• 1404 يکشنبه 16 شهريور
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6133 -
  • 1404 يکشنبه 16 شهريور

نگاهي به موسيقي فيلم «پيرپسر» ساخته اكتاي براهني و آهنگسازي حسام ناصري

ملودي‌هاي گمشده در هارموني آشوب

صبا رادمان

موسيقي در «پيرپسر» فراتر از همراهي تصوير؛ سازوكاري روانكاوانه است كه با تلفيق ريشه‌هاي سنتي ايراني و زبان آوانگارد الكترونيك، جهان دروني شخصيت‌ها را به شيوه‌اي چندحسي بازمي‌آفريند. حسام ناصري در همكاري با اكتاي براهني، با مهندسي دقيق بافت‌هاي صوتي چندلايه - از كمانچه‌هاي پردازش‌ شده تا ديسونانس‌هاي الكترونيك - موسيقي را به «زبانِ ناخودآگاهِ روايت» تبديل مي‌كند. اين اثر، با تبديل موتيف‌هاي توسعه‌يابنده به نقشه رواني كاراكترها و همزماني ريتم با تدوينِ عصبي فيلم، الگويي پيشرو در سينماي معاصر ايران ارايه مي‌دهد كه در آن، صدا نه حاشيه كه متنِ دراماتورژي فيلم  است.

زبان موسيقايي: تلفيق سنت و مدرنيته

«پيرپسر» تلفيق هوشمندانه موسيقي سنتي ايراني با عناصر موسيقي الكترونيك و مدرن است. حسام ناصري كه پيشينه‌اي در موسيقي تلفيقي و آوانگارد دارد، در اين اثر از مواد صوتي متنوعي بهره برده است؛ از جمله سازهاي ايراني مانند كمانچه و سنتور كه در پس‌زمينه به شكلي مدرن و پردازش شده به كار رفته‌اند تا صداهاي الكترونيك محيطي كه فضاي معاصر و پيچيده فيلم را شكل مي‌دهد. اين تركيب علاوه بر تاكيد بر هويت فرهنگي موسيقايي ايراني، به فيلم جلوه‌اي جهاني و فراملي داده است. استفاده از مدهاي سنتي ايراني در چارچوبي هارمونيك كه گاه به سمت آتوناليته (بي‌طنيني) پيش مي‌رود، نشان‌دهنده كشمكش‌هاي دروني شخصيت‌ها و دنياي پرتناقض فيلم است.

هارموني و بافت صوتي

از نظر هارموني، موسيقي «پيرپسر» اغلب بر پايه آكوردهاي باز، استفاده از بافت‌هاي صوتي متراكم شكل گرفته است كه فضايي از تنش و عدم قطعيت ايجاد مي‌كند. ناصري با به‌كارگيري هارموني‌هاي پيچيده و گاه چندصدايي در تلفيق با خطوط ملوديك ساده، تعادل ظريفي ميان آشفتگي و انسجام برقرار كرده است. بافت صوتي در اين فيلم بسيار چندلايه است؛ گاهي خطوط ملوديك آكوستيك (مانند ويولنسل يا سنتور) با لايه‌هاي پردازش ‌شده ديجيتال تركيب مي‌شوند و گاهي صداي نويز، بازتابي از آشفتگي‌هاي رواني در فضاهاي دراماتيك را تداعي مي‌كند. اين تكنيك، استفاده از بافت صوتي به عنوان يك عنصر دراماتيك، فضاي بصري فيلم را به فضايي چندحسي تبديل كه مخاطب را در دنياي فيلم غرق مي‌كند.

ريتم و متر

يكي ديگر از شاخصه‌هاي مهم موسيقي «پيرپسر»، ريتم‌هاي غيرمتعارف و پيچيده است كه هم از سنت موسيقي ايراني (با ريتم‌هاي آزاد و ضرباهنگ‌هاي نامنظم) و هم از موسيقي معاصر غربي بهره گرفته است. ريتم‌هاي نامتقارن، تغييرات ناگهاني در سرعت ضرباهنگ و استفاده از الگوهاي آشفته، بيانگر وضعيت رواني متلاطم شخصيت‌هاست. اين ريتم‌ها به‌طور خاص در سكانس‌هاي پرتنش به كار رفته‌اند تا احساس اضطراب و درهم‌ريختگي را تقويت كنند. اين طراحي ريتميك، تاثير مستقيمي بر هيجان و كشش دراماتيك فيلم داشته و موسيقي را به بخشي از زبان بصري تبديل مي‌كند.

موسيقي به عنوان عنصر پيش‌برنده روايت

در «پيرپسر»، موسيقي فراتر از يك پوشش پس‌زمينه‌اي صرف عمل مي‌كند و نقش راوي دوم داستان را ايفا مي‌كند. حسام ناصري با خلق موتيف‌ها و تم‌هاي موسيقايي متمايز، پيوندي عميق بين موسيقي و روايت فيلم برقرار كرده است. هر موتيف با تغيير و توسعه در طول فيلم همراه است كه اين تغييرات منعكس‌كننده تحولات رواني و روايي شخصيت‌ها و موقعيت‌هاست. براي مثال، موتيف اصلي شخصيت «پيرپسر» در ابتدا با ملودي ساده و آرام ظاهر مي‌شود، اما به تدريج و در مواجهه با بحران‌هاي داستاني، با افزايش پيچيدگي هارمونيك و تغيير در بافت موسيقايي، به تمي پرتنش و گسسته تبديل مي‌شود. اين روند، نه تنها بيانگر تحول شخصيت است، بلكه به مخاطب كمك مي‌كند تا با روند داستان به صورت حسي همپاي شود.

كاربرد تم‌ها و موتيف‌ها

كاركرد تماتيك موسيقي در اين فيلم به شيوه‌اي هوشمندانه انجام شده است. علاوه بر تم شخصيت اصلي، تم‌هاي كوتاه و خاص براي شخصيت‌هاي فرعي و موقعيت‌هاي مهم فيلم ساخته شده‌اند كه به صورت پويايي در طول فيلم تكرار و تغيير مي‌يابند. اين تغييرپذيري موتيف‌ها باعث مي‌شود موسيقي نه تنها به روايت كمك كند، بلكه به عنوان روايتي موازي و مستقل، فضايي معنايي و رواني به داستان بيفزايد.

موسيقي و زمانبندي در فيلم

يكي از ويژگي‌هاي قابل توجه موسيقي «پيرپسر»، زمانبندي دقيق آن است كه به ‌شدت با ريتم تدوين و حركت دوربين هماهنگ شده است. اين هماهنگي نه تنها موجب افزايش كشش دراماتيك مي‌شود، بلكه موسيقي را به عنصر فعال در ساختار سينمايي فيلم تبديل مي‌كند.

به‌كارگيري موسيقي به عنوان وسيله‌اي براي انتقال «زبان بصري» در مواقعي كه ديالوگ يا تصوير به تنهايي كافي نيست، هوشمندانه است. موسيقي اغلب به جاي توضيح مستقيم، به احساسات و لايه‌هاي ناخودآگاه داستان مي‌پردازد و به همين دليل تماشاگر را عميق‌تر در تجربه فيلم  شريك  مي‌كند.

موتيف‌هاي اختصاصي شخصيت‌ها و تحليل روانشناسانه

در «پيرپسر»، موسيقي از طريق موتيف‌هاي خاص شخصيت‌ها، زبان روانشناسانه آنها را بازتاب مي‌دهد. موتيف‌ها مانند كليدهاي رمزگشايي شده به احساسات و تناقضات دروني شخصيت‌ها اشاره دارند. براي شخصيت اصلي، موتيف اوليه كه ملودي آرام و گاهي تلخ دارد، بازتابي از تنهايي، ترديد و جست‌وجوي هويت است. با پيشرفت داستان و مواجهه با بحران‌هاي پيچيده، اين موتيف تغيير شكل داده و گاه تبديل به جملات موسيقايي متشنج، آشفته و گسسته مي‌شود كه تنش رواني شخصيت را برجسته مي‌سازد. شخصيت‌هاي فرعي نيز هر كدام با تم‌ها و موتيف‌هاي متفاوت، فضاي دروني و روابط اجتماعي خود را نمايش مي‌دهند. به عنوان نمونه، تم‌هاي كوتاه و پرتنش شخصيت‌هاي ضدقهرمان، با استفاده از فواصل هارمونيك تند و ريتم‌هاي نامنظم نشان‌دهنده خصومت و خشونت دروني آنها هستند.

موسيقي و ايجاد همذات‌پنداري

تكنيك‌هاي موسيقيايي حسام ناصري به گونه‌اي طراحي شده كه مخاطب را در تجربه رواني شخصيت‌ها شريك كند. به عنوان مثال، استفاده از صداي ويولنسل با ملودي‌هاي بلند و كشيده در لحظات بحراني، به شكل غيرمستقيم ولي قدرتمند حس تنهايي و درد شخصيت‌ها را منتقل مي‌كند.

در مواردي نيز سكوت و فضاي خالي صوتي (silence) در كنار موسيقي، به افزايش تاثيرگذاري رواني صحنه‌ها كمك مي‌كند و تنش را به حداكثر مي‌رساند. اين رويكرد همسو با نظريات موسيقي فيلم است كه موسيقي تنها زماني كه نقش خود را به بهترين وجه ايفا مي‌كند، وارد صحنه مي‌شود و در غير اين صورت سكوت بر فضا مسلط است.

موسيقي و شكل‌دهي به فضاي روانشناسانه

فضاي كلي فيلم «پيرپسر» آكنده از تنش، ابهام و درون‌مايه‌هاي روانشناسانه است. موسيقي نقش كليدي در انتقال اين فضاي پيچيده بازي مي‌كند. لايه‌هاي صوتي متراكم، صداهاي الكترونيك پردازش‌ شده و تم‌هاي موزون سنتي همگي با هم تركيبي ساختارمند ايجاد كرده‌اند كه مخاطب را در دنياي فيلم غرق مي‌كنند. فضاي صوتي حاصل، تركيبي است از المان‌هاي شناخته شده و نوآورانه كه ايجاد حس بيگانگي و كشمكش دروني را امكان‌پذير مي‌سازد. اين تاثيرگذاري چندلايه موجب مي‌شود موسيقي از صرفا همراهي‌كننده به عنصر مركزي و تاثيرگذار تبديل شود.

تعامل موسيقي با تصوير و صدابرداري

يكي از ويژگي‌هاي موسيقي فيلم، هماهنگي بي‌نظير آن با تدوين، حركت دوربين و صدابرداري است. موسيقي در اين اثر نه تنها به عنوان پوشش احساسات، بلكه به عنوان مكمل فرم تصويري عمل مي‌كند. براي مثال، در سكانس‌هاي كه دوربين به آرامي روي چهره شخصيت‌ها زوم مي‌كند، موسيقي به تدريج وارد شده و با افزايش حجم و بافت صوتي، عمق عاطفي صحنه را دوچندان مي‌كند. در مقابل، در سكانس‌هاي پرتنش و پرتحرك، موسيقي با ريتم‌هاي تند و آشفته، ريتم بصري را تقويت كرده و حس استرس و اضطراب را براي مخاطب ملموس‌تر مي‌سازد. اين تعامل هماهنگ ميان موسيقي و تصوير، يكي از ويژگي‌هاي برجسته  فيلم  است.

بررسي چند سكانس كليدي: تحليل نقش موسيقي

سكانس افتتاحيه- در سكانس افتتاحيه «پيرپسر»، موسيقي با ملودي ملايم و كم‌حجم آغاز مي‌شود كه فضاي آرام و در عين حال نامطمئني را تداعي مي‌كند. صداي سنتور و ويولنسل كه با لايه‌هاي الكترونيك تركيب شده‌اند، حس گذر از دنياي واقعي به دنياي ذهني شخصيت را به تصوير مي‌كشند. اين انتخاب موسيقيايي، نه تنها فضاي روايت را آماده مي‌كند، بلكه به شكل نمادين بر كشمكش‌هاي دروني شخصيت اصلي دلالت دارد.

سكانس مواجهه درگيري - در سكانسي كه درگيري عاطفي يا فيزيكي رخ مي‌دهد، موسيقي ناگهان به ريتمي سريع و آشفته تغيير مي‌كند. ضرباهنگ‌هاي غيرمنظم و استفاده از آكوردهاي تند و ديسونانت، احساس آشفتگي و هرج‌ومرج را به مخاطب القا مي‌كند. در اين لحظات، موسيقي به گونه‌اي طراحي شده كه هيجان بصري را دوچندان كرده و بر حس استرس و تعليق داستاني مي‌افزايد. اين پايان موسيقايي، تجربه روانشناسانه فيلم را تكميل كرده و تماشاگر را به انديشه وادار مي‌كند. فيلم «پيرپسر» با بهره‌گيري از سازبندي متنوع و تلفيقي، طراحي دقيق حجم صدا و انتخاب نوع موسيقي مدرن و فضاي‌محور، يك تجربه صوتي-بصري پيچيده و تاثيرگذار ارايه مي‌دهد. اين رويكرد آهنگسازي باعث شده كه موسيقي فيلم نه فقط پوشش‌دهنده صحنه‌ها، بلكه عاملي اساسي در ساخت جهان روانشناسانه و معنايي اثر باشد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون