راين ديگر وجود ندارد
فيليپ لوئيس ترجمه: فاضل محمود ولي
«راين II» نه عكسي از رودخانه راين است و نه بازتابي از طبيعت. بلكه مفهومي است صيقليافته، تهيشده، پالايشيافته تا جايي كه ديگر هيچ چيز از جهان واقعي نميگويد؛ و دقيقا همين ويژگي آن را به تصويري كامل از عصر ما بدل ميكند. در اين تركيب افقي، مصنوعي و بهشدت هندسي، گورسكي منظرهاي را ثبت نميكند، بلكه آن را شبيهسازي ميكند. او از يك رودخانه عكس نميگيرد، بلكه از «ايدهاي از رودخانه» تصوير ميسازد؛ همانطور كه دادهاي را مدلسازي ميكنند يا رابطي كاربرپسند طراحي ميكنند. ما نه با رودخانه، بلكه با يك «كد بصري» مواجهايم: نوار سبز، نوار خاكستري، نوار آبي. طبيعت، صرفا به يك رابطه زيباييشناسانه تقليل يافته است.
اينجا، پيروزي «شبيهواره» است: عكس ديگر بازتابي از واقعيت نيست، بلكه از آن پيشي ميگيرد، آن را محو ميكند. اين راين ديگر نه ساحل دارد، نه جريان، نه تاريخ؛ خارج از مكان و بيرون از زمان است، معلق در نظمي انتزاعي كه در آن انسان ديگر جايگاهي ندارد، نه در تصوير، نه در منظره.
در اينجا، دستكاري ديجيتال نه براي زيباتر كردن، بلكه براي زدودن واقعيت بهكار رفته است. آندرياس گورسكي رهگذران، ساختمانها و آشفتگيهاي زندگي را حذف ميكند. هر آنچه نظم بصري را برهم ميزند، پاك ميشود. اين ديگر تصويري از جهان نيست، بلكه تصويري از جهاني است بيما؛ روياي يخزده پسانوگرايي.
اين منظره هيچ ژرفايي ندارد. نه مانند شعري شباني (bucolique) است و نه انتقادي. كاملا خنثي است و از همينرو، كاملا راديكال. گورسكي آينهاي خالي به ما ميدهد، آنچه مشاهده ميكنيم، غياب خود ماست.
با اين حال، اين عكس به بهايي بيش از چهار ميليون دلار فروخته ميشود. اين نيز از طنزهاي جهان معاصر است: خلأ بدل به ارزش ميشود، سكوت بدل به نمايش، انتزاع بدل به شيء پرستيدني . ما ديگر بازنماييها را مصرف نميكنيم، بلكه ناپديدشدن آنها را مصرف ميكنيم.
«راين II» اثري نهايي است: هيچ نميگويد، اما آن را بهكمال بيان ميكند. تصوير نهايي از واقعيتي تركشده، طبيعتي ادارهشده و منظري بيتماشا. اثري ناب، بيموضوع، بيتراژدي، بيحافظه و از همينرو، كاملا معاصر.
راين ديگر وجود ندارد. جاي آن را نقاط و خطوط روان، جرياني كدگذاريشده، گرفته است. يك خط آبي بر زمينهاي سبز. غياب، كه به بهاي گزاف فروخته ميشود. جهاني بيهيچ باقيمانده.
اين يادداشت از متن فرانسه به فارسي برگردانده شده است.