هشدار موسسات جهاني بر ضرورت توجه دولتها به سلامت روان در شرايط اضطراري
جنگها بيشترين تاثيرات مخرب را بر سلامت روان جهان دارند
گروه اجتماعي| 18 مهر روز جهاني سلامت روان است. اين نامگذاري، سال 1992 و توسط فدراسيون جهاني سلامت روان انجام شد. روز جهاني سلامت روان به تمام دولتها يادآوري ميكند كه بايد بر جنبههاي خاص سلامت روان و اختلالات رواني متمركز بوده تا جمعيت سالم، پويا و مولد و بارور براي توسعه كشورشان داشته باشند. در ايران هم روزهاي 19 تا 25 مهر ماه به نام «هفته سلامت روان» نامگذاري شده است. در حالي كه شعار امسال فدراسيون جهاني سلامت روان «دسترسي به خدمات سلامت روان در بحرانها و شرايط اضطراري» است، انجمن علمي روانپزشكان ايران هم در پيامي با محوريت تمركز اين شعار اعلام كرد: «شعار سال جاري از آن جهت اهميتي دوچندان براي ما دارد كه ايران ازجمله كشورهايي است كه بيش از ۹۰ درصد جمعيت آن در معرض خطر زلزله و ساير بلاياي طبيعي قرار دارند. تنها در دو دهه اخير، حوادثي چون زلزله بم و كرمانشاه، هزاران نفر را داغدار و صدها هزار نفر را با آسيبهاي رواني پايدار مواجه كرده است. علاوه بر اين، بحرانهاي اجتماعي و انساني نظير فشارهاي اقتصادي، تحريمها، همهگيري كرونا، آلودگي هوا، و وضعيت جنگي - اضطراري همراه با مواجهه با بمباران و جنگ حقيقي، فشار رواني مضاعفي را بر جامعه تحميل کرده است. آمارهاي ملي پيش از اين بحرانها، نشاندهنده ابتلاي حدود ۲۵ الي ۲۹ درصد از جمعيت به يكي از اختلالات روانپزشكي بوده و تحقيقات مويد آن است كه پس از بحرانها، شاهد افزايش چشمگير افسردگي، اضطراب و بهويژه اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) در ميان شهروندان هستيم. با اين وجود همانند الگوي جهاني ما همچنان شاهد نابرابري و محدوديت در دسترسي به خدمات سلامت و تحقق الگوي پوشش همگاني خدمات سلامت روان هستيم. در بسياري از مناطق شهري و به ويژه روستايي، در بخش دولتي، خدمات روانپزشكي و روانشناسي يا در دسترس نيستند يا با هزينهاي به نسبت بالا ارائه ميشود. همچنان كه سطح آگاهي عمومي درباره ضرورت مراجعه به خدمات سلامت روان، پايين و انگ اجتماعي هنوز سد بزرگي در مسير درمان است. موضوع حايز اهميت ديگر آن است كه ساختار آموزشي رشتههاي روانشناسي، روانپزشكي، مددكاري اجتماعي و مشاوره در بسياري از موسسات، هنوز ظرفيت و رويكرد جامع تخصصي براي مواجهه با بحران را ندارد. نيروهاي فعال در عرصه ارائه خدمات سلامت روان، غالبا در زمينه مداخلات روانتروما، روانپشتيباني در بحران و مديريت اجتماعي آموزش كافي نديدهاند.» در ادامه اين پيام اعلام شده بود: «براي تحقق شعار امسال و پاسخ به اين چالشها، انجمن علمي روانپزشكان ايران معتقد است لازم است مساله ادغام سلامت روان در برنامه ملي مديريت بحران به طور جديتري مدنظر قرار بگيرد و كوششهاي شكلگرفته در دو دهه گذشته به ويژه پس از زلزله بم، ارتقا يابد. در اين راستا لازم است به عنوان نمونه، در هر پروژه بازسازي پس از زلزله، سيل يا در وضعيتهاي اجتماعي مانند جنگ و همهگيري، مساله بازيابي سلامت رواني - اجتماعي جامعه به عنوان اولويت تلقي شود. گسترش زيرساختها و افزايش دسترسي عادلانه لازم است مدنظر باشد و دولت، نقاط محروم و روستايي را در اولويت قرار داده و مراكز سلامت روان را توسعه دهد، طرحهايي براي پوشش بيمهاي خدمات روانشناختي تصويب نمايد و زيرساختهاي فني، قانوني و تداركاتي مناسب را براي مدلهاي تركيبي خدمات حضوري و مجازي را در نظر بگيرد. تقويت آموزش و تخصصگرايي در حوزه سلامت روان بحران، از ديگر موضوعات قابل توجه است. لازم است سرفصلهاي دانشگاهي رشتههاي مرتبط بازنگري شود تا مداخلات روانشناختي پس از سانحه، پشتيباني رواني - اجتماعي و مديريت بحران در آن گنجانده شود. تمام اين اقدامات بدون عنايت به افزايش آگاهي عمومي و كاهش انگ مفيد فايده نخواهد بود. در عين حال پژوهش، پايش و ارزشيابي مداوم ما را از پيمودن صحيح مسير آگاه ميكند و امكان شناخت نقاط ضعف و فرصتها فراهم ميشود. تاكيد داريم همواره لازم است نتايج اجراي برنامههاي مداخلاتي به صورت شفاف منتشر و بازخورد دريافت شود.» اين پيام كه از سوي سيدوحيد شريعت؛ رييس انجمن علمي روانپزشكان ايران نوشته و منتشر شده بود با اين تاكيد به پايان رسيد: «معتقديم بيتوجهي به سلامت روان در بحرانها، جامعه را در برابر فرسودگي و نااميدي آسيبپذير ميكند. در مقابل، توجه علمي، انساني و سازمانيافته به آن، ميتواند بنيان جامعهاي تابآور و اميدوار را شكل بدهد.» اما در روز جهاني سلامت روان هم، فدراسيون جهاني در توضيح شعار انتخابي امسال اعلام كرد: «موضوع روز جهاني سلامت روان امسال، دسترسي به خدمات سلامت روان در بلايا و فوريتهاست. اين موضوع با توجه به وضعيت فعلي جهان بسيار بهموقع به نظر ميرسد. اخبار جهان از فجايع و فوريتهاي بيشماري خبر ميدهد. اين فجايع و فوريتها چگونه بر سلامت روان انسانها تأثير ميگذارند؟ آيا دسترسي كافي به خدمات براي حفظ، سلامت روان وجود دارد؟» در ادامه اين پيام هشدار داده شد كه ميليونها نفر در سراسر جهان تحت تأثير بلايا و فوريتها بوده و هستند، تقريبا يك سوم از افراد آسيبديده از بلايا ممكن است عواقب سنگيني را در زمينه سلامت روان تجربه كنند، اختلالات سلامت روان ناشي از بلايا و فوريتها نياز به مهارتها، دانش و مهارتهاي ويژه متخصصان دارد، اثرات شرايط اضطراري و بلايا براي افراد آسيب ديده و امدادگران، متنوع و چندوجهي است و از رهبران سياسي، رهبران اجتماعي و روساي جمهور در سطح ملي و بينالمللي درخواست ميشود كه حمايت قابل توجه از افراد آسيبديده در بلايا و شرايط اضطراري داشته باشند به گونهاي كه اين افراد، بهترين دسترسي ممكن را به كمكهاي حرفهاي لازم داشته باشند. در ادامه اين پيام همچنين اين هشدار مطرح شده بود كه قرار گرفتن مداوم در معرض تروما، همراه با فشار ارائه كمك در شرايط شديد و چالشبرانگيز، ميتواند بار سنگيني بر سلامت روان همه متخصصان وارد كند. اين پيام در حالي منتشر شد كه پيش از اين، سازمان بهداشت جهاني هم در مروري بر مهمترين اختلالات سلامت روان در شرايط اضطراري، اعلام كرده بود: «شرايط اضطراري بهطور قابل توجهي خدمات سلامت روان را مختل كرده و دسترسي به مراقبتهاي با كيفيت را كاهش ميدهد. تقريبا همه افراد تحت تأثير شرايط اضطراري، پريشاني رواني را تجربه ميكنند كه معمولا با گذشت زمان بهبود مييابد. از هر پنج نفري كه در 10 سال گذشته جنگ يا درگيري را تجربه كردهاند، يك نفر دچار افسردگي، اضطراب، اختلال استرس پس از سانحه، اختلال دوقطبي يا اسكيزوفرني است. همچنين، تخمين زده ميشود كه 13 درصد از جمعيت آسيبديده از جنگ، انواع خفيف افسردگي، اضطراب و اختلال استرس پس از سانحه را داشته و 9 درصد جمعيت آسيبديده از جنگ دچار اختلالات رواني متوسط يا شديد خواهند شد. افراد مبتلا به بيماريهاي شديد سلامت روان به ويژه در مواقع اضطراري آسيبپذير هستند و نياز به دسترسي به مراقبتهاي سلامت روان و ساير نيازهاي اساسي دارند. هر ساله ميليونها نفر تحت تأثير شرايط اضطراري مانند درگيريهاي مسلحانه و بلاياي طبيعي قرار ميگيرند. اين بحرانها خانوادهها، معيشت و خدمات ضروري را مختل ميكنند و به طور قابل توجهي بر سلامت روان تأثير ميگذارند. تقريبا همه افراد آسيبديده دچار پريشاني رواني شده و اقليتي هم به بيماريهاي سلامت روان مانند افسردگي يا اختلال استرس پس از سانحه مبتلا ميشوند. شرايط اضطراري ميتواند سلامت روان و مسائل اجتماعي مانند فقر و تبعيض را بدتر كرده و همچنين به مشكلات جديدي مانند جدايي خانواده و مصرف مواد منجر شود. بيشتر افراد آسيبديده از شرايط اضطراري، احساس اضطراب، غم، نااميدي، مشكلات خواب، خستگي، تحريكپذيري، عصبانيت يا درد را تجربه ميكنند. اين پريشاني رواني معمولا با گذشت زمان بهبود مييابد اما برخي افراد به يك بيماري سلامت روان مبتلا ميشوند. در مناطق آسيبديده از جنگ، افسردگي با افزايش سن افزايش مييابد و در زنان شايعتر است. افراد داراي شرايط شديد به ويژه در طول و پس از شرايط اضطراري آسيبپذير هستند و نياز به دسترسي به نيازهاي اساسي و مراقبتهاي باليني دارند.» سازمان بهداشت جهاني همچنين در روز جهاني سلامت روان امسال هم هشدار داد كه خدمات سلامت روان براي شرايط بحران ناكافي است و حدود ۶۷ ميليون نفر از مردم جهان كه در شرايط درگيري، فاجعه يا آوارگي زندگي ميكنند از اختلالات سلامت روان رنج ميبرند و كيفيت فعلي خدمات سلامت روان براي شرايط بحران در بسياري از كشورها ناكافي است. گزارشهاي نهادهاي بينالمللي درباره درگيريها و بلاياي طبيعي و انسان ساخت در فاصله سال 2021 تا 2025 نشان ميدهد كه موج ناآراميهاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي، جنگهاي داخلي و منطقهاي، جمعيت بسياري از كشورهاي جهان را درگير كرده و تداوم اين ناآراميها، هشداري از بابت مخاطره جدي براي سلامت روان در اين كشورها محسوب ميشود. ازجمله گزارشهاي هشداردهنده نهادهاي بينالمللي، گزارشي است كه بخش تحقيقات Statista در نيمه مرداد امسال منتشر كرد و در اين گزارش با نگاهي به تداوم جنگ در بسياري از مناطق جهان نوشته شده بود: «در سالهاي اخير شاهد مجموعهاي از درگيريهاي شديد و گسترده بودهايم كه در مقياسي بسيار گسترده نسبت به دهههاي قبل، امور جهاني را تحت تاثير قرار داده است. در سال ۲۰۲۵، جنگهاي اوكراين، غزه و سودان هر كدام وارد سومين يا چهارمين سال خود شدهاند در حالي كه مذاكرات صلح براي اين كشورها ناموفق بوده است. همچنين شاهد تشديد درگيريها در جمهوري دموكراتيك كنگو شرقي، درگيري كوتاهمدت بين قدرتهاي هستهاي هند و پاكستان و گسترش قابل توجه بحران در خاورميانه بودهايم. بزرگترين تأثيرات اين وضع، تلفات انساني، رنج و ويراني است. در درگيريهاي دهه 2020 صدها هزار نفر مستقيما كشته شدهاند و ميليونها نفر زخمي، آواره، يتيم، گرسنه، و دچار آزار و آسيبهاي رواني شدهاند در عين حال كه سطح بالاي ويرانيها چنان است كه برخي از مناطق ممكن است هرگز قابل بازسازي نباشند.»جنگ روسيه و اوكراين كه از فوريه 2022 آغاز شده، در اين گزارش به عنوان بزرگترين درگيري در اروپا از زمان جنگ جهاني دوم نام گرفت و نويسنده گزارش تاكيد دارد كه با وجود نامشخص بودن تعداد تلفات هر دو طرف جنگ اما منابع غربي معتقدند كه از سال 2022 تا آگوست امسال، حدود 350 هزار نفر به طور مستقيم در اين جنگ كشته شده و در مجموع حدود يك ميليون و 500 هزار نفر در اين جنگ كشته، مجروح، مفقود يا اسير شدهاند. علاوه بر اينكه بيشترين خسارات انساني براي كشور اكراين بوده چنانكه بيش از 5 ميليون اوكرايني اكنون به عنوان پناهنده در كشورهاي ديگر زندگي ميكنند و حدود 4 ميليون نفر هم در داخل كشور آواره شدهاند. حملات اسراييل به غزه و خسارات انساني گسترده در اين منطقه هم در اين گزارش بسيار پررنگ است كه البته در زمان نگارش اين گزارش، حملات اسراييل به نوار غزه ادامه داشته و بنابراين، آمار تلفات انساني مربوط به شهريور امسال است. نويسنده بخش تحقيقات استاتيستا در گزارش خود درباره تاثير حملات اسراييل بر مردم مظلوم غزه مينويسد: «در تهاجم 20 ماهه اسراييل (اكتبر 2023 تا ابتداي آگوست 2025) بيش از 60 هزار فلسطيني كشته شدهاند و منابعي مانند سازمان ملل متحد معتقدند كه آمار جانباختگان غزه بسيار كمتر از تعداد واقعي است زيرا تعداد زيادي از فلسطينيها هنوز مفقود هستند و اين آمار شامل مرگ و مير ناشي از علل قابل پيشگيري مانند بيماري، سوء تغذيه يا اختلال در خدمات درماني نميشود. در غزه، ويراني و كمبود كمك يكي از بزرگترين فجايع انساني ساخته دست بشر را در يكي از بزرگترين مناطق جهان ايجاد كرده است. در مناطق پرجمعيت غزه، محاصره اسراييل، عبور مردم و انتقال كمكها از مرزهاي غزه را به شدت محدود كرده است. از زمان شروع حمله، بيش از ۹۰ درصد از جمعيت غزه (بارها و بارها) آواره شدهاند و اكنون همه جمعيت در غزه با سطح بالايي از ناامني غذايي روبهرو هستند و تقريبا يكچهارم آنها در معرض خطر قحطي قرار دارند. بيش از ۷۰ درصد از كل سازهها (از جمله ۹۲ درصد از خانهها) تخريب شده يا آسيب ديدهاند در حالي كه بيش از نيمي از بيمارستانها و مراكز درماني غزه تعطيل شدهاند و مراكز فعال، فقط تا حدي فعال هستند.» بحران خاورميانه از ديگر نقاط پررنگ اين گزارش است و گزارشگر به شمار چند هزار نفري جانباختگان در سراسر خاورميانه و به دنبال درگيريهاي اسراييل با ايران، لبنان، سوريه و يمن از 2023 اشاره كرده و تاكيد دارد كه «مهمترين تحول در سال 2025، جنگ 12 روزه اسراييل با ايران بوده است. ايران و اسراييل در طول سال 2024 درگير يك سري حملات متقابل هدفمندتر بودند. اين حملات در مقايسه با ساير حملات اسراييل محدود بود، اما در ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵، اسراييل موج غافلگيركنندهاي از حملات هوايي (با پشتيباني ماموران اسراييلي در ايران) را آغاز كرد كه دفاع هوايي اين كشور را بيش از پيش تضعيف كرد و سپس چندين رهبر نظامي و سياسي برجسته و همچنين بسياري از فيزيكدانان ارشد هستهاي ايران را به قتل رساند. اسراييل ادعا كرد كه هدفش جلوگيري از توسعه سلاحهاي هستهاي توسط ايران است در حالي كه ايران و ايالات متحده مذاكراتي را در مورد برنامه هستهاي ايران براي ۱۵ ژوئن برنامهريزي كرده بودند كه سپس لغو شد. در روزهاي بعد، هم اسراييل و هم ايران درگير حملات هوايي متقابل شدند. تخمين تلفات نامشخص است، اما منابع ايراني ميگويند كه تا ۱۰۰۰ نفر كشته شدهاند در حالي كه حدود ۳۰ اسراييلي كشته و هزاران نفر ديگر از هر دو طرف زخمي شدهاند. ايالات متحده نيز در ۲۲ ژوئن با سه حمله بزرگ به تأسيسات هستهاي ايران به حمله اسراييل پيوست. حمله به تأسيسات غنيسازي اصلي ايران، فردو، بهويژه قابل توجه بود زيرا در اعماق زمين (فاصلهاي نامعلوم) قرار دارد و گمان ميرود ايالات متحده تنها كشوري باشد كه سلاحهايي با قابليت رسيدن به آن را دارد. با اين حال، اثربخشي اين حملات بر برنامه هستهاي ايران هنوز مشخص نيست اما آتشبس بين ايران و اسراييل از 24 ژوئن به اجرا درآمد و خصومتها از آن زمان فروكش كرده است.» در گزارش استاتيستا آمده كه جنگ داخلي سودان در ابتداي سال جاري (اوريل 2025) وارد سومين سال خود شده و اكنون بزرگترين بحران انساني جهان است ان هم در حالي كه هيچ آمار رسمي از تلفات وجود ندارد اما برآوردهاي اواخر سال 2024 حاكي از كشته شدن 150 هزار غيرنظامي در اين جنگ داخلي است و از زمان شروع جنگ، در كشور 50 ميليون نفري سودان بيش از 9 ميليون نفر در داخل كشور آواره شده و 3 ميليون نفر ديگر به كشورهاي همسايه گريختهاند. بنا به گزارش اين موسسه بينالمللي، جنگ داخلي سودان تحتالشعاع نقض گسترده حقوق بشر قرار گرفته و چندين منبع بينالمللي اعلام كردهاند كه نيروهاي پشتيباني سريع و متحدانش علاوه بر ساير قتل عام، تجاوز دستهجمعي و جنايات جنگي، در دارفور هم مرتكب نسلكشي شدهاند ان هم در حالي كه سوءتغذيه در تمام كشور گسترش يافته و حالا به عنوان تنها نقطهاي در جهان شناخته ميشود كه قحطي در آن تاييد شده است. ژانويه ۲۰۲۵، اتحاديه پزشكان سودان گزارش داد كه 522 هزار نوزاد در طول جنگ 18 ماهه در سودان، به دليل سوءتغذيه جان خود را از دست دادهاند آن هم در حالي كه تا قبل از سال ۲۰۲۳، سودان با حدود 60 هزار مرگ نوزاد در هر سال، يكي از بالاترين نرخهاي مرگ نوزادان را در جهان داشت. تشديد درگيريها در شرق جمهوري دموكراتيك كنگو از ديگر بخشهاي گزارش اين نهاد بينالمللي است و تاكيد شده كه به دنبال دههها شورش، جنگ و بيثباتي در اين كشور، فقط در طول درگيريهاي ژانويه و فوريه 2025، بيش از 7 هزار نفر از جمعيت اين كشور جان خود را از دست دادهاند و البته به دنبال گسترش درگيري و اختلال در كمكهاي بشردوستانه، تامين مواد غذايي و خدمات درماني، تعداد واقعي تلفات بسيار بيشتر است. در گزارش اين موسسه بينالمللي نوشته شده كه از مجموع ۶.۹ ميليون آواره داخلي در اين كشور آفريقايي، بيش از 5 ميليون نفر در سه استان آسيبديدهتر، آواره هستند و شبهنظاميان درگير هم به جنايات جنگي و سوءاستفادههاي گسترده، با نرخ بالاي خشونت جنسي و اقدامات غيرقانوني متهم شدهاند. درگيري 4 روزه هند و پاكستان به عنوان يكي از نگرانكنندهترين تحولات سال 2025 در گزارش استاتيستا مورد توجه قرار گرفته و نويسنده هشدار داده كه با توجه به اينكه هر دو كشور، قدرت هستهاي و پرجمعيتترين كشور جهان و داراي فعالترين ارتشهاي بزرگ جهان هستند، يك جنگ تمام عيار بين اين دو بدون شك عواقب ويرانگري با پيامدهاي جهاني خواهد داشت. جنگ داخلي ميانمار از سال 2021 و كشته شدن بيش از 80 هزار نفر و آوارگي بيش از سه ميليون نفر در داخل اين كشور آسيايي و فرار يك ميليون نفر از جمعيت به خارج از ميانمار هم در گزارش استاتيستا پررنگ است و نويسنده ميگويد: «ميانمار تقريبا 55 ميليون نفر جمعيت دارد و يكي از فقيرترين كشورهاي آسيا است و از زمان استقلال در سال 1948، شورشها به طور دائم در سراسر كشور تجربه شده است اما جنگ فعلي، پراكندهترين جنگ در جهان محسوب ميشود كه حداقل 1600 گروه قومي و سياسي مختلف با اتحادها و اهداف متعدد را درگير ميكند. اين بار در طول جنگ داخلي، شوراي نظامي به جنايات جنگي متعددي ازجمله استفاده از سلاحهاي شيميايي، بمباران غيرنظاميان و تخريب اموال و همچنين جنايات عليه بشريت مانند خشونت جنسي در زمان جنگ، قتلهاي غيرقانوني و شكنجه متهم شده است.»