كريم سليماني و عشق به تاريخ و دموكراسي ايران
ماهرخ ابراهيمپور
يكشنبه شب وقتي داشتم در صفحه اخبار گوگل بالا و پايين ميرفتم، ناگهان خبري توجهم را جلب كرد: «استاد تاريخ دانشگاه شهيد بهشتي درگذشت.» اين جمله ساده اما برايم بسياركنجكاوبرانگيز بود و باعث شد سريعتر روي آن كليك كنم و خبر را باز كنم. خبر فوت استاد كريم سليماني بود؛ استادي برجسته و شناخته شده در عرصه تاريخ معاصر ايران كه سالها به تدريس و پژوهش در اين حوزه مشغول بود. او چهرهاي باسواد و دقيق بود كه نسبت به آنچه درباره تاريخ معاصر نوشته و منتشر ميشد، حساسيت ويژهاي داشت و با وسواس خاصي كتابها و مقالات اين حوزه را مطالعه و نقد ميكرد. استاد سليماني نه فقط به عنوان يك پژوهشگر، بلكه به عنوان كسي كه به عمق تاريخ ايران عشق ميورزيد، شناخته ميشد. او با دقت فراوان كارنامه تاريخي چهرههاي مهم معاصر را بررسي ميكرد و هيچ نقطه تاريكي را از ديد خود پنهان نميگذاشت. به عنوان مثال، در بررسي زندگي و اقدامات نواب صفوي، با ذرهبين دقيق تاريخي وارد موضوع ميشد و سعي ميكرد به تمام زواياي پنهان و آشكار ماجرا پي ببرد. اين وسواس علمي باعث شده بود نقدهايش بسيار معتبر و مورد استناد دانشجويان و پژوهشگران قرار بگيرد. اين سختگيري و وسواس پايبندي به حقايق تاريخ باعث شده بود كه چهرهاي هميشه بر كنار باشد و چندان در توجه قرار نگيرد.
او در خوانش تاريخ و نقد آثار مرتبط، اصول علمي و دانشگاهي را به هيچ وجه كنار نميگذاشت و مانند معلمي سختگير، اما منصف، به بررسي كتابها و مقالات ميپرداخت. اين سختگيري او نه براي تحقير يا تخريب، بلكه براي ارتقای كيفيت پژوهشهاي تاريخي بود. از نظر او تاريخ بايد با دقت، انصاف و استدلال علمي بررسي شود تا بتواند نقش واقعي خود را در فهم گذشته و حال ايران ايفا كند. از سوي ديگر استاد سليماني به لحاظ سياسي نيز ديدگاههاي روشني داشت و علاقهمند به راه و مرام دكتر محمد مصدق بود. او درباره تاريخ نفت مطالعات و پژوهشهاي قابل توجهي داشت و در اين اواخر بحثهاي درباره تاريخ نفت و مصدق مطرح كرد كه به گفته يكي از دانشجويانش قصد داشت كه كتابي در اين زمينه تاليف كند. استاد سليماني نه به زبان، بلكه با دل و جان دغدغه ايران و تاريخ ايران را داشت و اين دغدغه از فهم درست تاريخ ايران را بارها به زبان آورده بود و از اين دلخور و مغموم بود كه چرا برخي تاريخ معاصر را بسته به نگاه و دلبستگي خودشان تعبير و تاليف ميكنند.
كريم سليماني، استاد درگذشته تاريخ دانشگاه شهيد بهشتي معتقد بود كه راه دموكراسي در ايران تنها از مسير انديشهها و سياستهاي مصدق ميگذرد و اين مسير را بهترين راه براي رسيدن به آزادي و عدالت در كشور ميدانست. عشق به تاريخ و تعهد به راه دموكراسي، دو ضلع مهم زندگي فكري و شخصيتي او را شكل ميداد كه باعث ميشد جاي خالي او در دانشگاه و جامعه علمي به شدت احساس شود. فوت او ضايعهاي بزرگ براي جامعه پژوهشگران تاريخ ايران است و ياد و خاطرهاش همچنان زنده خواهد ماند.