شفق محمد حسيني
رنگش مرا ياد حنا مياندازد؛ قديمها همه به سرشان ميزدند و موهايشان نارنجي ميشد، ميگفتند هم خاصيت دارد و هم رنگ و رو. اما از حنايي كه به سر و دست ميزدند تا ماچا؛ اين پودر ريز آسياب شده چاي سبز كه به روش خاصي در ژاپن پرورش مييابد، فاصله بسيار است. تنها شباهتشان در رنگ سبز روشني است كه دارند. حالا ديگر اين نوشيدني تنها در ژاپن و ديگر كشورهاي آسيايي معروف نيست، بلكه پايش به كافههاي ايران نيز باز شده است. هر چند از چند سال قبل هواداران چاي سبز، ماچا را هم در برخي كافهها و عطاريهاي ايران پيدا كرده بودند، اما اين نوشيدني امروز آنقدر طرفدار پيدا كرده است كه يك شعبه از كافه لميز، در خيابان پاسداران، چند هفته قبل همه ذخيره ماچايش تمام شد! تا چند سال قبل كسي ماچا را نميشناخت يا حداقل در ايران از محبوبيت كمتري برخوردار بود، اما به قول يكي از باريستاهاي كافه لميز در چهارراه وليعصر تهران كه نوشيدنيهاي ماچاي معروفي دارد و طبق گفته باريستاهايش اولين كافه واردكننده ماچا در ايران است، چند ماهي ميشود كه به يكي از پرفروشترين نوشيدنيهاي گرم و سرد اين كافه تبديل شده است. تنها بين ساعت سه عصر در چهارراه وليعصر، از جمعيت بيش از ده نفري كافه دوطبقه، حداقل 6نفر ماچا لاته گرم سفارش دادهاند كه شامل پودر ماچا، آب گرم و شير با فوم كم ميشود كه از حدود 189هزار تومان در ماگ كوچك تا 269هزار تومان در ماگي بزرگ سرو ميشود. اما قيمت نسبتا بالاي يك فنجان لاته گرم، باعث نميشود كه طرفدارانش از نوشيدن حداقل چند بار در هفته آن پشيمان شوند. طرفداران ماچا در ايران، چندان دلنگران قيمت اين نوشيدني نيستند. هر چند برخي حتي نوشيدنيهايشان را تمام هم نميكنند، انگار همين كه ماچا سفارش دهند، براي آنها كفايت ميكند.
طعم چمن ميدهد!
ماچا در ميان نسل زد، حداقل در چند ماهه اخير، هواخواه بسيار دارد. نسلي كه آنچه ميخواهد را درنهايت به دست خواهد آورد. حالا اگر به تصاوير صفحه شخصي هر كدامشان در شبكههاي اجتماعي سري بزنيد، حتما چند تصوير يا فيلم از نوشيدني سبزرنگي مشاهده خواهيد كرد كه در تابستان گذشته به خصوص، نوشيدني سرد آن، با طعم انبه، محبوبترين نوشيدني برخي كافههاي ايران بوده است. انواع طعمدهندههاي ميوهاي يا سيروپ وانيل يا لوندر، سبب ميشود كه تلخي طعم ماچا كمتر احساس شود و مزه بهتري پيدا كند.
دختركي كه سال نهمي است، درباره نوشيدني محبوبش كه حالا از دو كافه مختلف در تهران آنها را تهيه ميكند، به «اعتماد» ميگويد: حداقل هفتهاي يكبار مينوشم . اغلب هم خنكش را ترجيح ميدهم. راستش را بگويم مزهاش شبيه چمن است! اما به هر حال ما دوست داريم و گاهي با دوستانم نوشيدنيها و كيكهايي كه با ماچا درست شده و البته اغلب هم با انواع شربتها طعمدار شده است را با هم به مدرسه ميبريم و ميخوريم. برخي دوستانم دوستش دارند و برخي نه. اما توصيه ميكنم از هر كافهاي نخريد، چون چند بار از جاهاي مختلف خريدم و كيفيت خوبي نداشتند. بهتر است از كافههاي شناخته شدهتر بخريد.
دخترك پانزده ساله، بيشتر از چند ماه نيست كه با نوشيدنيهاي ماچا آشنا شده است. او كه به فرهنگ آسيايي، از كره گرفته و خوانندههاي محبوبش كه حالا به قول خودش تكتك ترانههايشان را از حفظ است و سريالهايشان را ميبيند تا سوشي كه سبب شده است گذرش به رستورانهاي كرهاي بيفتد و حالا ماچا هم به نوشيدني دلخواهش تبديل شده است، ميگويد: ترند شدن اتفاقا خيلي هم خوب است و به در دسترس قرار گرفتن آسان اين نوشيدني كمك كرده است، اما يكي از شعبههاي كافه مورد علاقهام كه نوشيدني سرد خوشمزهاي با ماچا و تركيباتش درست ميكند، باعث شده است هفتهاي چند بار به آنجا بروم. حالا به همه هم پيشنهاد ميدهم، اما نوشيدنيهاي گرم با طعم ماچا را هرگز امتحان نكردهام و علاقهاي هم ندارم.
هر چند او معتقد است همه همكلاسيهايش ماچا را دوست ندارند، اما حداقل يكبار آن را امتحان كردهاند، با اين وجود خودش هم درباره خواص ماچا چيز زيادي نميداند، تنها از رنگ و تركيبش با بستني لذت ميبرد و چندان توجهي هم به قيمتش كه از جيب پدرش پرداخت ميشود نيز ندارد. خودش ميگويد كه هيچ وقت به تنهايي ماچا سفارش نميدهد و در كنارش كيك يا يك موچي (نوعي شيريني سنتي ژاپن كه از غلات به خصوص برنج تهيه ميشود كه هر دانهاش تقريبا صدهزار تومان است) هم سفارش ميدهد.
دهنكجي به رنگِ سبز
اما آنچه بيش از همه در ماههاي اخير، ماچا را سر زبانها انداخت، ماچا پارتي بود كه در چند كافه ازجمله در شيراز و ماهشهر، منجر به پلمب شدن چند كافه شد. فيلمي كه بعد از برگزاري ماچا پارتي در كافهاي در شيراز منتشر شد، به سرعت وايرال شد و همه آنها كه ماچا را نميشناختند هم بر آن شدند كه با كمي جستوجو در شبكههاي اجتماعي، اين نوشيدني پرطرفدار را كشف كنند. بهرغم اينكه ماچا بيشترين طرفدار را در ايران ميان نسل زد دارد، اما ديگر افرادي كه سالهاست نوشيدنيهاي سلامتي را دنبال ميكنند، به خصوص طرفداران چاي سبز، حتما يكبار حداقل ماچا را هم امتحان كردهاند.
شايد برگزاري مراسمي مانند ماچا پارتي، براي نسل زد بيشتر از آنچه نوشيدن و خوردن يك نوشيدني يا دسر تهيه شده از آن باشد، يك رويداد اجتماعي و نهايتا اعتراضي به رنگ سبز باشد. آنچه در فيلمهاي منتشر شده در شبكههاي اجتماعي مشاهده ميكنيم، جواناني هستند كه در ميان موسيقي و فضاي گاه سبزرنگ كافهها، نوشيدني سبزرنگي در دست دارند و پايكوبي ميكنند. اما جشن سبزِ ماچا تنها در ايران برگزار نميشود، هر چند كه تنها در ايران است كه ممكن است به خاطر برگزاري ماچا پارتي، كافهاي تعطيل شود.
مخالفان اين نوشيدني سبزرنگ، اغلب سلامتي را دليل ترند شدن ماچا، حداقل در ايران نميدانند. آنها معتقدند كه اين نوشيدني بيشتر تبديل به ادا و نمايشي از جانب افرادي شده است تا تنها دمي در كافهاي بنشينند و چند تصوير از خود و نوشيدني محبوبشان در اينستاگرام به اشتراك بگذارند و به همه اعلام كنند كه منم امروز از همان نوشيدني نوشيدم كه يك ميليون نفر تنها در عرض چند ساعت، فقط يك فيلم از مراسم نوشيدن ماچا را تماشا و بازنشر كردند.
دختركي كه كنارم نشسته است، حتي رنگ لباس و كولهپشتياش سبز است. نوشيدنياش هم در فنجان سبزرنگي سر ميزش ميرسد و با دوستش در حال خنديدن و ذوق كردن از رنگ سبز فنجان هستند. حتي نيمي از فنجان گرمش را هم لب نميبند. تنها ناخنكي به كيك همراه ماچا لاتهاش ميزند و همه حواسشان به موسيقي متني كه براي فيلم دونفره همراه دوستش انتخاب كردهاند، است.
زني 35ساله كه مربي يوگاست و تجربه نوشيدن ماچا در دوبي را هم داشته است، با اشاره به اينكه از سالها قبل و بعد از اينكه با چاي سبز آشنا شد، ماچا را از عطاريها ميخريد و مينوشيد و در نهايت هم از چند سال قبل در كافههاي ايران به تدريج نوشيدنيهايي با طعم ماچا نوشيد و خوشش آمد، ميگويد كه آنچه در دوبي نوشيده، خوشمزهتر از ماچاي ايراني بود: من مرتب نميخوردم. از حدود سال 98 با ماچا آشنا شدم. حس تازگي كه به من ميداد را دوست داشتم، اما در كل نوشيدني سردش را ترجيح ميدهم. نوشيدني داغش دقيقا طعم حنا ميدهد و به ذائقه من نميخورد. ترجيح ميدهم همان تركيب سرد با بستنياش را بخورم. به نوعي شبيه قهوه نوشيدن است كه بعد از نوشيدن آن حس خوبي به آدم دست ميدهد و انرژي ميگيرد. حس لذتبخشي است. آنچه من امروز ميبينم كه همه علاقهمندند، ماچا به همراه انواع سيروپها مانند وانيل است كه همين سبب ميشود آن طعم خود ماچا كه چندان هم دوست داشتني نيست، حس نشود. گاهي هم خودم ماچا را با شير و يخ و عسل درست ميكنم كه آن هم تركيب خوشمزهاي است.
ماچا سبب كاهش وزن نميشود
ماچا نوعي چاي سبز پودري است كه چند هفته پيش از برداشت آن، پوششهاي سايهباني روي گياه چاي نصب ميشود تا با كاهش عمدي نور خورشيد، سبب توليد كلروفيل و آنتياكسيدان بيشتري در برگها شود.
آنتياكسيداني قوي است، خاصيت ضدالتهابي دارد و خواص بسياري براي پوست دارد و البته هم انرژيبخش است و هم چربيسوز، هر چند اين تفكر كه نوشيدنش سبب لاغري خواهد شد، به قول يكي از باريستاهايي كه سالهاست اين نوشيدني را سرو ميكند، درست نيست. اما مصرف بيش از حد آن نيز به دليل كافئيني كه دارد، سبب بروز مشكلاتي خواهد شد. هر چند كافئين كمتري از قهوه دارد و مانند قهوه تنها چند دقيقه پس از نوشيدن جذب نميشود و به تدريج وارد جريان خون ميشود. همين مساله سبب ميشود كه سطح انرژي بدن بعد از نوشيدن آن، بيشتر از زماني باشد كه يك فنجان قهوه مينوشيد و آن حالت استرس و نگراني و تپش قلبي كه برخي بعد از نوشيدن قهوه تجربه ميكنند، با نوشيدن ماچا احساس نميشود و كافئين كمتري از قهوه دارد.
اين باريستا همچنين ميگويد كه ماچا يك سوپرفود است و خواص كمنظيري دارد، حتي مربيهاي ورزشي هم معتقدند كه نوشيدن آن سبب كاهش وزن نخواهد شد. اين درحالي است كه برخي عطاريها ميگويند يكي از دلايل فروش اين پودر سبزرنگ اين است كه اغلب زناني كه مراجعه ميكنند، با اين باور كه سبب لاغريشان خواهد شد، آن را ميخرند. ماچا در عطاريها در شاسههايي موجود است كه يك بسته 30تايي آنها حدود 350هزار تومان به فروش ميرسد. شايد در ادامه مصرفكنندگان چاي سبز بعد از تبليغات اين نوشيدني، به نوشيدن آن پناه آوردهاند. هر چند حتي آنها كه بهطور مداوم از برگ چاي سبز استفاده ميكردند هم تغيير چشمگيري در وزن خود مشاهده نكرده بودند.
اين نوشيدني سبز حريف قهوه نميشود
با وجودي كه ماچا فعلا ميان نسل زد جا خوش كرده است و طرفداران خودش را دارد، از بلاگرها گرفته تا كافهدارها، هر كدام اين جمعيت را به سمت خود ميكشد، اما همچنان اين نوشيدني سبزرنگ حريف دوستداران قهوه نميشود. قهوهاي كه سالهاست جايش را ميان نوشيدنيهاي پرطرفدار در جهان، بيهيچ رقيب جدي تا امروز حفظ كرده است. هر قدر هم مدافعان سلامت هشدار دهند كه كافئين كمتري را به حلقتان بريزيد تا كمتر دچار اضطراب و دردهاي معده و هزار مشكل ريز و درشت ديگر شويد، اما در همان چند ساعتي كه به كافههاي مختلف سر زدم، نوشيدنيهاي قهوهاي رنگي كه بو و عطرشان تا چند صندلي آن طرفتر ميپيچيد، بيشتر از ماچاي سبزرنگي بود كه مزه و رنگش را من هم چندان نميپسندم، اما جوانان چند ميز آن طرفتر كه يكييكي به جمعيتشان اضافه ميشود، نظر ديگري دارند.
يكيشان كه تازه دانشجو شده است را همه با انگشت نشان ميدهند كه از اين جمع، بيش از ديگران ماچا ميخورد و دخترك هم لبخندي پهن روي صورتش مياندازد و ميگويد: من از طرفداران نوشيدنيهاي هتلي هستم و به همين دليل هم هفتهاي چندبار ماچا مينوشم و طعمش را هم دوست دارم و قيمتش هم برايم اهميتي ندارد. ماچا لاتهاش را بيدرنگ سر ميكشد و خط سبزي كنار لب بالايش به جا ميماند كه بعد از خنده كناردستياش، آرام پاكش ميكند.
هر قدر هم باريستاها بگويند بيش از سي درصد مشتريهاي روزانه كافه، نوشيدنيهاي سرد و گرم ماچا را سفارش ميدهند، اما حريف آن 70درصد باقيمانده قهوهخورها نميشوند. اين ديگر ربطي به كافههاي شمال و جنوب ندارد. برخي كافهنشينها هم معتقدند كه ترند شدن ماچا كوتاهمدت است و جوانان نسل زد هم مانند بقيه چيزهايي كه زود دلشان را ميزند، اين نوشيدني سبزرنگ را هم به زودي از ياد خواهند برد.