چگونه ترامپ موازنه قدرت در قفقاز جنوبي را تغيير خواهد داد؟
زنگزور؛ پروژه صلح يا اهرم نفوذ اقتصادي و امنيتي امريكا!
كاخ سفيد در روز جمعه ميزبان نشست سهجانبهاي ميان دونالد ترامپ رييسجمهور امريكا، نيكول پاشينيان نخستوزير ارمنستان و الهام علياف رييسجمهور جمهوري آذربايجان بود؛ نشستي كه به امضاي توافقنامه صلح براي پايان دادن به مناقشه طولاني قرهباغ انجاميد. محور اصلي اين نشست اجاره ۹۹ساله كريدور زنگزور به امريكا است؛ گذرگاهي استراتژيك كه به ادعاي ناظران قرار است به نام صلح، اما با هدف گسترش نفوذ و منافع اقتصادي امريكا، تحت كنترل واشنگتن قرار گيرد. با اين حال اينكه اين توافق بتواند به صلح، ثبات و شكوفايي در قفقاز جنوبي بينجامد يا نه، پرسشي است كه پاسخ بدان همچنان مبهم است. اين منطقه كه در ميان روسيه، تركيه و ايران قرار گرفته، در گذشته نشان داده كه براي واشنگتن عرصهاي دشوار در زمينه مانورهاي راهبردي بوده است. واقعيت آن است كه طي چند سال اخير، ارمنستان و جمهوري آذربايجان درگير فرآيند مذاكراتي براي حل منازعه چند دههاي ميان خود بودهاند. اين روند در ماه مارس به نقطه اوج رسيد، زماني كه دو طرف اعلام كردند متن توافقنامه صلح را پس از پذيرش دو بند حلنشده ازسوي ارمنستان نهايي كردند. با اين حال، جمهوري آذربايجان همان زمان پيششرطهايي را مطرح كرد كه ازجمله آنها تغييراتي در قانون اساسي ارمنستان است و خواستار تحقق اين شروط پيش از امضاي توافق بود. جمهوري آذربايجان پس از آغاز مجدد درگيريها و جنگ شش هفتهاي در منطقه مورد مناقشه ناگورنو-قرهباغ در اواخر سال ۲۰۲۰، با پيروزي و اعتماد به نفس بالا، موضعي قاطعانه در قبال ارمنستان اتخاذ كرد. باتوجه به تحولات جهاني پس از آن، باكو بارها رويكردي مبني بر اعمال فشار حداكثري نسبت به ارمنستان درپيش گرفت. بعد از عدم حمايت مسكو از ايروان در جنگ قرهباغ و نيز درگيري اين كشور در جنگ اوكراين، دولت و بخشي از جامعه ارمنستان به تدريج از روسيه، متحد ظاهري خود، ناراضيتر شدهاند. اين بحران در روابط ايروان و مسكو زماني تشديد شد كه روسيه عملا سكوت كرد و اجازه داد جمهوري آذربايجان به سياستهاي نظامي خود تاكيد كند. همچنين شكستهاي اوليه روسيه در اوكراين و كاهش چشمگير روابط تجاري و انرژي اين كشور با اتحاديه اروپا به دليل تحريمها، مسكو را بيش از پيش به جمهوري آذربايجان و تركيه وابسته كرد. با اين حال اما همزمان تغيير گرايش ارمنستان به سوي غرب واكنشهاي تند برخي از جريانها در روسيه را برانگيخت. همزمان اقدام ارمنستان و آذربايجان براي كنار گذاشتن نقش روسيه در مسير ترانزيتي يادشده، به تنشها در روابط افزود. هرچند ايروان و مسكو تنشهاي لفظي داشتند، اما هر دو بازيگر در اتخاذ سياستهايي كه خطوط قرمز را رد كند، محتاط بودهاند. از آنجا كه به نظر ميرسد ايروان اكنون به دنبال كاهش وابستگي حياتي خود به روسيه، بهويژه در حوزه انرژي و تجارت است، ظاهرا سياستي را دنبال خواهد كرد كه به بازگشايي مرز با تركيه منجر شود و بدينترتيب امكان روابط تجاري مستقيم با آنكارا فراهم گردد؛ مرزي كه از سال ۱۹۹۳ بسته شده است. علاوه بر اين، ارمنستان اميدوار است كه بازگشايي مرز با تركيه فرصتهاي بيشتري براي گسترش روابط با شركاي اروپايي و ديگر كشورها فراهم شود. پيشترمانع اصلي امتداد اين مسير، شرط آنكارا براي پيوند دادن روند عاديسازي روابط با ايروان و امضاي توافقنامه صلح بين ارمنستان و جمهوري آذربايجان بود. حال شواهد نشان ميدهد توافق صلح ترامپ نهايي شده، توافقي كه ماحصل آن ميتواند تركيه را به آذربايجان متصل كرده و از طريق درياي خزر به آسياي مركزي راهي تعريف كند، آنهم بدون عبور از خاك روسيه و ايران. طبيعتا اجراي چنين طرحي موجب خواهد شد تا ايروان بهطور فزايندهاي به امريكا، اتحاديه اروپا و به شكل پارادوكسيكال، تركيه براي حفظ بازدارندگي متكي شود و در عين حال «برنامه صلح» را دنبال كند.در اين ميان ايران كه از شمالغرب با ارمنستان و جمهوري آذربايجان هممرز است، چنين طرحي فرامرزي در سيونيك خط قرمز محسوب ميشود. نگراني اصلي تهران، عميقتر شدن روابط جمهوري آذربايجان و اسراييل است كه همكاريهاي تسليحاتي و انرژي گستردهاي دارند. همچنين به ادعاي ناظران نگرانيهايي درباره عمليات اطلاعاتي اسراييل در نزديكي مرزهاي ايران وجود دارد. درحالي كه ايران تحت تاثير تحولات اخير منطقه قرار گرفته و روسيه همزمان درگير اوكراين است، امريكا و تركيه فرصت تقويت نفوذ در قفقاز جنوبي يافتهاند. با اين وجود، دو پرسش مهم باقي ميماند: آيا افزايش دخالت امريكا و تركيه در منطقه تنشها را تشديد خواهد كرد يا آنها را كاهش ميدهد و پايداري تعهد امريكا در قفقاز جنوبي تحت دولت كنوني به چه شكل خواهد بود؟ آنچه تحولات جاري و معادلات اخير بهوضوح نشان ميدهد اين است كه به نظر ميرسد رقابت و صفآراييهاي تازهاي در منطقه قفقاز در حال شكلگيري است.