليورپول (با مبلغي حدود ۹۱ ميليون يورو همراه با پاداشها) سود خالص فرانكفورت از نقلوانتقالات از تابستان ۲۰۲۳ تاكنون به حدود ۱۶۱ ميليون يورو خواهد رسيد. فروشهاي بزرگ پيشين شامل راندال كولو موآني و عمر مرموش بودند كه هر دو به عنوان بازيكن آزاد به باشگاه پيوستند و با قيمتي در مجموع ۱۶۵ ميليون يورو فروخته شدند.
با احتساب فروش اكيتيكه و فقط در زمينه فروش مهاجمان، فرانكفورت در شش سال گذشته ۳۴۵ ميليون يورو سود خالص داشته است. حتي پيش از آمدن كروشه در سال ۲۰۲۱، فرانكفورت با فروش سباستين هالر و لوكا يوويچ در سال ۲۰۱۹ سرمايهگذاري اوليه خود را سه برابر كرد. آندره سيلوا نيز كه ابتدا قرضي آمده بود، پس از گلزني در ۲۸ بازي بوندسليگا، يكسال بعد با قيمتي حدود ۸ برابر خريدش فروخته شد. طبق گزارش ترانسفرماركت، از منظر سود خالص، در سه سال گذشته هيچ باشگاهي بيشتر از فرانكفورت درآمد نداشته است؛ در حالي كه همزمان عملكرد آنها در جدول هم بهبود يافته و از رتبه هفتم در فصل 23-2022 به رتبه پنجم و سپس سوم رسيدهاند كه بهترين رتبه تاريخ باشگاه در بوندسليگاست.
روش كار فرانكفورت
از منظر جذب بازيكن، فرانكفورت كاري خارقالعاده انجام نميدهد؛ آنها بازيكنان جوان و مستعد را كه بتوان در آينده گرانتر فروخت، جذب ميكنند. اما رمز موفقيت در پايبندي دقيق به روششان و فراهم كردن محيطي حمايتي براي رشد بازيكنان است. از ۲۶ خريد دائمي اخير، ۲۱ بازيكن زير ۲۵ سال بودند. آنها در صورت تشخيص فرصت مناسب در بازار، خود نيز به خرج كردن مبالغ ۸ رقمي تمايل دارند. در ميان ۱۰ خريد گرانقيمت باشگاه، آرتور تئات يكي از مسنترينها بود (۲۴ ساله در زمان خريد) . او با تجربه بازي در سريآ و لوشامپيونه از رن آمده و سومين بازيكن پر دقايق باشگاه در فصل گذشته بود. 6 نفر از آن ۱۰ خريد هنوز در باشگاه هستند و 4 نفر ديگر با سودي معادل ۱۱۱ ميليون يورو فروخته شدند؛ عددي كه با فروش رسمي اكيتيكه بيشتر خواهد شد.
جذبهاي آيندهنگرانه
يوناتان بوركارت (۲۵ ساله) يكي از جذبهاي جديد است كه كاملا با پروژه فرانكفورت هماهنگ است. او پس از بهبود از مصدوميت زانو، فصل گذشته در ماينتس ۱۸ گل در بوندسليگا زد. او قابليت بازي در پستهاي مختلف هجومي را دارد؛ حتي در اوايل كارش در پست وينگبك بازي كرده و بازيكني چابك، فيزيكي و تيزبين براي نفوذ در دفاع حريف است؛ دقيقا همان نوع مهاجمي كه در سيستم هجومي و پرانرژي فرانكفورت ميدرخشد.
او شباهتهايي با عمر مرموش دارد، مهاجمي كه پس از نمايش تواناييهايش در اشتوتگارت و ولفسبورگ به فرانكفورت آمد. مرموش نيز قابليت بازي در تمام پستهاي هجومي را دارد و با قدرت بدني، سرعت و توانايي شوتزني از راه دور، در ضدحملات عملكرد درخشاني داشت.
فصل گذشته فرانكفورت بيشترين موقعيت گلزني (xG) را از حملات سريع در ميان تيمهاي بوندسليگا ايجاد كرد و در بين ۴ ليگ بزرگ اروپا فقط ليورپول در اين زمينه از آنها بيشتر گل زد. اين نوع فوتبال سريع و هجومي كه زيرنظر مربي فعلي، دينو تپمولر اجرا ميشود، تاثير زيادي بر افزايش ارزش بازيكنان در بازار داشته است.
نقش ليگ برتر و آموزش درخشان
در گفتوگويي با The Athletic، اكسل هلمان (مدير اجرايي فرانكفورت) با اشاره به مرموش گفت: «ما يكي از بهترين تيمهاي مربيگري در بوندسليگا را داريم. براي ما كه بازيكنان جوان جذب ميكنيم، اين موضوع كليدي است. فرآيند آموزش بازيكنانمان، چيزي است كه اكنون باعث شهرت ما شده است.»
مرموش كه در ابتدا يك بازيكن هجومي سريع و تطبيقپذير بود، پس از ۱۸ ماه تبديل به گلزني ماهر، متخصص ضربات آزاد و بازيكني كامل شد كه هم ميتواند دفاع فشرده را باز كند و هم در فضاي باز بدرخشد.
پذيرش جايگاه و بازي هوشمندانه
برخي ممكن است اين مدل را بيجاهطلبي بدانند، اما پذيرش جايگاه فرانكفورت در «زنجيره غذايي فوتبال» قدرت واقعي آنهاست. آنها در توهم نيستند؛ اگر بازيكني پيشرفت كند، او را خواهند فروخت و در اين مسير هم بازيكن به هدفش ميرسد، هم باشگاه سود ميبرد.
در ادامه آنچه باقي ميماند، اين است كه آيا آنها ميتوانند در زمين نيز همينطور رشد كنند؟ با وجود صعود به ليگ قهرمانان، بعيد است كه آنها بتوانند تمام سود حاصل را در خريد ستارههاي مطرح خرج كنند. بنابراين مجبورند همچنان روي آينده سرمايهگذاري كنند.
حتي اگر فصل آينده اندكي از رتبه سوم خود سقوط كنند، نبايد انتظار داشته باشيد كه «خط توليد مهاجم» فرانكفورت از حركت باز بماند.