• 1404 سه‌شنبه 18 شهريور
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6135 -
  • 1404 سه‌شنبه 18 شهريور

سوءاستفاده آژانس از غروب برجام؟!

نصرت‌الله تاجيك

در رابطه با فعل و انفعالات اخير ميان تهران و طرف‌هاي غربي و مخصوصا آژانس بين‌المللي انرژي اتمي، مذاكرات به ‌طور مداوم در جريان است؛ هرچند اشكال مختلفي به خود گرفته، اما موضوع همچنان در دستور كار قرار دارد و دنبال مي‌شود. آنچه در اين ميان اهميت دارد، اين است كه اين روند دايما در حال تغيير است و در هر لحظه ممكن است اتفاق تازه‌اي رقم بخورد، اما مسائل فرعي نيز وجود دارد كه بر روند مذاكرات اصلي اثر مي‌گذارد. در اين ميان، عملكرد رافائل گروسي، مديركل آژانس، همواره با انتقادهاي جدي در داخل ايران همراه بوده، اما ايران نتوانسته آن را به يك فشار عليه او در ساختار اداري آژانس تبديل كند! در ارزيابي كلي مي‌توان گفت كه نگاه مثبتي نسبت به او در ايران وجود ندارد و بسياري بر اين باورند كه گروسي بيش از آنكه كار فني و حرفه‌اي خود را انجام دهد، به سمت اقدامات سياسي گرايش پيدا كرده است. گزارش‌هاي او نيز اغلب با سوءظن نگريسته مي‌شود، زيرا نه تنها بر ذهنيت اعضاي آژانس تاثير جدي مي‌گذارد، بلكه در مواردي مسير تصميم‌گيري اين نهاد را هم تغيير مي‌دهد. افزون بر اين، جاه‌طلبي‌هاي شخصي گروسي براي آينده سياسي‌اش از جمله تلاش‌هاي غيررسمي او براي حضور در پست دبيركلي سازمان ملل اين گمانه را در تهران تقويت كرده است كه اقدامات او بيش از آنكه فني باشد، سياسي و مبتني بر اهداف شخصي است. از‌سوي ديگر، بايد اذعان كرد كه كل برنامه هسته‌اي ايران در سال‌هاي اخير از‌سوي امريكا براي اهداف مشخص و ازجمله ايجاد حاشيه امن براي اسراييل و فشار و امتياز‌گيري سياسي شده است.  به بيان ديگر، اختلافات ايران با امريكا و اروپا سبب شده مسائل هسته‌اي ايران با پيمانكاري اسراييل به ابزاري براي فشار سياسي بدل شود. اين وضعيت براي تحليلگران ايراني و ناظران سياسي ذهنيتي ايجاد كرده كه اگر ايران در حوزه هسته‌اي عقب‌نشيني كند، طرف‌هاي غربي تلاش خواهند كرد گام‌به‌گام امتيازات بيشتري را از تهران در حوزه‌هاي ديگر مطالبه كنند. اين مساله به نوعي روند كار ديپلماتيك را تضعيف كرده است. در حال حاضر، بحث‌هايي نيز درباره پيش‌نويسي كه آقاي گروسي در ميان اعضاي شوراي حكام توزيع كرده است، وجود دارد. تصور مي‌كنم بيانيه‌اي كه از اين نشست منتشر مي‌شود چندان تفاوتي با بيانيه‌هاي پيشين نداشته باشد و احتمالا مشابه همان بيانيه پيش از آغاز جنگ دوازده روزه خواهد بود، زيرا تند‌تر شدن دو خطر دارد: اول بستن مسير ديپلماتيك و دوم احتمال سوءاستفاده اسراييل براي تحركاتي عليه ايران! كه تا حدي بعيد مي‌دانم. البته با اين هدف كه فشارها بر ايران افزايش يابد و زمينه براي امتيازگيري بيشتر فراهم شود. اروپا نيز در اين مسير تلاش داشت تا با حضور خود در برجام آن را به ابزاري براي فعال‌سازي «مكانيسم ماشه» تبديل كند. لذا اكنون بحث هسته‌اي از مباحث فني خارج شده و بعد از حمله امريكا و اسراييل به سه سايت هسته‌اي صلح‌آميز ايران، زيرساخت‌هاي كشور آسيب جدي ديد، متاسفانه هيچ‌يك از مقامات آژانس يا شوراي حكام موضعي قانوني و حمايتي از شأن و جايگاه آژانس و ايران اتخاذ نكردند. در مقطع كنوني اگرچه آژانس شرط مي‌گذارد كه بازرسان به ايران بازگردند و مسائل پادماني ميان دو طرف حل و فصل شود اما آقاي گروسي و همكارانش مي‌كوشند بر موادي كه وضعيت نامشخصي دارند تمركز كنند و طبعا ايران با پيگيري استراتژي ابهام هسته‌اي براي امتياز‌گيري، كه در پيش گرفته، نياز دارد تا سياست و تاكتيك‌هايي را براي اين راهبرد انتخاب كند كه بتواند تا پايان آن را ادامه دهد و همچنان راه ديپلماسي باز بماند. نشانه‌هاي موجود نيز علي‌رغم پيشرفت كم حكايت از آن دارد كه تهران همچنان به باز بودن مسير گفت‌وگو پايبند است. با اين حال، فشارهاي اروپا در پرونده هسته‌اي به دليل همزماني اين روند با انقضاي برجام افزايش يافته است به گونه‌اي كه غروب برجام و موضوع هسته‌اي و آژانس پيوند متقابل پيدا كرده اند! درحالي‌ كه اگر خود مكانيسم ماشه زودتر حل و فصل شود و فرصتي ديپلماتيك فراهم شود بر مسائل ميان ايران و آژانس نيز تاثيرگذار خواهد بود. چه بسا اقداماتي كه اخيرا در شوراي امنيت دنبال مي‌شود؛ بعد از نامه سه وزير اروپايي براي فعال‌سازي مكانيسم ماشه و نيز دو پيش‌نويسي كه توسط روسيه با هدف تمديد شش‌ماهه قطعنامه 2231 ارايه شده، مي‌تواند در دو حوزه اثرگذار باشد: نخست، تعيين تكليف نهايي مكانيسم ماشه و دوم، ايجاد زمينه‌اي براي كاهش تنش‌ها در پرونده هسته‌اي و حل اختلافات باقي‌مانده ميان ايران و آژانس. من همچنان بر اين باورم كه اعضاي شوراي حكام همان استراتژي «چوب و هويج» يا «پياز و شيريني» را در قبال ايران دنبال مي‌كنند كه هم همكاري ايران را جلب نمايند و هم فشار بياورند تا امتيازات بيشتري بگيرند. اينكه ايران در مقابل چه خواهد كرد معتقدم مواضع ايران و آژانس خيلي از هم فاصله دارد. بيشتر اميد من به اين است كه با پادرمياني كشورهاي موثر يا ميانجيگر مانند همان كاري كه روسيه براي تمديد قطعنامه 2231 و برجام به مدت شش ماه انجام داده، شايد فرصت بيشتري براي ديپلماسي ايجاد شود. البته اين فرصت با توجه به شتاب تحولات و اوضاع متزلزل خاورميانه، چه در غزه و لبنان و چه در سطح بين‌المللي مثل روابط چين و امريكا يا نقش روسيه و هند و حتي سازمان شانگهاي، مي‌تواند هم اثر مثبت داشته باشد و هم اثر منفي. البته ناگفته نماند كه نبايد تصور كنيم كه اگر قطعنامه 2231 نيز شش ماه تمديد شد لزوما به يك راه‌حل مرضي‌الطرفيني دست يابيم. نزديك كردن مواضع ايران و آژانس نياز به كار جدي ديپلماتيك و كارت‌هايي براي بازي دارد. در عين حال بايد اذعان كرد كارت‌هاي بازي ما هم چندان وسيع نيست و محدود شده است، بنابراين با همه اين شرايط، بايد خيلي دقيق و سنجيده همه ابعاد ماجرا را چه در داخل و چه در عرصه سياست خارجي رصد كنيم و با نظريه‌پردازي و كار كارشناسي روي آن، بتوانيم از اين روند با اهرم‌سازي در جهت اهداف خودمان استفاده كنيم. درباره اهرم‌هاي ايران در قبال عدم بازگشت تحريم‌هاي سازمان ملل بايد گفت اقدامات هيجاني و هزينه‌زا دستاوردي نخواهد داشت. بايد تلاش كنيم ديپلماسي را پيش ببريم و اهرم‌سازي كنيم. براي پيشبرد ديپلماسي بايد اهرم‌هاي خود را بالاخص در حوزه قدرت نرم كه عبارت از يارگيري و اجماع‌سازي است، تقويت كنيم، اين بسيار مهم است. تغييرات و اصلاحاتي در رويكردهايي در درون اعمال نماييم در زمينه تقويت انسجام ملي. در اين ميان، سفر آقاي رييس‌جمهور به نيويورك براي حضور در مجمع عمومي سازمان ملل فرصت مهمي است. بايد مراقب باشيم در دام حاشيه‌سازي‌ها نيفتيم؛ چه‌بسا امريكا بدش نمي‌آيد با برخي مصوبات و مانع‌تراشي‌ها ما را به حاشيه بكشاند، اما ما بايد تمركزمان را روي اقناع افكار عمومي دنيا بگذاريم. اكنون بهترين زمان است كه از موقعيت ايجاد شده درباره مكانيسم ماشه در مجمع عمومي سازمان ملل استفاده كنيم. اگر اين اجلاس به دليل مسائل فلسطين و ويزا ندادن امريكا، به ژنو منتقل شود، دست ما براي كار با افكار عمومي و دولت‌ها بازتر خواهد بود. به عقيده من، سخنراني رييس‌جمهور در مجمع عمومي بايد فقط روي دو نكته متمركز باشد: اول در هسته‌اي تشريح واقعيت‌ها، توجيه افكار عمومي جهاني، جلب حمايت كشورها و نشان دادن اينكه امريكا تلاش مي‌كند افكار عمومي را گروگان بگيرد تا اهداف خودش را پيش ببرد. بايد ثابت كنيم كه برنامه هسته‌اي ايران كاملا قانوني است، تحت‌نظر آژانس اجرا مي‌شود و همراه با رعايت الزامات ان‌پي‌تي است؛ اما امريكا آن را به گروگان گرفته تا مسائل ديگري را به ايران تحميل كند. اين فرصت بهترين موقعيت براي ماست تا اهرم‌سازي كنيم، چراكه اگر مساله ايران در هر فرآيندي به راي‌گيري در شوراي امنيت برسد، اميدي به تعداد بالاي راي حمايت از ايران وجود ندارد. شايد چين، روسيه، پاكستان، الجزاير، برزيل و يكي، دو كشور ديگر از ما حمايت كنند، اما اين كافي نيست. ما نياز داريم با كشورها يارگيري كنيم آنها را قانع كنيم كه مكانيسم ماشه و اساسا كل پرونده هسته‌اي ايران به ‌طور ناعادلانه به ابزاري سياسي عليه ايران تبديل شده است. اين همان مسيري است كه بايد با قدرت ديپلماسي و كار جدي در حوزه افكار عمومي دنبال كنيم تا كارت بازي ما تقويت شود. دوم جنايات اسراييل و ادامه نسل‌كشي در غزه است كه اين روزها در دنيا مطرح است و اين اقدامات نيز با كمك امريكا صورت مي‌گيرد! 
استاندار پيشين و ديپلمات بازنشسته

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون