• 1404 پنج‌شنبه 16 مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6110 -
  • 1404 چهارشنبه 15 مرداد

اداي دين به محمود دولت‌آبادي در هشتاد و پنجمين ميلاد تنش

از كليدر تا ابديت...

اميد مافي

خاك آبا و اجدادي در زادروز ميلاد مردي كه تنش تلاطم نُت‌ها و واژه‌هاست، آغوش گشوده به روي او كه چشم‌هايش به رنگ پرچم موطن است و قلبش پايگاه تمام سربازان وطن. 
در حول و حوش ميلاد خالق كليدر، با مرور دوباره آثارش، نه‌تنها به ادبيات شخيص پارسي كه به روحيات انسان ايراني اداي دين مي‌كنيم و به احترام گلدسته‌اي كه سايه‌اش بر جملات معترضه گسترده و پايدار مانده، كلاه از سر برمي‌داريم. 
محمود دولت‌آبادي عمري است كه روايتگر رنج‌ها و خنج‌هاي مردمان خانه پدري است.نام او نه‌ فقط در اين جغرافياي آشنا كه در چهار گوشه گيتي بارها طنين‌انداز شده است، چنانكه «زوال كلنل» نامزد جايزه ادبي آسيايي «من » در بريتانيا مي‌شود و ترجمه‌ آن در كتابخانه‌هاي امريكاي لاتين محشر به پا مي‌كند. دولت‌آبادي با نثري پخته و تصاويري زنده، زيست روستايي و مصايب اجتماعي را به‌شيوه‌اي واقع‌گرايانه به تصوير مي‌كشد و جوان‌تر از زمان به پاي عشقي ابدي پير مي‌شود. 
«گلدسته و سايه‌ها» حاصل تخيل نويسنده‌اي است كه با نسيمي در جهانش بلوا به پا مي‌شود.همو كه با داستان‌هايي متكي به شخصيت‌هاي خاكستري و وهم‌آلود خواننده را به تأمل وامي‌دارد و خود را بندبند به داستان‌هايش الصاق مي‌كند. 
فرزند خلف دولت‌آباد در فراسوي سبزوار، در قامت صدايي مستقل در ادبيات ايران مطرح بوده و هست و آثارش بازتابي از تاريخ و جامعه‌ خسته و شكسته مام ميهن... بي دليل نيست كه رئاليست چيره‌دست نشان شواليه هنر و ادب فرانسه را به خانه مي‌برد و مراعات بي‌نظير لبانش، آن‌سوتر از موزه لوور به لبخند خالص ايفل بدل مي‌شود. 
در هشتاد و پنجمين تموز تب‌آلود مردي كه آغوش باز قلمش همخوان لهجه توفان‌ها و بوران‌هاست يك بغل ياس امين‌الدوله و شادباشي به نرمي چينه‌دان گنجشك‌ها به نشاني‌اش مي‌فرستيم و از تماشاي بدر كامل پرهيز مي‌كنيم كه واژه‌هايش تابناك‌تر و فروزان ترند و حروف پريشان در سطرهايش جهان را آكنده از شگفتي مي‌كنند.ميلاد برنده جايزه ادبي «يان ميخالسكي» سوييس بر گرانسنگ مردي كه لبانش براي بوسيدن كلمات تازه بي‌تابند و بر همه راويان مهر و محنت كه در سايه شرجي آثارش خنك مي‌شوند هزارباره مبارك. سطري از او در تقلاي زيبايي پيشكش به دوستدارانش: «اينجا، در اين سرزمين هنوز مرز ميان تشخّص و خودبيني مشخّص نشده است و از آنجا كه نفوس انساني از نخستين لحظات شكل‌پذيري‌شان تحقير و سركوب مي‌شوند، بختِ دستيابي به بلوغ را از دست مي‌دهند و پيچ‌خوردگي گره در گره غرايز اوليه است كه در هر شخص مثل سگي هار در زنجير قيدهاي اجتماعي، اسير نگه‌داشته شده است و در انتظار روزي به سر مي‌برد كه بتواند آن زنجير را بگسلد.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون